پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۱۷ آبان ۱۳۹۰، ۱۴:۳۲

هیولاها با «فرانکن اشتین» آمدند

هیولاها با «فرانکن اشتین» آمدند

در شهر‌، یک فرانکن اشتین مشغول خرابکاری است! کاراگاه نلی مامور می‌شود تا به این مشکل رسیدگی کند و جلوی فرانکن اشتین را بگیرد. کاراگاه نلی نقشه‌ای برای فرانکن اشتین می‌کشد و حسابی جرات به خرج می‌دهد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «فرانکن اشتین» دومین کتاب از مجموعه کتاب‌های کاراگاه نلی، نوشته مارتین ویدمارک است که با ترجمه مسعود حجوانی و توسط انتشارات پیدایش منتشر شده است.

در ابتدای این کتاب درباره موضوع کارآگاه هیولا که محور داستان‌های این مجموعه است، نوشته شده: مامور مخفی هیولا یعنی کسی که همیشه مشغول دست و پنجه نرم کردن با هیولا و اشباح است. هاها! چه خنده‌دار! این هم شد داستان ترسناک؟ اصلا هیولا وجود ندارد. فقط بچه کودکستانی‌ها اشباح و این جور چیزها را باور می‌کنند. البته من حرفت را قبول دارم، چون خودم هم قبلا باورم نمی‌شد؛ البته قبلا. اما امروز دیگر جور دیگری فکر می‌کنم ـ امروز می‌دانم که آن‌ها وجود دارند.

در ادامه از زبان شخصیت نلی می‌خوانیم: ساکت! در این کتاب نه تنها با سگم(لندن) و البته خودم کاراگاه نلی راپ آشنا می‌شوید،‌ بلکه با آدم‌های دیگری هم سر و کار خواهید داشت: خانم لنا شلا، خانم الن برگ و آقای روبرت استن.

«تابستان در دانشکده هیولا»، «نامه»، «فرانکن اشتین ـ چند بدنه»، «لندن شوکه می‌شود»، «در استخر»، «حالا خودت مسئول هستی»، «در مرکز بهداشت» و «حال الن چه طور است؟» عناوین بخش‌های اصلی داستان «فرنکن اشتین» هستند.

در قسمتی از داستان این کتاب می‌خوانیم:

به محض این که از اتاق خانم الن برگ بیرون آمدم، سر و کله فرانکن ‌اشین هم پیدا شد! او لنگان لنگان وارد اتاق انتظار شد. انگار امروز پایش خیلی درد می‌کرد. او یکراست به طرف اتاق خانم الن برگ رفت و در زد. وقتی خانم الن برگ در اتاقش را باز کرد، فرانکن ‌اشتین بدون مقدمه گفت: شما یک صورت‌حساب نپرداخته دارید. خانم الن‌برگ که هیکلش دست کمی از فرانکن ‌اشتین نداشت، خیلی محکم گفت: هنوز نوبت شما نشده. روبرت استن می‌خواست اعتراض کند که خانم الن‌برگ نگاه تندی به او کرد. ...

«فرانکن ‌اشتین» با 72 صفحه به صورت مصور، شمارگان 2 هزار و 500 نسخه و قیمت 2 هزار و 500 تومان منتشر شده است.

کد خبر 1455120

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha