توشي هيكو ايزوتسو (Tushihiko Izutsu) ، زبانشناس ، قرآن پژوه ، اسلام شناس و فيلسوف ژاپني چهارم مه سال 1914ميلادي در شهر توكيو به دنيا آمد. وي در سال 1960 دكتري خود را در رشته ادبيات دريافت كرد. وي پس از تكميل تحصيلات آكادميك در ژاپن، مدتي در دانشگاه كيو به تدريس مشغول شد و در اين ايام ، زبان عربي را فراگرفت. ايزوتسو در 26 سالگي كتابي به زبان ژاپني با نام "تاريخ انديشه عربي" و پس از آن كتابي ديگر درباره فلسفه و عرفان، با تاكيد بر فلسفه نوافلاطوني و عرفان يوناني در 34 سالگي تاليف كرد و نيز كتابي در همين دوران درباره حضرت محمد (ص) به زبان ژاپني نوشت.
ايزوتسو نخستين كتاب خود را به زبان انگليسي تحت عنوان "زبان وسرش " در همين ايام منتشر كرد. علاقه فراوان ايزوتسو به قرآن كريم سبب شد كه وي براي اولين بار قرآن را به زبان ژاپني ترجمه كند. اين اثر كه در نوع خود بينظير است در سه مجلد و طي سالهاي 1951 تا 1958 تكميل شد. ايزوتسو با توجه به تسلط بر مفاهيم قرآني ، به مطالعه ادبيات عرب دوره جاهلي پرداخت تا كلمات بنيادي و اساسي قرآن را در آنها ريشهيابي و تحول و دگرگونيهايي كه در آنها پديد آمده را مشخص كند و در ضمن با نظر و توجيه دانشمندان اسلامي درباره آن مضامين و مفاهيم آشنا شود. ثمره تمامي اين كوششها نشر كتابهاي "مفاهيم اخلاقي و ديني در قرآن" و "خدا و انسان در قرآن" و" مفهوم ايمان در كلام اسلامي" است.
تبلور ژرفانديشيهاي ايزوتسو را ميتوان در بررسي و ريشهشناسي برخي مفاهيم قرآني به وضوح مشاهده كرد. وي با بررسي مفهوم باور يا ايمان در كلام اسلامي هدفي دوگانه را دنبال ميكند. از سويي، توصيف مشروحي از جريان تاريخي را كه مفهوم ايمان از آن زاده شد ، باليد و در ميان مسلمانان پرداختي نظري يافت ، عرضه ميكند و از سوي ديگر در پي تحليل معنا شناختي دقيق از ايمان و ساير مفاهيم بنيادين وابسته به آن ، همراه با شبكههاي مفهومي است كه اين مفاهيم بنيادين در ميان خود پديد آوردهاند. ايمان از لحاظ تاريخي نخستين و مهمترين مفهوم كلامي در اسلام بود و در چند قرن نخستين فرهنگ اسلامي چندين مساله بسيار مهم پديد آورد كه برخي از آنها براي امت اسلامي در حال رشد ، بدون اغراق ، مسائلي حياتي بود.
به اعتقاد ايزوتسو ، "ايمان ماهيتا پديدهاي شخصي و وجودي است و تنها وقتي از ديدگاه مدرسي به آن روي آوريم عمق واقعي خود را آشكار ميكند" . بهعبارت ديگر ، ايزوتسو به مفهوم ايمان نگاه و نگرش عقلاني دارد و ميگويد: "آنگاه كه مسلمانان در پي به دست آوردن بصيرت تحليلي و عقلي بهتري در باب ماهيت ايمان ، آنگونه كه در آگاهي خودشان انعكاس مييافت ، بودند ، در آشكار كردن ساختار مفهومي ايمان موفق شدند ، اما چيزي عميقا شخصي ، واقعا حياتي ، از شبكه ظرف تحليلشان گريخت" . بنا به باور ايزوتسو هنگامي ميتوانيم مفهومي جامع از ايمان در انديشه اسلامي بيابيم كه نتايج حاصل از دو نگرش كلامي و عرفاني در كنار هم قرار گيرند و با يكديگر هماهنگ شوند. تنها در اين زمان است كه ميتوان به تصويري نسبتا كامل از ايمان دست يافت.
