به گزارش خبرنگار تلويزيوني " مهر "، بررسي آمار فروش فيلم هاي ايراني كه طي 9 ماه نخست امسال ( از فرودين تا آذر ماه 1383 ) نشان مي دهد از ميان آثاري كه بر پرده سينماها رفته اند، 10 فيلم به فروش خوب و قابل توجهي دست پيدا كرده اند كه اين فروش از چند جهت قابل بررسي است. نخستين مساله اي كه به چشم مي خورد و تا حدودي مي تواند نگران كننده باشد، اين مساله است كه از ميان آثاري توليد شده امسال تنها 10 فيلم توانسته اند هزينه هاي فيلم خود را كسب كنند و تعدادي از آنها به سود برسند. چون آخرين فيلم پر فروش امسال 155 ميليون تومان فروش كرده است كه در اصل هزينه هاي توليد خود را به دست آورده است و ساير فيلم هايي كه زير اين مبلغ فروش كرده اند، در كسب سرمايه اوليه فيلم هم موفق نبوده اند كه اين مساله نشان از ركود سينما مي دهد كه در جايگاه خود قابل بررسي است.
طي 9 ماه گذشته امسال فيلم هاي سينمايي " مارمولك " به كارگرداني كمال تبريزي با 782 ميليون تومان ، " كما " ساخته آرش معيريان با 630 ميليون تومان، " دوئل " اثر احمد رضا درويش با 600 ميليون تومان، " مهمان مامان " به كارگرداني داريوش مهرجويي با 500 ميليون تومان، " شمعي در باد " كاري از پوران درخشنده با 375 ميليون تومان، " زهر عسل " ساخته ابراهيم شيباني با 285 ميليون تومان، " سيزده گربه روي شيرواني " اثر علي عبدالعلي زاده با 275 ميليون تومان، " معادله " به كارگرداني ابراهيم وحيد زاده با 200 ميليون تومان، " بوتيك " ساخته حميد نعمت الله با 195 ميليون تومان و " خوابگاه دختران " به كارگرداني محمد حسين لطيفي با 155 ميليون تومان فروش رتبه اول تا دهم را به دست آورده اند.
با نگاهي به فيلم هاي پرفروش امسال نكته اي كه به نظر مي رسد اينكه از ميان 4 فيلم نخست - به جز دوئل - فيلم هاي موفق به فروش بالاي نيم ميليون توماني شده اند كه از مضموني كمدي و خنده آور برخوردار بوده است. به عبارت بهتر، هنوز هم جامعه تشنه آثاري است كه در زمينه طنز ساخته مي شود و مي تواند ارتباط خوبي با بيننده برقرار كند. اما نكته مهم اينجاست كه دليل استقبال مخاطب از كمدي چيست و چه نوع كمدي را سينماروي ايراني بيشتر مي پسندد.
مساله اصلي اينجاست كه بيننده ايراني در وهله نخست سينما را به عنوان محلي براي تفريح انتخاب مي كند. بنابراين از فيلم هايي بيشتر استقبال مي كند كه بتواند به اين مساله سرگرم كننده بودن جامه عمل بپوشاند. ديگر اينكه اصولا" كمدي وجه همه فهم تري دارد و بيننده براي رسيدن به مقاصد فيلمساز يا كشف نشانه هاي اثر نيازمند تفكر يا دقت زياد در زواياي مختلف فيلم نيست. بلكه به آساني از طريق ديالوگ يا حركت موضوع را در مي يابد و در صورتي كه به مذاقش خوش بيايد، به آن مي خندد. اما اين مساله قابل بررسي است كه چه نوع كمدي را بيننده ايراني بيشتر مي پسندد.
در كشور ما فيلم هاي كمدي بيشتر مورد توجه قرار مي گيرند كه به مسايل اجتماعي و مورد توجه مردم كه تا حدودي حساسيت برانگيز هم باشد، توجه بيشتري نشان مي دهند. براي نمونه در فهرست آثار پر فروش امسال فيلمي مانند " معادله " يا " خوابگاه دختران " هم وجود دارند كه از طنز و كمدي در فيلم به طور وسيعي استفاده كرده بودند. اما مي بينيم كه در اين فهرست رده هاي آخر را در اختيار گرفته اند. اما فيلمي مانند " مارمولك " كه اصولا" يك اثر كمدي به حساب نمي آيد، بلكه نقد يك پديده و طرز تفكر اجتماعي نسبت به مقوله اي خاص است و از فيلمنامه اي فوق العاده يا پرداختي بديع و قابل توجه بهره نمي برد و در مجموع فيلمي متوسط به شمار مي آيد، پرفروش ترين فيلم امسال مي شود.
مضمون فيلم " مارمولك " حتي نو و بديع هم به شمار نمي رود. چون به همين موضوع در فيلم " زير نور ماه " به صورتي كامل تر و بهتر اشاره شده بود و اتفاقا" آن فيلم هم مورد توجه مخاطب قرار گرفت. اما فيلم مارمولك به جنبه هايي از اين موضوع اشاره كرد كه حساسيت برانگيز بود و در عين حال مطالب مختلفي كه درباره اين فيلم اظهار شد و از زمان نمايش در جشنواره تا اتمام اكران عمومي هم ادامه يافت، توجه عموم را به اين اثر جلب كرد و فروش قابل توجهي را براي آن رقم زد.
