۱۴ آذر ۱۳۹۰، ۱۱:۵۲

یاد گلهای محرم/

حضرت عباس(ع)؛ نماد ایستادگی و پایمردی

حضرت عباس(ع)؛ نماد ایستادگی و پایمردی

ورامین - خبرگزاری مهر: روز نهم محرم الحرام به نام حضرت عباس(ع)، نماد ایستادگی، پایمردی در جهان و شکوه جنگاوری در رکاب سیدالشهدا(ع) نامگذاری شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، حضرت عباس(ع) فرزند امیرالمؤمنان علی(ع)، برادر سیدالشهدا، فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسین(ع) در روز عاشورا بود.

آن حضرت در چهارم شعبان سال 26 هجری قمری در مدینه به دنیا آمد و در روز تاسوعای حسینی مصادف با نهم محرم الحرام سال 61 هجری به شهادت رسید.

مادرش"فاطمه کلابیه" بود که بعدها به کنیه "ام البنین" شهرت یافت؛ آن حضرت قامتی رشید، چهره ای زیبا و شجاعتی کم نظیر داشت و به خاطر سیمای جذابش او را "قمر بنی هاشم" می گفتند.

در حادثه کربلا سمت پرچمداری امام حسین(ع) و سقایی خیمه های اطفال و اهل بیت(ع) را بر عهده داشت و در رکاب برادر، غیر از تهیه آب و نگهبانی خیمه ها، امور مربوط به آسایش و امنیت خاندان حسین(ع) بر عهده او بود و تا زنده بود، دودمان امامت آسایش و امنیت داشتند.

پاره ای از ویژگیهای حضرت عباس(ع)

حضرت عباس(ع) همچون دیگرافراد خاندان اهل بیت(ع) دارای فضایل بی شماری است که به برخی از آنها اشاره می شود.

بندگی و عبودیت:امام صادق (ع) وقتی به زیارت عموی خود عباس بن علی(ع) رفت، در زیارتنامه ای که در برابر ایشان انشا فرمود این گونه آمده است: "سلام بر شما این بنده شایسته، ای عزیزی که مطیع خدا، رسول(ص) و امیر المؤمنین، حسن و حسین(ع) بوده ای".

عصمت:عصمت دارای مراتبی است که اهل بیت رسول الله(ص) در اوج آن قرار دارند تا آنجا که انبیای عظام به جز خاتم آنها به آن مرتبه غبطه می خورند.

عباس بن علی(ع) یکی از آن بزرگ پاسداران معصوم الهی است که در کربلا حضور یافته است؛ عباس آنقدر کمال دارد و از خطا و عیب مبّری است که با عبارت "جانم فدایت" مورد خطاب امام حسین(ع) در کربلا قرار گرفته است.

مواسات:از ویژگیهای ستوده اخلاقی مواسات یعنی اعانت، یاری و برابری با مقام امامت و ولایت است.

ادب:حضرت علی(ع) از همان اوایل خردسالی حضرت عباس(ع)، توجه خاصی به تربیت او داشت و او را به تلاشها و کارهای مهم و سخت مانند کشاورزی، تقویت روح و جسم، تیراندازی، شمشیرزنی و سایر فضایل اخلاقی، تعلیم و عادت داده بود.

روایت شده است که حضرت عباس(ع) بدون اجازه در کنار امام حسین(ع) نمی نشست و پس از کسب اجازه مانند عبدی خاضع دو زانو در برابر مولایش می نشست. او تربیت شده حضرت علی(ع) است که از همین مکتب درخشان درس ادب آموخته بود.

حضرت عباس (ع) هیچگاه به خود اجازه نداد امام حسین(ع) را برادر خطاب کند، مگر در لحظه شهادت که فرمود: "ای برادر مرا دریاب".

یقین:درجه بالای ایمان، ویژگی ای است که کمتر درغیر معصوم ایجاد می شود، اما حضرت عباس(ع) از همان کودکی، یقین به وجود آفریدگار یکتای جهان داشت و در سراسر زندگی خود با همان ویژگی مستظهر به عنایات الهی بود و از این رهگذر ویژگیهای دیگر خود را متبلور می ساخت.

وفا:وفای او نسبت به اهل بیت(ع) به غایت زیاد و در خور نخستین است. در وفا همین بس که باقر شریف قریشی، نویسنده عرب زبان معاصر، در کتاب" حیاة الامام حسین بن علی(ع)" می نویسد: "در تاریخ انسانیت، در گذشته و امروز، برادری و اخوتی صادق تر و فراگیرتر و با وفاتر از برادری ابوالفضل(ع) نسبت به برادر بزرگوارش امام حسین(ع) نمی توان یافت که به راستی همه ارزشهای انسانی و نمونه های بزرگواری را در بر داشت".