ايزوتسو در سال 1961 به دعوت پروفسور ويلفرد كنتول اسميت ، رئيس مؤسسه مطالعات اسلامي دانشگاه مك گيل ، به كانادا رفت و به تدريس متون مهم اسلامي همچون "نجات ابنسينا" در فلسفه و "الاقتصاد فيالاعتقاد غزالي" در كلام و "فصوص الحكم ابن عربي" در عرفان پرداخت. دلباختگي و علاقه وافر ايزوتسو به عرفان و تصوف ابنعربي او را به مطالعهاي بينالادياني ، كه نظير آن در ميان اسلام و ساير اديان بسيار نادر است ، واداشت. در پي آن ايزوتسو اثري بينالادياني تاليف كرد كه در سالهاي 67-1966م در ژاپن تحت عنوان "يك مطالعه مقارنهاي درخصوص مفاهيم فلسفي در تصوف و تائوئيسم" با زيرعنوان "ابنعربي و لائوتزو- چوانگ تزو" ، توسط مؤسسه مطالعات فرهنگي و زبانشناسي دانشگاه كيو و تحت سرپرستي پروفسور نوبوئيرو ماتسوموتو به چاپ رساند.
ايزوتسو به خوبي آگاه است كه اسلام ديني با ابعاد متعدد است و مقايسه و مقارنه آن با ساير اديان تنها هنگامي ميسر است كه بتوان در اين ميان نوعي موازنه مفهومي و بنيادين برقرار كرد. از اينرو با توجه به بنيان باطنگراي تائوئيزم ، مكتب ابنعربي را براي اين مقارنه بر ميگزيند. با اين حال يك نكته را بايد همواره در نظر داشت و آن ، جايگاه ويژه مكتب ابن عربي در پژوهش ايزوتسو است. وي به دليل اهميتي كه براي افكار ابنعربي و رسوخ آنها در سير كلي انديشه صوفيانه قائل است ، مكتب ابنعربي را با شجاعت نماينده سير اصلي تصوف دانسته است. همچنين تلاش ايزوتسو در بررسي تائوئيزم ، به نوعي نزديك شدن به تصوف ، عرفان اسلامي و مكتب ابنعربي است. درخصوص انتخاب مكتب ابنعربي بهعنوان نماينده تصوف اسلامي در اين مطالعه مقارنهاي ميتوان برخي نكات را مدنظر قرار داد: 1- معرفي مذهب عشق بهعنوان بنياديترين دين ، 2- اتحاد اديان، 3- نقش مهم تثليث در هستي ، 4- تاكيد بر رحمت واسعه الهي كه شامل حال مردمان در دنيا و آخرت ميشود.
به هر حال ، انگيزه غالب در بررسيهاي مقارنهاي ايزوتسو اشتياق به گشايش دورنماي جديدي در قلمرو فلسفه و عرفان است. نكته جالب توجهي كه ايزوتسو نيز به آن اشاره دارد ، اين است كه هر دو جهانبيني ابنعربي و تائوئيزم بر دو محور استوارند: "حق" و "انسان كامل" كه نظامي جامع از انديشه وجودي در هر دو مورد حول اين دو قطب تطور يافته است. به اعتقاد ايزوتسو "اين امر بهعنوان ساختار وجودي مختص تصوف و تائوئيسم نيست. تقابل حق و انسان كامل- به صورتهاي مختلف- بهعنوان دو محور از يك جهانبيني ، الگوي اساسي مشترك ميان بسياري از گونههاي عرفان است كه در عصرها و مكانهاي گوناگون بهصورت وسيعي در جهان تطور يافتهاند. در نظر گرفتن مقارنهاي مجموعهاي از نظامها كه در الگوي عام با هم مشترك و در جزئيات با هم در متفاوتند ، چه در اصل و چه در شرايط تاريخي ، به نظر ميرسد در زمينهسازي آنچه پروفسور هانري كربن آن را به درستي ، ديالوگ فراتاريخي ميخواند بسيار ثمربخش و در وضعيت كنوني جهان بهآن نياز است.
