به گزارش خبرنگار مهر، ابوالفضل جلیلی را با فیلمهای بسیاری چون "حافظ"، "گل یا پوچ"، "گال"، "دت یعنی دختر"، "یک داستان واقعی" و آثار دیگری میشناسیم که تاکنون جوایز متعدی را از جشنوارههای خارجی از آن خود کردهاند. آثاری که گرچه در داخل کشور رنگ پرده اکران را به خود ندیدهاند، اما برخی از آنها با نمایش از تلویزیون مورد استقبال واقع شدهاند. با این هنرمند پرسابقه در عرصه فیلم مستند درباره تاسیس شبکه اختصاصی مستند و مباحثی دیگر گفتگو کردهایم.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و هنر: اینکه سیستم واحدی به تاسیس شبکههای مختلف، البته با حضور افراد تکراری و یکسان اقدام کنند را چطور ارزیابی میکنید؟ اشارهام به تاسیس شبکه دولتی دیگری این بار با عنوان مستند است.
ابوالفضل جلیلی: تصور میکنم اگر در تاسیس شبکهها نیت خدا باشد، هر کاری انجام دهیم جایز است. اما اگر نیتمان را مبارزه با بندگان خدا قرار دهیم، کار جنبه مادی پیدا میکند و موفق نخواهیم شد. یعنی ما شبکهای را برای مبارزه با کسانی که دشمن به حسابشان میآوریم، تاسیس نکنیم بلکه حرفی برای گفتن داشته باشیم که ما را وادار به تاسیس شبکهای میکند که از طریق آن حرفمان را به گوش تمام جهانیان برسانیم.
برای مثال من اگر حرفی از دین و ایمان و اندیشهام داشته باشم که فکر کنم روی اسرائیلیها تاثیرگذار است، آن را مطرح خواهم کرد اما اگر قرار باشد خودمان را محدود به این کنیم که فعالیتهایمان منحصر به جواب این و آن دادن باشد نه. در این صورت ما از خدا دور میشویم و وقتمان را صرف جواب گفتن به بندگان خدا میکنیم. حرکتی که موفقیت آمیز نخواهد بود.
*یعنی نباید در برابر تاسیس هر روزه شبکههای ماهوارهای که بعضا گوی سبقت را از شبکههای خودی ربودهاند، واکنش نشان دهیم؟
- من از این تفکر که چون تعداد زیادی شبکههای ماهوارهای داریم، پس ما هم تعداد شبکههایمان را برای جوابگویی به آنها افزایش دهیم خوشم نمیآید. بلکه بر این اعتقادم که ما میتوانیم یک آنتن داشته باشیم اما حرفهایی بزنیم که جهان را تکان دهد. چرا که معتقدم هر تفکر و اندیشهای که نشئت گرفته از انسان باشد تنها انسانی و زمینی خواهد بود اما تفکری که منشا الهی داشته باشد، تاثیری بیشتر خواهد داشت.
در صورتی که تعداد شبکهها به دلایل مادی بالا برود نتیجه این میشود که با افزایش تعداد شبکهها به همان تعداد کارشناس تربیت نکردهایم. در نتیجه هر چیزی را پخش میکنیم و حتی برای پر کردن آنتن کسانی را میآوریم که نه به انقلاب اعتقاد دارند نه به ریشههای آن. تنها برای اینکه پولی به جیب بزنند حاضر به ساخت آثار میشوند و اصلا برایشان فرقی نمیکند در کدام شبکه و با چه رویکرد و اعتقادی کار میکنند.
خود من برای شبکه خاصی فیلم نمیسازم. بلکه ادعا دارم برای خدا است که فیلم میسازم؛ در راه خدا و برای بندگان خدا. اگر هر دو سال یک بار هم فیلمی بسازم برایم کافی است.
* با این تفاسیر تاسیس شبکه مستند را چطور ارزیابی میکنید؟
- مستند شبکه خوبی است که میتواند بهتر از این هم باشد و به جایی برسد که از همه شبکهها جلو بزند. این امر به دلیل نوعی کشف و شهود در فیلمهای مستند است که در فیلمهای دیگر به چشم نمیخورد یا لااقل ما هنوز قادر به کشف و شهودی در فیلمهای داستانی نشدهایم. به این دلیل فکر میکنم شبکه مستند به اندیشه اسلامی نزدیکتر است تا فیلم و سریالهایی که در شبکههای گوناگون به نمایش گذاشته میشود.
البته من 15 سال است کمتر تلویزیون نگاه میکنم و گاهی به صورت اتفاقی فیلمها را میبینم. برای مثال سریالهایی که در ماه رمضان پخش میشود و تنها میتوان از آنها به عنوان تخطئه کننده روح مسلمانها نام برد و اشک بیننده را در میآورد. اگر این اشک در راه معنویت باشد؛ مثلاً ما در راه امام حسین اشک بریزیم متوجه محضر عرفانی میشویم و این اشک و غم به ما نیرو میدهد، اما اشکی که به این خاطر ریخته میشود که چرا فلان دختر بزک کرده به فلان پسر زیر ابرو برداشته نرسید، ما را از معنویت دور میکند. بنابراین معتقدم فیلمهای مستند به مراتب میتواند تاثیرگذارتر از فیلمهای داستانی و سریال باشد.
