به گزارش خبرنگار مهر، دومین میزگرد تخصصی فرهنگ مطالعه در کشور، عصر امروز یکشنبه 29 آبان با حضور علیاکبر اشعری، مشاور سابق رئیس جمهور و محسن پرویز، سخنگوی انجمن قلم ایران و معاون سابق فرهنگی وزیر ارشاد در موسسه انتشارات سروش برگزار شد.
اشعری در ابتدای این نشست گفت: این بحث بسیار مهم است و به همان میزان که مهم است، ما به آن نمیپردازیم. در دیداری که رهبر انقلاب با مسئولان کتابخانههای عمومی کشور داشتند، به آنها گفتند، به دنبال کارهای تازه و ابتکاری بروید و این یعنی کارهایی که تا به حال انجام شده، تا الان کافی بوده است، ولی حالا به راهکارهای تازه احتیاج است.
پرویز نیز در ابتدای جلسه گفت: اگر میخواهیم کیفیت و میزان سرانه مطالعه در کشور بالا برود، باید نهادی در این زمینه کار کند که نقشی در آن نداشته باشد و به اصطلاح، بیرون از دایره باشد. پیشنهاد من در این زمینه این بود که نهادی فراتر از نهادهای اجرایی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی متولی این موضوعات شود.
اشعری در ادامه برنامه گفت: یک بار برای سفری به زیارت امام رضا (ع) رفته بودم. خبرنگاری از من وضعیت مطالعه در کشور را پرسید. من هم گفتم این حرف در کشور رایج شده و عدهای مرتب آمار 2 دقیقه مطالعه را مطرح میکنند، ولی من مبنایش را نمیدانم. البته بعد از آن مصاحبه اشاره کردم که من این سخنان را آن گونه که منعکس شد، نگفته بودم، ولی به هر حال آن حرفها باعث خیر شدند تا همه به فکر بیفتند برای این که به آمار قابل قبولی برسیم. بنابراین سنجشها شروع شد.
وی افزود: دعوا خیلی بر سر 2 دقیقه یا 5 دقیقه یا 10 دقیقه نیست. صحبت این است که از راههای دیگری بتوانیم به دلایل کسادی بازار کتاب کشورمان پی ببریم. یکی از موضوعات مرتبط با مشکل، تیراژ کتاب است. مرحوم سیدحسینی میگفت، ما در کشور تیراژ 2 هزارتایی داریم و خودمان هم 2 هزارتا هستیم، پس معلوم میشود همه این کتابها را خودمان میخریم. برخی از ناشران تعداد پایین تیراژ را به علت مشکلاتی مانن کاغذ و گرانی اقلام چاپ میدانند.
رئیس سابق کتابخانه ملی گفت: آن تغییر آماری 8 تا 18 دقیقه هم درباره میزان مطالعه که ظرف چند سال اتفاق افتاد، نتیجه اقبال مردم نسبت به کتاب نبود. بلکه به دلیل چند اتفاق بود که تاثیرهای خوبی بر کتابخوانی در کشور گذاشت. یکی از این اتفاقات، سیاست نظام در امور توسعه بود که موجب تغییر جهت یارانه از ناشر به سمت مصرفکنندهها بود. اتفاق دوم حرکتی بود که با شیب ملایم در صدا و سیما آغاز شد.
اشعری افزود: سالهای پیش در تلویزیون به کتاب بسیار بیاعتنایی و حتی در مواردی بیاحترامی میشد. در برخی صحنههای برخی سریالها با کتاب همدیگر را میزدند یا از آن به عنوان چارپایه استفاده میشد. کم کم این فضا از بین رفت و برای کتاب شخصیت قائل شدند و کتاب در تلویزیون حرمتی پیدا کرد.چندی بعد هم برنامههایی با محوریت موضوع کتاب از تلویزیون پخش شدند. اتفاق سوم برپایی نمایشگاه یاد یار مهربان بود که در مقابل سنت نادرست ارسال کتاب به مدارس انجام شد.
مشاور سابق رئیس جمهور ادامه داد: درست است که در حال حاضر از نظر کتابخوانی در منطقه وضعیت مناسبی نداریم، اما باید در زمینه فرهنگ مطالعه حرف اول را در دنیا بزنیم. این ادعا به دلیل سابقه تمدن، درصد باسوادها و دیگر مسائلی است که نیازی به بیانشان نیست. وضع ما از این جهت خوب نیست و این خوب نبودن آسیبهای خودش را خواهد زد. این موضوع بسیار واضح و روشن است و من ترجیح میدهم به جای این که درباره چند دقیقه صحبت کنم، از این به بعد راجع به فایده مطالعه مفید صحبت کنم. باید همگام با افزایش سرانه مطالعه، توقعمان را هم از مطالعه بالا ببریم. آن زمان دیگر فقط بحث مطالعه کننده مطرح نخواهد بود، بلکه صحبت از تولید کننده و ناظر هم خواهد بود.
وی گفت: به نظرم رفتارها را باید از کودکی اصلاح کرد. نظام آموزش و پرورش ما باید اصلاح شود. معلم باید دانشاموز خود را پژوهشگر تربیت کند تا خودش به سراغ مطالعه برود. میتوانیم مطالعه در مدارس را با شیوههای غیرمستقیم اداره کنیم تا بچهها خودشان به سراغ مطالعه بروند. یک اتفاق بدی که در دولت دهم اتفاق افتاد این بود که پست کتابدار را از مدارس حذف کردند. مگر چنین چیزی ممکن است؟ این موضوع به این دلیل پیش آمد که تلقی مسئولان از کتابدار اشتباه بود و معلمها و نیروهای مازاد را برای آن انتخاب میکردند؛ بنابراین گفتند بودنش ضرورتی ندارد و حذفش کردند. در حالی که کتابدار اگر کتابدار باشد، بهترین مشاور برای دانشآموزان است. با این اقدام یک ضربه جدی به حرکت توسعه کتابخوانی در کشور وارد شد.