اين ديالوگ و گفت وگوي فراتاريخي ، ايزوتسو را به اين پيام باطني سوق ميدهد كه اگر بتوان ميان دو سنت دور از يكديگر يعني اسلام و تائوئيزم ، گفت وگو برقرار كرد ، هر آينه برقراري گفت وگو ميان سنتهاي متقارب نظير اسلام ، يهود و مسيحي كاري به مراتب سهل و ساده خواهد بود. ايزوتسو وضعيت فعلي جهاني را با نگاه تيزبين خود به وضوح دريافته است. او به اين موضوع پايبند است كه در هيچ برههاي از تاريخ بشر ، نياز براي تفاهم ميان ملتها به اندازه عصر حاضر نبوده است ، چرا كه تفاهم در سطوح مختلف زندگي تحقق يافتني است. ايزوتسو يكي از بهترين سطوح براي مفاهمه را سطح فلسفي ميداند. "اين مشخصه سطح فلسفي است كه برخلاف سطوح ديگر اهتمام انسان- كه كم يا بيش به اوضاع و شرايط فعلي دنيا بستگي دارند- جايگاه مناسبي را به دست ميدهد يا آماده ميكند كه در آن تفاهم موردنظر بهصورت گفت وگوي فراتاريخي تحققپذير باشد. به اعتقاد من گفت وگوي فراتاريخي اگر روشمند انجام پذيرد سرانجام به صورت فلسفهاي ماندگار به كاملترين مفهوم كلمه تبلور خواهد يافت. دليل آن است كه كشش فلسفي ضمير انساني در همه عصرها ، ملل و مكانها در غايت و اساس يك چيز است" .
ايزوتسو هنگامي كه در مؤسسه مطالعات اسلامي مك گيل بود با دكتر مهدي محقق ، استاد فلسفه ، آشنا شد و سبب اين آشنايي علاقمندي ايزوتسو به عقايد شيعي و حكمت متعاليه ملاصدرا بود. اين دو با همكاري يكديگر متن عربي شرح منظومه سبزواري ، بخش الهيات بالمعني الاعم ، را تصحيح كردند و ايزوتسو مقدمهاي تفصيلي به زبان انگليسي نوشت و ترجمه آن تحت عنوان "بنياد حكمت سبزواري" به وسيله دكتر سيدجلالالدين مجتبوي ترجمه و منتشر شد. علاقه وافر ايزوتسو به فلسفه اسلامي باعث شد او "قبسات" ميرداماد و "معالمالاصول" حسنبن شهيدثاني را مورد مطالعه و تصحيح قرار دهد و حتي "مابعدالطبيعه" سبزواري را به انگليسي ترجمه كند.
ايزوتسو در بخشي از كتاب "بنياد حكمت سبزواري" درباره حكمت شرقي مينويسد: " اعتقاد استوار من اين است كه زمان آن فرا رسيده كه پاسداران حكمت فلسفي شرق كوشش آگاهانه و منظمي را آغاز تا به طور مثبت به رشد و توسعه فلسفه جهاني كمك كنند ، اما براي نيل به اين مقصود شرقيان بايد خود ميراث فلسفي خويش را به طور تحليلي منعكس و از تاريكي گذشته آنچه را كه به عصر حاضر ارتباط دارد بيرون آورند و يافتههاي خود را به طريقي كه براي وضعيت عقلي امروز مناسب باشد معرفي كنند" .
