به گزارش خبرگزاری مهر، آیتالله العظمی عبدالله جوادی آملی در جمع گروهی از خواهران دانشجو و هیئت علمی دانشگاههای کشور مصر اظهار داشت: همانا خداوند متعال انسان را آفرید و او را گرامی داشت، همان گونه که خود میفرماید "لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ" و انسان نیز آفریده خداوند است و نزد او شرافتمند و کریم است.
وی با طرح سئوالاتی از قبیل علت این کرامت و شرافتمندی چیست؟ آیا انسان با وجود اینکه از آب و گل آفریده شده ذاتا کریم و بزرگوار است یا به خاطر جنبه معنوی اوست؟ گفت: انسان بذاته بلند مرتبه و کریم نیست بلکه بزرگی و شرافت او به خاطر جنبه دیگر اوست.
این مرجع تقلید با طرح این سئوال که آن جنبهای که موجب شرافتمندی و کرامت آدمی شده، چیست؟ بیان داشت: خداوند متعال میفرماید "إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً" یعنی علت کرامت و ارزشمندی آدمی این است که وی خلیفه و جانشین خداوند کریم است و بیشک جانشین خداوند کریم نیز، نزد خداوند، رفیع و کریم است. خداوند متعال، کریم بالذات است و جانشین کریم نیز کریم بالعرض است.
خلافت موجب کرامت و ارزشمندی آدمی میشود
آیتالله جوادی آملی با اشاره به مسئله خلافت و جانشینی افزود: ما باید بدانیم معنای خلافت و جانشینی چیست؟ و پیش از آنکه معنای خلافت را ندانیم، نمیتوان به معنای کرامت و شرافت پی برد، زیرا کرامت آدمی به واسطه خلافت و جانشینی او محقق میشود و این خلافت است که موجب کرامت و ارزشمندی آدمی میشود.
وی ادامه داد: خلیفه کسی است که توجهی به نفس خویشتن و هوای نفس خود ندارد بلکه فانی و رها در صاحب مقامِ خویش است و نیز فرمانبردار، نائب، فرستاده و جانشین صاحب منصب و مولای خود است، زیرا خلافت چیزی جز این نیست که خلیفه، نخست دستورات صاحب مقامِ خود را بفهمد و سپس معتقد به آنها باشد و آنها را به کار بندد و در صدد نشر و ترویجشان برآید.
مفسر بزرگ قرآن کریم تاکید کرد: آن هنگامی که آدمی، کریم و شرافتمند شد – بنا بر تعبیر خداوند متعال در سوره إسراء ﴿لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ﴾- و این کرامت و شرافتش نیز متکی بر جانشینی و خلافت حضرت حق باشد ﴿إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً﴾ پس در این صورت اگر آدمی سخن خداوند را بازگو نکند بلکه از پیش خود سخن بگوید و به حکم الهی عمل نکند بلکه خودسرانه رفتار کند، مشمول فرموده خداوند متعال میشود که "إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً" زیرا در این صورت، غاصب، خیانت کار و دزد خلافت محسوب میشود.
این مرجع تقلید تاکید کرد: خلیفه کسی است که جز به رأی و نظر صاحب مقام خود، توجه و جز سخن او را بازگو نکند و نیز جز به دستورات او، به فرمان دیگری، جامه عمل نپوشاند. پس اگر آدمی ادعای جانشینی خداوند را دارد و در عین حال، خود خواه و خود رأی نیز باشد، مشمول این آیه خواهد بود که "أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَی عِلْمٍ".
وی گفت: خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید "أُولئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ" و نیز درباره این گونه افراد میفرماید "ذَرهُم یأکُلُوا ویَتَمَتَّعُوا و یلهِهِمُ الأمَلُ".
آدمی بالذات، کریم و شرافتمند نیست
آیتالله جوادی آملی تصریح کرد: پس ثابت شد که آدمی بالذات، کریم و شرافتمند نیست بلکه این شرافت، عرضی است و دریافتیم که این کرامت به واسطه خلافت خداوند متعال است و در توضیح معنای خلافت گفتیم که خلیفه جز سخنِ صاحب مقام خود را نمیگوید. پس معنای انسان این است و به اختصار میگویم که خداوند متعال، انسان را از آن جهت که انسان است گرامی داشته است و او را با عنایت به انسان بودنش جانشین و خلیفه خود گماشته است.