فيلم سينمايي " كما " نيز به نوعي از طرح يك مساله حساسيت برانگيز و استفاده از يك تابوي ( موضوع ممنوع ) اجتماعي بهره جست. در اين فيلم از يك طرف به اين مساله اشاره شده بود كه همه آنهايي كه ادعاي ديانت مي كنند، افرادي شايسته و خوب نيستند و در بين آنها افراد سود جو هم پيدا مي شود. اين مساله به خودي خود نظر اقشار متوسط جامعه را بيش از ديگران به خود جلب مي كند. از سوي ديگر، در بخشي از فيلم شخصيت هاي اصلي داستان نوارهايي را از ماشين افراد متمول به ظاهر ديندار مي دزدند و ضمن اينكه به آن گوش مي دهند به حركات رقص گونه هم مي پردازند. اين صحنه به مساله رقص و البته گوش دادن به نوارهاي غير مجاز اشاره دارد كه در جامعه ما تابو به شمار مي رود و اشاره به آن نظر بيننده را به خود جلب مي كند.
در " مهمان مامان " استفاده از طنز شكل ديگري به خود مي گيرد. در اين فيلم سازنده اثر از تحريك حس نوستالژي ( حسرت گذشته ) بيننده خود بهره مي برد. در اين فيلم مساله همكاري و همياري و پختن غذا و صرف آن در كنار هم مطرح مي شود كه به نوعي يكي از گرايش هاي اصلي بيشتر ايراني است. اصولا" اين فيلم تا اندازه زيادي ايراني است و موضوع چنان با ذهن مخاطب آشنا است كه او را در كوتاه ترين زمان به خود فرا مي خواند. حرف اين فيلم بسيار ساده و كوتاه است. اما حس آن تا حدود زيادي در تن مخاطب جاري مي شود و در كنار آن لحظه هايي كه از خنده و شوخي آفريده مي شود، در اصل تلاش كارگردان براي خنداندن تماشاگر نيست. بلكه حاصل موقعيت هاي مختلفي است كه شخصيت ها در داستان ايجاد مي كنند و اين خنده را براي بيننده به ارمغان مي آورند.
با بررسي مولفه هايي كه منجر به موفقيت اين فيلم ها در زمينه فروش شده اند، به خوبي مشخص مي شود كه اين فيلم ها كمدي را به عنوان يكي از عوامل تشكيل دهنده فيلم در نظر گرفته اند و در سايه اين مساله حرف اصلي خود را با بيننده در ميان گذاشته اند و چون حرف و مضموني كه در اثر گنجانده اند در نظر مخاطب مهم بوده است، استقبال ميليوني او را در پي داشته است. البته در اين ميان از پخش تيزر تلويزيوني اين فيلم ها - به جز كما - مي توان به عنوان عاملي براي فروش هر چه بيشتر نام برد، اما تجربه چند سال اخير سينماي ايران نشان داده است كه تماشاگر با خود تماشاگر مي آورد و اگر بيشتر افرادي كه از سالن سينما خارج مي شوند، از تماشاي فيلم مورد نظر به طور كامل رضايت داشته باشند، بدون ترديد بزرگترين تبليغ براي فيلم به حساب مي آيد.
در ميان سه فيلم نخست جدول پرفروش ترين آثار سينمايي ايراني طي 9 ماه نخست سال نام فيلم " دوئل " هم وجود دارد كه فيلمي كمدي يا بهره مند از موضوعي حساسيت برانگيز نيست. اين فيلم كه به تعبيري با صرف هزينه اي نزديك 2 ميليارد تومان، عنوان پر خرج ترين فيلم تاريخ سينماي ايران را به خود اختصاص داده است، فروش خود را بيش از هر چيز مديون جلوه هاي ويژه و تبليغ همه جانبه اي است كه براي اين فيلم در نظر گرفته شده است. به عبارت ديگر، فيلم دوئل از نظر داستان يا پرداخت فيلم شاخصي در سينماي ايران يا حتي عرصه سينماي دفاع مقدس به شمار نمي رود. بلكه استفاده از 5 دوربين همزمان، ايجاد صحنه هاي جنگي بسيار طبيعي و تاثيرگذار و تدويني دقيق و هوشمندانه در كنار تبليغ همه جانبه اين فيلم، شرايطي را به وجود آورده است كه هر بيننده اي را براي تماشاي حداقل يك بار اين فيلم ترغيب مي كند. البته اين مساله را بايد به فال نيك گرفت از اين جهت كه ساخت چنين آثاري مي تواند آشتي دوباره مخاطب با سينماي دفاع مقدس را موجب شود.
در فهرست آثار پر فروش امسال به ترتيب نام فيلم هاي " شمعي در باد "، " زهر عسل "، " سيزده گربه روي شيرواني " و " معادله " به چشم مي خورد كه فروش بالايي داشته اند. در مورد اين فيلم ها استفاده از يك عنصر به عنوان عاملي براي فروش چشمگير و مشخص است. اين عامل به كارگيري چهره هاي شاخص سينمايي يا به عبارتي سوپر استارها است.