پس از افتتاح شعبه مؤسسه مطالعات اسلامي دانشگاه مك گيل در تهران ، ايزوتسو با همكاري مهدي محقق ، "سلسله دانش ايراني" را بنياد نهادند. هدف از اين سلسله نشر و معرفي آثار دانشمندان شيعي و متفكران ايراني است، خاصه آنان كه تاكنون ناشناخته ماندهاند. وي در مدتي كه در تهران بود با استادان مختلفي ديدار و مباحثاتي در زمينه فلسفه و عرفان داشت. طي همين ايام بود كه ايزوتسو در درس كفايه الاصول كه در محل مؤسسه به وسيله دكتر ابوالقاسم گرجي تدريس ميشد ، شركت و كوشش ميكرد برخي از مباحث اصول فقه را با آنچه غربيان درباره الفاظ و دلالت آن بر معاني بحث كردهاند تطبيق دهد. از ديگر نكات زندگي علمي ايزوتسو ميتوان به مراسمي كه در دانشگاه تهران برگزار شد ، اشاره كرد. در اين مراسم توشي هيكو ايزوتسو و هانري كربن دكتراي افتخاري دريافت كردند و ايزوتسو در جشن نامه هانري كربن مقالهاي بسيار ارزشمند عرضه كرد كه پيرو همان مسائل بينالادياني بود.
اين مقاله به موضوع "مفهوم خلق مدام در عرفان اسلامي و مذهب ذن بودايي" اشاره داشت. مفهوم خلق مدام الهام گرفته از آيه قرآني "بل هم فيلبس من خلق جديد" (ق ، آيه 15) است ، كه ايزوتسو را به تاليف اين مقاله ترغيب كرد. "خلق جديد" يا به تعبير تحتاللفظي "آفرينش نو" بر رستاخيز كالبدها در روز جزا دلالت ميكند. براي ناباوران ، فهم اين مسئله دشوار مينمايد كه استخوان و خاكستري كه آنها پس از مرگ بدان مبدل شدهاند ، دوباره به صورت اوليه انساني بازآفريده شود ، لذا ايزوتسو با يك برداشت همانند و همسان ، اين مفهوم را در آيين ذن بوديسم ژاپني كه مشخصا در افكار فلسفي يكي از برجستهترين نمايندگان آن ، يعني استاد دوگن (Dogen 1253-1200م) نمايان است ، مورد توجه قرار ميدهد. دوگن آنچه را كه در مراقبه محض به آنها واقف شده ، در قالب انديشهاي كه با انسجام رشد يافته شد ، قرار ميدهد ، آنچنان كه به هنگام مطالعه آثارش گويي ما نيز شاهد خلوص تجربه او در ذن كه به تدريج به شكل كلام باطني خود را مينماياند ، هستيم. دوگن ، پيرو همين افكار باطني، درباره خلق مدام معتقد است: "زمان وجود است ، پس يك واحد زمان ، يك واحد وجودي است. بدين سان كوتاهترين بخش زمان ، يك آن ، نيز همچون يك آن وجودي به شمار ميآيد. هر شيء چيزي نيست جز يك سلسله از اين آنات وجودي. در اين مفهوم هيچ چيز حتي براي دو لحظه موجود باقي نميماند ، بلكه در هر لحظه چيز جديدي است. براي مثال آن چيزي كه در اين لحظه هستي دارد، كاملا منفك از آن چيزي است كه لحظهاي پيش بود يا لحظهاي بعد خواهد بود" .
به اعتقاد ايزوتسو اگر بينش دوگن در مورد مفهوم زمان يا بيزماني را بهاين شيوه دريابيم ، خواهيم ديد كه اين مفهوم قرينه اسلامي خود را در انديشه عينالقضات همداني مييابد. براساس نظر عينالقضات در واقع هر وجودي فينفسه يك ناموجود (معدوم) است. روشن شدن يك ناموجود در پرتو نور وجود (نورالوجود) فقط بر مبناي نسبت متحقق ميان آن شيء و منبع غايي وجود امكانپذير است و اين نسبت وجودي در هر لحظه كاملا متفاوت از لحظههاي سپري شده و نيز لحظههاي بعدي خواهد بود. به سخن ديگر ، كل جهان هستي لحظه به لحظه خلق جديد مييابد. اين تلقي در چارچوب وسيعتر خود در واقع همانا بينش عينالقضات درباره مفهوم خلق مدام است.
