حجم گسترده فعالیت تبلیغاتی ضد ایرانی و تهدید به حمله و جنگ از طرفی چنین تلقی می شود که گویا همه کشورهای غربی و در راس آن آمریکا، یا نسخه ای از گزارش را داشتند یا خود سفارش دهنده آن بودند؛ از طرف دیگر هم بیانگر این بود که واقعا "سزارین هسته ای" آمانو بود، چون زایمان طبیعی نبود فقط در یکی از دو حالت سزارین یا سقط جنین بودن آن شک است، اما روال مسائل جهانی و مهمتر از آن مسائل منطقه ای آن را روشن خواهد کرد.
از روند سیاسی اجرای بندهای قطعنامه 598 جنگ عراق علیه ایران و مخصوصاً بند شش آن که منجر به گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد در 18 آذر 1370( 9 دسامبر 1991) شد درس بگیریم و لحظه ای در مستند کردن و ثبت تمامی این تهدیدات مطبوعاتی، فعالیتهای تخریبی و جاسوسی کشورهای غربی علیه ایران لحظه ای به خود شک راه ندهیم. فرستادن سی دی اعترافات جاسوسان آمریکایی برای رئیس جمهوری آن کشور و یا دبیرکل کافی نیست. تمامی مراحل ثبت حقوقی شده و قدم به قدم همراه مستندات و حتی با حضور مقامات قضائی بیطرف مجامع جهانی مربوطه باشد.
با استخدام چند وکیل خبره بین المللی کلیه مستندات همکاریهای ایران با آژانس در اختیار آنها قرار گیرد و طبق دستورالعمل مشخص از آنها خواسته شود راههای حقوقی و فنی برخورد با اشکالات فنی حقوقی این گزارش و زیاده روی هایی که مدیرکل آژانس داشته مورد بررسی قرار داده و نظر بدهند. این حرکت باید از دایره اجرائی ارگانهای دولتی خارج شود. سیستم اداری ما مناسب پیگیری چنین مسائلی نیست. این حرکت خیلی ضروری و یکی از اهرم هایی است که هم می تواند در کوتاه مدت و هم دراز مدت برای ایران نفع داشته باشد. اطلاع رسانی مناسب و جامعی که بیانگر کلیه اقدامات حقوقی دیپلماتیک مسئولین در این زمینه باشد می تواند به تعمیق این بحثها در میان حقوقدانان و تحرک دیپلماتیک و حقوقی کمک و زمینه حرکات سیاسی آینده ما را تقویت کند.
ایران باید برای یکبار و همیشه تصمیم خود را بگیرد و برای شفاف سازی روند آتی همکاری خود با جامعه جهانی درب سیاست چماق و هویج را ببندد. تعدد کانالهای علنی و مخفی، برای به بن بست کشاندن ما است. یعنی باید مشخص شود که در مقوله هسته ای با حسن نیت های بیش از حد معمول ایران در گذشته به منظور حاکمیت عقل و منطق در روابط بین المللی بالاخره کدام مسیر را برای شفافیت و ایجاد اعتماد می خواهد دنبال کند. دلیلی ندارد ایران اجازه بدهد که طرف مقابل و با اهداف غیر شفاف و متناقضی برای گرفتن امتیاز سیاسی در مقوله هسته ای طرف مذاکره ایران را تعیین کند. اتفاقاً با یک فعالیت قوی حقوقی و دیپلماتیک باید این گزارش را مبدا کار آینده با آژانس، مجموعه 5+1 و یا روسیه قرار داد. قرار نیست دائماً ما را با این سیاست و پیامهای متناقض مخفی و علنی سرگرم و هر روز نیز اهرمهای ما را از بین برده و در دست آخر نیز در سه کنج قرار دهند. اگر پرونده در شورای امنیت سازمان ملل است دیگر همکاری و تعهد به آژانس چه معنائی دارد؟
اگر چه رسانه های کشور در انعکاس اخبار و چند مصاحبه که عموماً با دست اندرکاران اجرائی و افراد سیاسی صورت پذیرفت اهتمام به خرج دادند ولی متاسفانه به اندازه کافی به ابعاد گوناگون و مخصوصاً ضعف فنی حقوقی آن بها نداده و به آن ابعاد نپرداخته اند. حداقل انتظار این است که رسانه ها می توانستند قوی تر برخورد کنند و با دعوت متخصصان حقوقی کشور هم اذهان عمومی را روشن کنند و هم ارگانهای اجرائی را با عنوان کردن مطالبات افکار عمومی به تحرک وادارند. تحرک قوی رسانه ای در حدی که جنبه های گوناگون ضعفهای این گزارش را تبیین کند دستاوردهای خوبی هم برای مسئولین اجرائی کشور برای عملیاتی کردن آنها دارد و هم طرف مقابل را منفعل می کند. حداقل در پرتو ضعف دیپلماسی عمومی و برگزاری جلسات کارشناسان در پشت درهای بسته و نبود موسسات تحقیقاتی خصوصی که حاصل تفکر و سناریو سازی شان به افکار عمومی راه پیدا کند تا مردم را در پشت تصمیم سیاست سازان و تصمیم گیران کشور قرار دهد به قدرت رسانه و دیپلماسی رسانه ای ایمان بیاوریم.
----------------------
نصرت الله تاجیک، سفیر سابق اردن
نظر شما