وی با اشاره به انسانیت و معنی انسان از دیدگاه قرآن کریم اظهار داشت: حال باید بدانیم که انسان یعنی چه؟ آیا انسانیت با جسم و بدن محقق میشود یا با روح و روان؟ به استناد فرمایش خداوند متعال در سوره مؤمنون "ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً" انسان و انسانیت آدمی، با جسم وی به وجود نمیآید و این بدن، مشترک میان انسان و حیوان است "فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً" و از این رو در ادامه این آیه میفرماید "ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ" و این ویژگی مطرح شده در این آیه شریفه، تنها مختص آدمی است و بیگمان، این مرتبه عالی و رفیع، مذکر و مؤنث نیز نمیشناسد، زیرا مقصود از انسان، مرد یا زن، حالت زنانگی و یا مردانگی وی نیست.
وی تاکید کرد: انسان که مرد یا زن نیست؛ دین هم برای هدایت این انسان و آدمی آمده است و این به آن معناست که مرد و زن در برابر معارف الهی، یکسان است، هر چند که تکالیف برای زن و مرد به اقتضای شرایط جسمی آنها وضع شده است.
آیتالله جوادی آملی در واکاوی معنای دین و شریعت نیز تصریح کرد: در این جا دو مسئله مطرح میشود؛ اول آنکه دین چیست؟ و دوم اینکه معنای شریعت فرعیه جزئیه نادره چیست؟
وی گفت: در پاسخ باید گفت که شریعت جزئیه برای بیان تکلیف زن و مرد است و اما دینی که همان "آیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ" است، برای تعالی و رشد آدمی آمده است و گفته شد که مقصود از آدمی، مذکر یا مؤنث نیست، چون که انسانیت آدمی به روح و روان اوست و روح نیز یک امر مجرد است که منزه از ماده و مدت، زمان و مکان، گذشته و حال و آینده، زمین و آسمان است و این همان معنای انسانیتی است که منزه و به دور از مذکر و مؤنث بودن است.
وی تاکید کرد: غربیها میگویند که هیچ تفاوتی میان زن و مرد نیست و البته دین اسلام نیز بر همین عقیده است، با این تفاوت که غربیها بر این باورند که انسان مشتمل بر دو جنس است؛ زن و مرد. و این دو نیز با هم برابرند در حالی که دین اسلام میگوید انسان منزه از حالت زنانگی و مردانگی است و میان این دو نظر، تفاوت از زمین تا آسمان است. انسان از نگاه خداوند متعال، ملکوتی است و از دیدگاه غربیها، زمینی است. آ
آیت الله جوادی آملی در ادامه گفت:آدمی همان است که خداوند متعال و فرشتگانش بر او درود و تحیت میفرستند، همان گونه که در سوره احزاب به صراحت میفرماید که خداوند بر رسولش و نیز بر مؤمنینش درود میفرستد: "إِنَّ اللَّهَ وَمَلاَئِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلَّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیماً"- ما نیز بر پیامبرش درود و صلوات می فرستیم، سپس در همین سوره میفرماید "هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلاَئِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُم مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ" خداوند و فرشتگانش بر ما درود میفرستند از آن سو که ما خلیفه و جانشین او هستیم نه به این دلیل که آدمی، انسانی است که مشترک با حیوان است، پس مقصود از آدمی، همان انسان به علاوه اشراقیت به سوی خداوند سبحان است، زیرا خود در این باره میفرماید "نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُوحِی".
این مرجع تقلید بیان داشت: زمانی که آدمی، خلیفة الله و جانشین خداوند متعال شد، جز خداوند که صاحب مقام اوست کسی بر او حکمرانی نمیکند؛ همچنان که خداوند میفرماید "إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلّهِ" به لطف خداوند، مسلمانان از خواب خود بیدار شدند.
نامه امیرالمومنین(ع) به مردم مصر
وی ادامه داد: مولای ما حضرت علی بن ابیطالب(ع) نامه برای اهالی مصر - زمانی که مالک اشتر والی آن دیار بود- مینویسد و در آن نامه به مالک و نیز مردم مصر، دستوری میدهد و نیز نامهای مستقل برای مصریها مینویسد و در آن نامه، با صراحت به مالک میگوید "فَإِنَّ هذا الدِّیْنَ قَدْ کَانَ أَسِیْراً فِی أَیْدِی الْأَشْرَارِ یُعْمَلُ فِیْهِ بِالْهَوی وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیَا (همانا دین، اسیر دست اشرار گشته و آنان به میل هوای نفس خود در آن تصرف میکنند و به واسطه دین، خواهان دنیا هستند".
