به گزارش خبرنگار مهر، نشست بررسی کارنامه شعری محسن حسنزاده لیلهکوهی با حضور حمیدرضا شکارسری و محمدسعید میرزایی و محمود حبیبی کسبی، عصر روز دوشنبه اول آذرماه در تالار شماره 2 اندیشه حوزه هنری برگزار شد.
در این نشست کسبی این نشست را پنجمین نشست از سلسله نشستهای بررسی کارنامه شعری شاعران نسل دوم انقلاب دانست که به نقد و تحلیل شعر محمد حسنزاده لیل کوهی اختصاص یافته است.
در این نشست همچنین شکارسری گفت: پیش و بیش از آنکه سرنوشت نقد دست منتقد باشد به دست خود متن است و خط سیر منتقد را متن مشخص میکند و نمیتوان هر نوع نقدی را برای هر متنی به کار گرفت. وقتی متن محتوا و معناگرا است به منتقد میگوید که مرا از منظر معنا و محتوا نقد کن.
وی ادامه داد: در شعر لیلهکوهی هم به دلیل محتواگرا بودن ما را وامیدارد که از این منظر آن را بررسی کنیم. شاعر در پای این شعرها تاریخ نزده است و همین امر ما را بر آن میدارد که با نگاه بیرحم «در زمانی» آن را نقد کنیم؛ چرا که نمیدانیم شاعر آنها را در چه شرایط و زمانی سروده است.
شکارسری با اشاره به اینکه نداشتن تاریخ باعث شده که منتقد به دانش فرامتنی تکیه کند، بیان کرد: اگر تاریخ سرایش شعرها معلوم بود صحبتهای ما به واقعیت نزدیکتر میشد. در شعرهای لیلهکوهی استعاره و سمبلها نقش مهمی دارند، ولی برخی از این سمبلها در دهه 60 کارآیی داشتند و دیگر امروز استعارههای مرده به حساب میآیند.
این شاعر اضافه کرد: از آنجا که این گونه شعر به دنبال مخاطب عام است و این مخاطب هم با سمبلهای پیچیده نمیتواند ارتباط برقرار کند؛ در نتیجه شاعر ایثار کرده و از همین سمبلهای مرده برای ارتباط با مخاطب استفاده میکند. در اینجا مخاطب دچار چالش نیست؛ بلکه معنا صریح و واضح است و حتی مخاطب به سمت معنا هل داده میشود.
وی پرهیز از رویکردهای ژورنالیستی و هیجانزده به موضوعات اجتماعی و سیاسی را ویژگی شعر لیلهکوهی دانسته و گفت: در آثار این کتاب به ندرت با روزمرگی و صراحت ژورنالیستی روبهرو هستیم و حتی اسامی خاص در شعرها به چشم نمیخورد. شعرها حس بومی دارد. گاه دشنامگو ولی به دور از رکیک بودن است و به حماسه پهلو میزند و گاه طنزآمیز هم میشود.
شکارسری اشاره کرد: البته این بیان حماسی به بیان لزوما اشاره به یک حماسه نیست، بلکه لحن شاعر حماسی است و این هدف را با انتخاب واژگان مناسب محقق میکند. این شعرها بسیار زیاد خطابگونه هستند و ایکاش شعرها تقدیمیه داشت تا بیشتر با فضای آنها آشنا میشدیم.
این منتقد ادبی همچنین عنوان کرد: من شخصی در شعرها بروز نکرده و من اجتماعی شاعر وارد میشود که این من اجتماعی میتواند ملت و امت یا هر جمع دیگری باشد. شاعر خودش را در گفتمان جمعی حل کرده است. من عرفانی شعر کلاسیک نیز در اینجا بروز ندارد و به ندرت با من عارفانه روبهرو میشویم. شعر او متعهد به آرمانهای جمعی است.
وی ادامه داد: شاعر گرچه در کسوت یک روحانی است، ولی از کنار اصطلاحات دینی و فقهی گذشته است و بیشتر یک دستگاه فکری دینی در شعرش بروز یافته است. حجم شعرهای عاشقانه و تصویرهای تننگارانه در آثار او بسیار نادر است و یا نیست.
شکارسری از برخی طویلنویسیها گله کرده و گفت: میشود در یک ویرایش جدید برخی آثار را کوتاهتر کرد. در این شعرها تظاهرات مدرن دیده نمیشود و تنها چند غزل بهروز دارد.
سعید میرزایی، دیگر منتقد نشست نیز گفت: لیلهکوهی پیش از اینکه وارد حوزه شود شاعر تاثیرگذرای بود و غزلهایش در ابتدای دهه 70 زمینهساز شکلگیری غزل نو بود.شعرهای او با موضوع انتظار به یادماندنی است و او در همه کارهاش در اوج است.
وی افزود: او بر بنیاد تجربه شخصی شعر میسراید و جزو معدود کسانی است که شهودهایش را ثبت کرده است. البته جغرافیای محل زندگی او در کنار کوه و جنگل هم در این رویه تاثیرگذار است. او با جنگل و دریا فکر میکند و در شعرش و تفکرش شاعرانگی و جان جنونمند دیده میشود.
این شاعران اشاره کرد: او کهنترین کهنالگوهایی که در شعر داریم استفاده کرده، ولی رویکردش نو است و این هنرمندی شاعر است که ساختار کهن را در خدمت کار نو میآورد.
میرزایی تاکید کرد: نوعی خوابنگاری و خطاره ذهنی در غزلهایش دیده میشود که با سوررئالیسم نسبت دارد و من نظر آقای شکارسری مبنی بر نایاب بودن رویکرد مدرن در شعرها را رد میکنم.
نظر شما