به گزارش خبرنگار مهر، ایوب بهرام نویسنده و معلم اهوازی است که نزدیک به دو دهه است در کنار تدریس به حوزه شعر فعالیت دارد و طی این مدت با هفتهنامههای محلی استان خوزستان از قبیل فجر، کارون، فرهنگ و نور خوزستان همکاری داشته است و این روزها حکایت انتشار نخستین مجموعه داستان وی نیز ماجرای غمانگیزی را طی میکند.
بهرام در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به این موضوع میگوید: شعر نخستین فعالیت ادبی جدی من بود. شاید برای دلم اول شعر میگفتم، اما رفته رفته جدیتر شد. در همه آن دوران نیز فکر میکردم که شعر ارضایم نمیکند. دست و پایم را بسته و خلاصه آن چیزی نیست که من بخواهم با آن فکر و نگاهم را منتقل کنم و همین شد که شروع کردم به داستان نویسی.
صدای بهرام همچنان از پشت تلفن حاکی از حضورش در فضای مدرسه است. صدایش با شلوغی صدای کودکان و نوجوانانی که شاید هر کدام روزی مثل او شوند، آمیخته میشود: از سال 83 شروع کردم به داستاننویسی. داستانها را هم گاهی در نشریات محلی منتشر میکردم، اما رویایی داشتم و آن داشتن کتاب بود؛ تا اینکه تابستان امسال بالاخره کتاب را به ناشر سپردم.
بهرام ادامه میدهد: ناشرم اسمش «معتبر» است، اما خیلی ساده به من گفت: من هزینه نمیکنم. کتاب را با یک میلیون و 200 هزار تومان پول شخصی خودم برای انتشار به او سپردم. پنج ماهی گذشت و خبر رسید که چاپ شده و حالا باز میشنوم که اگر به فکر بازگشت سرمایه هستم، باید خودم دست به کار فروش آن هم بشوم.
بهرام ادامه داد: هفته گذشته در کتابخانه جعفری، محمدی و افق طلایی برای کتاب جلسه رونمایی گذاشتم. چند نسخهای هم به دوستان دادم تا به تهران بیاورند، اما خب میدانم که بینتیجه است. با اینکه کتاب مناسب سن نوجوان به بالاست، اما خودم از جنبه مادیاش دل کندهام.
نویسنده در ادامه کمی هم درد دل میکند و صمیمانه از آن سوی خط تلفن میگوید: ای آقا! هم من و هم شما میدانیم که کتابخوان این روزها پیدا نمیشود. من هم با دانستن همین موضوع تنها به خاطر علاقهام کتاب را منتشر کردم. الان هم میدانم که آخر ماجرا چیست. بعضی نسخهها را هدیه میدهم و برخی را هدیه میگیرند! گاهی هم کسی پیدا میشود که برای خواندن کتاب آن را برای دلخوشی من بخرد، اما من خودم معلم هستم. میدانم ماجرا چیست.
نظر شما