آیتالله جوادی آملی تاکید کرد: قرآن، نماز و حج در مصر اسیر بود و این دین بود که در بند و اسیر بود نه اهل مصر. این سخن، کلام مولای ما امیرمومنان در نامهاش خطاب به مالک اشتر است و این نامه در نهجالبلاغه که محمد عبدو از بزرگان مصر بر آن تعلیق و شرحی نگاشته است و میفرماید "فَإِنَّ هذا الدِّیْنَ قَدْ کَانَ أَسِیْراً فِی أَیْدِی الْأَشْرَارِ".
مفسر قرآن کریم همچنین با اشاره به وضعیت کشور مصر اظهار داشت: دین، اسیر دست حسنی مبارک و رؤسای پیش از او بود. پس بر ما و شما و تمامی خواهران و برادران مصری لازم است که دین را از دست این گونه انسانها نجات دهیم تا کسی همچون حسنی مبارک بر مصر حکمرانی نکند. همچنان که مولای ما حسین ابن علی(ع) فرموده است هنگامی که ملتی با تدبیر و رأی کسانی همچون یزید اداره شود، فعلی الاسلام السلام (باید فاتحه اسلام را خواند).
وی گفت: امام حسین(ع) در این حدیث شریف نفرموده که با نظر و رأی یزید، و مقصودش فقط شخص یزید نبوده است، بلکه فرموده اشخاصی همچون یزید و عبارت "بمثل یزید" برای تمثیل است نه تعیین؛ زیرا حکومت فقط از آن یزید و هم کیشان او نبوده است، بلکه اگر شخصی همچون حسنی مبارک هم بر مصر حکومت کند، باید گفت که: فعلی المصریین السلام (باید فاتحه اهل مصر را خواند).
وی با بیان اینکه بر ما و شماها لازم است که مسلمانان را متوجه سازیم و آنان را آگاه کنیم و به لطف خداوند در راستای رشد و تزکیه آنها بکوشیم، تاکید کرد: بیگمان ما در برابر شهدا و کسانی که جان خود را در راه قرآن و عترت فدا کردند، مسئولیم و هر قطره خونی که در راه خدا ریخته شده، روز قیامت از ما سئوال خواهد کرد.
آگاه باشید، مبادا غفلت کنید
وی ادامه داد: ما در مقابل تمام اسیران در بندِ مصر، مسئولیم. در برابر هر شخصی که به او ظلم شده و یا کشته شده هم مسئولیم. درباره قیامت یک جا گفته میشود "وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْؤُولُونَ" و در جایی دیگر، خداوند میفرماید "یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ ٭ وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ ٭ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ". آدمی در آنجا مسئول است و به این خاطر حضرت امیرمومنان(ع) فرموده است "فَإِنَّ هذا الدِّیْنَ قَدْ کَانَ أَسِیْراً فِی أَیْدِی الْأَشْرَارِ یُعْمَلُ فِیْهِ بِالْهَوی وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیَا" و شما خود شاهد بودید که دین، حج و مردم، همگی اسیر بودند.
آیتالله جوادی آملی تاکید کرد: همان گونه که در حال حاضر غزه و فلسطین در بندِ اسارت است و خود نظارهگر این فرموده بودید که "فَإِنَّ هذا الدِّیْنَ قَدْ کَانَ أَسِیْراً فِی أَیْدِی الْأَشْرَارِ یُعْمَلُ فِیْهِ بِالْهَوی وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیَا". و بعدا حضرت علی (ع) نامهای دیگر به اهالی مصر نوشت که در آن نگاشته بود" مَنْ نَامَ لَمْ یُنَمْ عَنْهُ" هر کس که بخوابد، دیگران از او غفلت نمیکنند. و این یعنی آنکه دشمنان بیدارند، آگاهند، مطلعاند، اگر شما بخوابید، شخص بیداری میگوید "مَنْ نَامَ لَمْ یُنَمْ عَنْهُ" یعنی دشمن شما خواب نیست. پس آگاه و زیرک باشید و مبادا که غفلت کنید.
وی تاکید کرد: شایسته است که ما و شما میهمانان گرامی بیدار و آگاه باشیم، چه بسا که دشمن، آگاه باشد و خدای ناکرده خود را بر ما تحمیل کند.
نظر شما