مسئلهاي كه يادآوري آن در دستگاه فكري مهم مينمايد ، آن است كه اين بينش در حقيقت دريافت مابعدالطبيعي خاصي است كه از دل تجربه عرفاني شخص خود او تولد يافته است. مفهوم خلق مدام و به تعبير تخصصي آن ، خلق جديد از سوي عينالقضات "خلق لحظهاي" تقرير يافته است. وي براي گشايش اين مفهوم ، تعبير قرآني را بهكار نميگيرد ، بلكه اين ابنعربي است كه تاويلي كاملا بديع از آيههاي قرآن كه اين مفهوم خاص را در بر ميگيرند ، به دست ميدهد. ابنعربي با بهكارگيري اصطلاح "قلب" عارف به تبيين مساله "خلق مدام" ميپردازد. آنچه در اين رابطه حائز اهميت مينمايد ، آن است كه بخش دوازدهم "فصوصالحكم" كه دقيقا به بحث "خلق مدام" اختصاص دارد ، "حكمت قلبيه" يعني حكمت باطني و پيوسته به قلب ناميده شده است. عارف در اين كلام ، فوق صوفي است و همانا انسان كامل است ، كه در اشاره به اين حديث قدسي است كه ميگويد: نه زمين و نه آسمان گنجايش مرا ندارد ليكن من تنها در قلب بنده پارسا و پرهيزگار خود ميگنجم.
ايزوتسو سالهاي پاياني عمر گرانقدرش را در ژاپن سپري كرد. از مهمترين آثار او در اين دوره ميتوان به كتابهاي "فرهنگ اسلامي" ، "آگاهي و ماهيات" و "تلاوت قرآن" اشاره كرد. او همچنين مقالات "ابنعربي" و "اشراقيه" را در "دايرهالمعارف دين" به سرپرستي ميرچا الياده تاليف كرد.
پروفسور توشي هيكو ايزوتسو در حالي كه بيش از 120 اثر علمي- پژوهشي اعم از تاليف ، ترجمه و مقاله از خود به جاي گذاشت ، سرانجام هفتم ژانويه 1993م در شهر كاماكوراي ژاپن چشم از جهان فروبست.
ايزوتسو از شهرتي بينالمللي برخوردار بود و شايد در ميان اسلامشناسان معاصر يگانه فردي بود كه از مذاهب مسيحي ، يهودي ، هندويي ، بودايي و مكتبهاي گوناگون فلسفي معاصر اطلاع و در فن مقايسه و تطبيق استادي و تبحر داشت. از اين رو بسياري از مجامع علمي بينالمللي او را به عضويت پذيرفته بودند و از او همه جا با احترام و تجليل ياد ميشد، از جمله: مؤسسه بينالمللي فلسفه ، پاريس-فرانسه ، مجمع بينالمللي مطالعات فلسفي ، لون-بلژيك ، مجمع كانادايي مطالعات تاريخ و فلسفه علوم ، مونترال- كانادا و فرهنگستان زبان عرب ، قاهره- مصر.
گروه دين و انديشه "مهر" بررسي مي كند :
تاملي در آثار و انديشههاي توشي هيكو ايزوتسو

خبرگزاري "مهر" - گروه دين و انديشه : توشي هيكو ايزوتسو، اسلام شناس و مترجم قرآن به زبان ژاپني، از مهمترين انديشمندان ژاپني است كه در طي سالهاي اخير آثار ارزنده اي از خود به جاي گذاشته است. آنچه كه در پي مي آيد تاملي در آراء و انديشه هاي ايزوتسو است كه به مناسبت سالروز درگذشت - هفتم ژانويه - وي منتشر مي شود .
کد خبر 146451
نظر شما