اشعری در پایان گفت: این که هر سال چند میلیون هزینه کنیم و بگوییم برای مدارس کتاب خریدیم، فایدهای ندارد. چون پرسیده میشود برای سال دیگر میخواهید چه کار کنید؟
در ادامه این برنامه پرویز گفت: تیراژ کتاب در سال 84 یعنی اوایل دولت نهم، 5 هزار تا 5 هزار و 100 نسخه بود. من ارقام را رصد میکردم تا پیشرفت یا پسرفت را بررسی کنم. آن زمان بحث این بود که این میزان، تیراژ واقعی نیست. برخی از ناشرها در خلوت به ما و برخی هم عمومی اعلام میکردند که کاغذ یارانهای باعث میشود برخی از ناشرها درباره میزان تیراژ دروغ بگویند و مازاد کاغذ را بفروشند و درآمد دیگری داشته باشند.
وی افزود: اگر از این بحث صرف نظر کنیم، آن زمان در سال 42 هزار عنوان کتاب داشتیم؛ با همان تیراژ 5 هزار نسخه؛ یعنی سالی 210 میلیون کتاب در سال منتشر میشد. در حال حاضر عناوین اضافه شده و تیراژها کاهش پیدا کردهاند. یک علتش این است که چون ناشران دیگر کاغذ یارانهای نمیگیرند، میزان واقعی تیراژشان را گزارش میدهند، اما این موضوع خیلی تاثیرگذار نیست. در واقع در این چند سال گذشته اتفاق عجیب و غریبی نیفتاده است. اقدامات ثمربخش در این حوزه چندسال بعد اثربخشی دارند. یعنی اگر اقدامی هم در این حوزه انجام دادهایم، باید منتظر بمانیم.
معاون سابق فرهنگی وزیر ارشاد گفت: بازار خودش را تنظیم میکند. کتاب و همینطور مطبوعات حوزههایی هستند که وابسته به شرایط بیرونی هم هستند. این موضوع خود در اتفاقات محتوایی تاثیر میگذارد. حجم نقدینگی در حوزه کتاب میزان بالایی ندارد، ولی بعضی افراد بیدقتی میکنند و شعارهایی میدهند که نمیتوانند به آن عمل کنند. مثلا اگر شنیدید که تا سال آینده تعداد کتابفروشیها را 2 برابر میکنیم، زیاد اعتماد نکنید، چون اول باید تعداد کتابها 2 برابر شود تا بتوان کتابفروشیها را 2 برابر کرد.
این نویسنده گفت: کتابفروشی که باد هوا ندارد. باید سود کند و بفروشد. ممکن است کسی برای این که فردا پیگیری شود و مالیات ندهد، سر در مغازهاش نام کتابفروشی بزند و چیز دیگری بفروشد که یک عده هم این کار را کردند و برای همصنفان خود مشکلاتی به وجود آوردند. باید به این مسائل با دقت بیشتری نگاه کنیم. من اگر بخواهم در این برنامه آماری بدهم، حدودی این کار را خواهم کرد. اگر بخواهم مقالهای در روزنامه بنویسم، دقت بیشتری خواهم کرد. اگر مقاله تحقیقاتی بنویسم، در انتها رفرنس و منبع خواهم داد. اما اگر بخواهم کتاب بنویسم حتما دقت میکنم و آمار دقیق ارائه میدهم. به همین دلیل مطالعه کتاب از نظر ارزشگذاری، چون اطلاعات سالمتری به خواننده میدهد، در رده بالاتری قرار دارد.
پرویز گفت: از این جهت اگر به رونق کتابخوانی در کشور کمک کنیم، به تعمیق اطلاعات جامعه کمک کردهایم، اما صرف افزایش مطالعه به این معنی نیست که حتما عمق مطالعات هم افزایش پیدا کرده است. نشر یک کار و فعالیت حرفهای است، ولی در کشور ما اینگونه نیست. در کشورهایی که کتاب با تیراژ میلیونی چاپ میکنند و آن را صادر میکنند، تعداد ناشرها بیش از چند صد نیست، اما این ناشران واقعا ناشر هستند و از راه نشر نان میخورند. در کشور ما این حالت وجود ندارد و مشکلاتی هم بر سر واقعی کردن مشکلات وجود دارد.
وی افزود: در حال حاضر بیش از 9 هزار ناشر ثبت شده در کشور داریم، که 4 هزارشان ناشر فعال هستند، اما ناشرانی که به صورت حرفهای در کشور فعالیت میکنند بسیار کم هستند. اصلاح سیستم نشر و وضعیت ناشران یکی از الزاماتی است که اگر بخواهیم به رونق کتابخوانی کمک کنیم باید حتما به آن بپردازیم.
پرویز همچنین گفت: نکته دیگر توجه به نویسندگان حرفهای کشور است. این افراد نویسندگانی هستند که از این راه نان میخورند، اما در کشور ما به دلیل مسائل اقتصادی نویسندهها، نویسندگی را در کنار شغل دیگری انجام میدهند و تعداد نویسندگان حرفهای بسیار کم است.
نظر شما