زماني كه اين فيلمها در جشنواره به نمايش درآمدند كمتر منتقد و نويسنده سينمايي بود كه بتواند حدس بزند اين آثار جزو پرفروش ها باشند. حتي عده زيادي از اهالي حرفه اي سينما راجع به اينكه فيلم هاي مورد نظر بتوانند هزينه هاي توليد را برگردانند، با ديده ترديد به اين آثار نگاه مي كردند. اما در اينجا يك نكته وجود دارد. استفاده از بازيگران سرشناس به عنوان عامل تضمين كننده اي براي فروش فيلم در تمامي كشورهاي جهان رايج است و حتي عامل ناپسندي هم به شمار نمي رود. اما مشكل اصلي اينجا است كه سينماگران ما در استفاده از چهره هاي شناخته شده عرصه بازيگري دچار افراط مي شوند و همين مساله روي فروش فيلمهايشان تاثير مي گذارد.
مساله اينجا است كه در دوره اي سينماگران ما به سمت ساخت فيلم هاي عاشقانه و به اصطلاح دختر و پسري تمايل زيادي پيدا كردند. در اين دوران نياز به استفاده از بازيگران جوان و خوش چهره باب شد كه تعداد از آنها در سينما ماندگار شدند. اما با پايان يافتن اين دوره و تمايل سينماگران به بهره گيري از مضامين متنوع همچنان استفاده از بازيگراني كه مورد توجه مخاطب - به خصوص قشر جوان - بودند، همچنان ادامه پيدا كرد. محدود بودن اين نوع بازيگران و افزايش تعداد فيلم ها باعث شده است، اين چهره ها طي يك سال در چندين فيلم حضور پيدا كنند و تاخير در اكران كار را به جايي رسانده است كه گاهي از يك بازيگر چند فيلم روي پرده مي رود يا هنوز اكران يك فيلم با بازيگران مشخص به اتمام نرسيده است، فيلم ديگري بر پرده مي رود كه تعدادي از بازيگران فيلم قبلي در آن حضور دارند.
اين مساله باعث مي شود در عمل چهره بازيگران سرشناس براي مخاطب عادي شود و ميزان مخاطبين و فروش جاي اينكه در يك يا دو فيلم متمركز شود، بين چندين فيلم تقسيم بندي مي گردد. اين مساله يك ضرر ديگر هم براي فيلمسازان دارد. استفاده افراطي از چند بازيگر خاص باعث مي شود، مبلغ دستمزد آنها به شكل سرسام آوري بالا برود و فيلم را در مرحله توليد چندان مقرون به صرفه نكند.
در فهرست فيلم هاي پر فروش امسال نام دو فيلم " بوتيك " و " خوابگاه دختران " به عنوان فيلم هاي رده نهم و دهم به چشم مي خورد.
فيلم سينمايي " بوتيك " فيلمي تلخ اما بسيار واقع گرا است كه با بررسي لايه هاي زيرين اجتماع به مسايلي اشاره مي كند كه مي تواند نظر بيننده را به خود جلب كند. عامل اصلي در موفقيت نسبي اين فيلم نيز در همين مساله نهفته است. موضوع دختران فراري از جمله مسايلي است كه در جامعه ما تبديل به يك مشكل و پديده ناخوشايند اجتماعي روز شده است كه همين مطلب مخاطب را به ديدن فيلم ترغيب كرده است. اما تلخ بودن لحن فيلم و اشاره به مسايلي كه براي بيننده تفكر برانگيز به نظر مي رسد، به عنوان عاملي در جهت محدود شدن فروش فيلم درآمده است.
" خوابگاه دختران " هم فيلمي قابل توجه در ژانر آثار ترسناك است كه با وجود پرداخت مناسبي كه فيلم از آن بهره مي برد، فروش بيشتري براي فيلم انتظار مي رفت. اما به نظر مي رسد اطلاع رساني و تبليغ نه چندان مناسب و به موقع درباره اين فيلم باعث شد كه فيلم نتواند تماشاگر بيشتري را به خود جذب كند. البته نكته ديگر به استفاده از بازيگران بر مي گردد. هر چند كه نقش پردازان اين فيلم براي بيننده شناخته شده اند و نقش خود را هم به خوبي ايفا كرده اند اما چون سوپر استار نيستند، به عنوان عاملي در جهت جذب مخاطب عمل نكرده اند.
در مجموع بايد گفت مخاطب ايراني سينما را يك سرگرمي مي داند و انتظار تماشاي اثري را دارد كه بتواند براي او لحظه هايي شيرين و مفرح به وجود بياورد. در اين ميان كمدي كه از مسايل حساسيت برانگيز استفاده كند و آثاري كه از بازيگران شناخته شده بهره ببرند يا پرداختي متفاوت داشته باشند، بيش از ساير آثار مورد توجه مخاطب قرار مي گيرند.
نظر شما