* چه نظری درباره مدیریت شبکه دارید؟
دکتر پورحسین در شبکه چهار موفق بود و میتوانست موفقتر از این هم باشد. او فردی اندیشمند است که قدرت ندارد. مثلا من درباره تلویزیون اندیشههای ناب بسیاری دارم، اما اجازه نمیدهند حرفهایم را بزنم. به نظرم پورحسین نیز مدیر خوبی است و من با وجود اینکه اپوزیسیون هستم و همیشه مدیران را نقد میکنم پورحسین را تایید میکنم و معتقدم او همیشه از نیروهای متفکر استفاده میکند اما قدرت و بودجه کافی در اختیارش قرار ندادهاند.
مثلاً قرار بود من برای سال نو فیلمهای مستند سینمایی بسازم و حتی این کار به پای قرارداد رسید. بعد ناگهان گفتند تلویزیون بودجه ندارد و تمام برنامهها متوقف شد. اما امیدوارم اگر کمبود بودجه به وجود میآید، حتی شبکههای دیگر را تعطیل کنند اما شبکه چهار و مستند به قوت خود باقی بمانند.
میگویند شبکه چهار فرهنگی است من معتقدم انقلاب ما هم فرهنگی است. نه اینکه نظامی و اقتصادی باشد. کما اینکه اگر فرهنگ یک ملت بالا برود اقتصاد آن هم رشد میکند و آن ملت از نظر نظامی و هر نظری نیرومند خواهند شد. به هر حال امیدوارم شبکه چهار و شبکه مستند همچنان نیرومند بمانند.
*با این حال شبکه چهار سالها زمان برده که توانسته به این میزان از موفقیت برسد و مخاطب خود را پیدا کند اما شبکه مستند که جزو شبکههای دیجیتال است و همه به آن دسترسی ندارند.
- اما اگر شبکه مستند جلو برود، هم مخاطبان خود را پیدا میکند و هم به نظرم میتواند جزو پربینندهترینهای صدا و سیما باشد.
*یعنی قادر به جذب مخاطب عام هم میشود؟
یک سال 6 فیلم من از شبکه دوم پخش شد. قبل و بعد از فیلم هم با من گفتگو کردند. مبنای کار این بود که به واسطه حرفهای من زهر فیلمها گرفته شود تا کسی به آنها ایراد نگیرد. من به آنها گفتم درست است که برخی از فیلمهای من را بعد از 20 سال و 10 سال پخش میکنید و از این ماجرا هراس دارید اما من از شما میخواهم نه فیلمهایم را سانسور کنید نه حرفهایم را! اگر کسی اعتراض کرد آن وقت کل موجودی من را سانسور کنید!
آنها پذیرفتند و یادم است آن زمان از نادر طالبزاده خواستم درباره تکنیک سینما از من سئوال نکند و درباره محتوا بپرسد. آن شب من توانستم در حد شعورم عرفانیترین و معنویترین حرفهایم را بزنم و در نتیجه نه فیلمهایم و نه صحبتهایم را سانسور نکردند.
حتی اگر آمار بگیرید میبینید در تاریخ جمهوری اسلامی این همه مخاطب برای یک برنامه سابقه ندارد. در صورتی که بدون تبلیغات پخش شد و ساعت 12 شب به بعد هم روی آنتن رفت. اما نامههای تشکر بسیاری از نیروی ضد انقلاب گرفته تا لثارات الحسین و نیروهای تندرو در رابطه با برنامه رسید. تا آنجا که مدیر شبکه گفته بود به جلیلی یک اتاق با دو خط تلفن بدهید تا پاسخگوی تلفنها باشد چرا که همه خطهای تلویزیون اشغال شده است.
همه من را فیلمساز خوبی در حوزه مستند خواندند و من به این رسیدم که فیلمی که بیننده آن را باور کند فکر میکند مستند است به همین دلیل میگویم اگر شبکه مستند جای خود را باز کند بینندگانش به مراتب بیشتر از سریالهای شبکه دیگر میشود.
*اشاره کردید خواسته بودند قبل و بعد از پخش فیلمها شما صحبت کنید. اکنون این بخش از صدا و سیمای ما حذف شده است. یعنی حتی برنامهای چون "سینما 4" که در زمینه نقد و بررسی فیلم قبل و پخش از آن معروف بود اکنون تنها به پخش یک نریشن و بعد روی آنتن رفتن فیلم منحصر شده است. این را چطور ارزیابی میکنید؟
- این را بگویم که آن زمان نه "سینما 1" وجود داشت نه "سینما 2" و نه حتی "سینما 4"! و بعد از اینکه دیدند تا این حد برنامه ما مخاطب پیدا کرده برنامههای مشابهی با این رویکرد را تاسیس کردند و بنیان آن برنامهها از همان کار ایجاد شد. اما در رابطه با "سینما 4" باید بگویم ما به جای اینکه بیاییم و مثل اروپاییها -که من بخش زیادی از اسلامم را از آنها یاد گرفتهام-، با موفقیت شخص یا رویکردی آن را تقویت کنیم، در ایران تا با موفقیت کسی روبرو میشویم میگوییم رویش زیاد شده و به سرعت میخواهیم موفقیتش را از بین ببریم!
به نظر من با "سینما 4" هم همین برخورد شد. در صورتی که ما باید بگوییم اگر "سینما 4" موفق است بیاییم "سینما 5" را موفقتر بسازیم. نه اینکه ریشه آن را بزنیم. به نظرم آنها تصمیم داشتند ریشه "سینما 4" را بزنند. گفتند این برنامه تولیدی نیست، تامینی است، همه چیزش را گرفتند.در حالی که به یادم میآید هر بار به شبکه چهار میرفتم نظرات و واکنشهای مثبتی از مردم درباره این برنامه میخواندم.
--------------
گفتگو: مریم عرفانیان
نظر شما