دلاوری:دلاوری حضرت عباس(ع) نه تنها در حماسه کربلا نمایانگر بود،  بلکه در صفین نیز نمایان شده بود به ویژه در جنگ صفین افراد زیادی را کشت و حیرت همگان را از آن دلاوری برانگیخت.

ایثار و جانبازی، راز تعالی حضرت عباس(ع)

با توجه به روایاتی که در شأن حضرت عباس(ع) از ائمه رسیده و در آن به فداکاری در راه امام خویش تصریح شده است، به روشنی، فضیلت و مقام آن بزرگوار آشکار می شود و می توان دریافت که ایثار و جانبازی، راز تعالی حضرت عباس(ع) بوده است.

از دیگر ویژگیهای آن حضرت می توان به ایمان استوار، تیزبینی و دوراندیشی، محافظت از جان امام حسین(ع)، تلاش برای کسب رضایت و جان باختگی در راه امام(ع)، خیرخواهی برای خدا و رسول(ص) و امام(ع)، دیانت در رفتار، وفا به عهده و پیمان، صبر و شکیبایی، علم و یقین، عروج به والاترین مراتب کمال، جان نثاری حسین و تمام صفات خوب دیگر اشاره کرد.

حوادث روز نهم محرم 61 هجری

به استناد کتاب "یاران شیدای حسین بن علی(ع)" نوشته "مرتضی آقاتهرانی"، حضرت عباس(ع) در حادثه کربلا به تنهایی در حالی که پرچم "حمد" بر روی سرش در احتزاز بود، دشمن را از خود دور می ساخت و کسی باور نداشت که او در رزم است.

حملات او به خوبی یادآور شجاعت و صلابت امیرالمؤمنین(ع) بود. حقیقت این بود که دشمن تاب پایداری در برابر آن شجاع نداشت و با زبونی و خواری عقب نشینی کرده بود.

روز نهم ماه محرم، تاسوعای سال 61 هجری، امام حسین(ع) و یارانش در محاصره نیروهای کوفه بودند. روزی بود که آب را به روی اهل بیت و یاران امام(ع) بسته بودند، راهها همه تحت کنترل بود تا کسی به امام نپیوندد.

تهدیدهای سپاه عمر سعد ملعون، جدی تر و حالت تهاجمی آنان به سوی خیمه ها بیشتر می شد. عصر روز تاسوعا، ابن سعد با دستوری که از ابن زیاد دریافت کرده بود، آماده جنگ با حسین(ع) شد.

حسین(ع) برادرش عباس را همراه جمعی جلو فرستاد تا از هدف مهاجمان آگاه شوند. چون فهمیدند که به قصد جنگ یا گرفتن بیعت آمده اند، به دستور امام(ع)، آن شب را مهلت طلبیدند تا به عبادت و نماز بپردازند و درگیری به فردا موکول شد.

پس از آنکه همه جوانان بنی هاشم به میدان رفتند و شربت شهادت نوشیدند، حضرت ابوالفضل(ع) آماده پیکار شد و اجازه جنگ خواست. امام حسین(ع) به آن حضرت اجازه جنگ نداد، بلکه فرمود کودکان و اهل بیت همه تشنه اند و از تشنگی رو به مرگ اند، اگر می توانی آبی برای این لب تشنگان تهیه کن.

فرزند رشید امام علی(ع) در اجرای دستور برادر، سوار بر اسب شد و راه شریعه فرات را در پیش گرفت و چون برق جهنده ای از وسط آن عده انبوه دشمن عبور کرد. به طوریکه کسی جرأت مقابله با او را نداشت.

سیل کثیر دشمن او را احاطه کردند و تیرها به سویش انداختند ولی آن حضرت همه را پراکنده کرد و به روایتی تعداد 80 نفر را کشت و خود را به شریعه فرات رسانید.

آن حضرت به محض ورود به فرات و مشاهده آن آب زلال از شدت عطش بی اختیار دو کف خود را از آب پر نمود و نزدیک لبهای خشکیده اش کرد، اما اندیشه تشنگی امام و مراد خویش و کودکان منتظر، او را از نوشیدن حتی جرعه ای از آب باز داشت و آب را بر روی آب ریخت و مشک را پر از آب کرد و از فرات بیرون آمد.

چون قمر بنی هاشم از فرات بیرون آمد، فرمانده قشون بنی امیه فریاد زد: "وای بر شما! اگر این آب به خیمه گاه برسد و حسین از آن بنوشد و تجدید قوا کند، دیگر نمی توان با آن جنگید، پس به هر نحوی باید مانع وصول آب به خیمه ها شوید."

با صدور این دستور، قشون از هر طرف او را احاطه کردند تا از ورود آب به خیمه ها جلوگیری کنند. آن حضرت که مأمور رساندن آب خیمه ها بود، از مشکهای آب چون جان محافظت می کرد و هر مانعی را که در سر راه می یافت، شجاعانه از میان بر می داشت.

سرانجام عمر بن سعد فرمان داد تا آن حضرت را تیر باران کنند و از راه حیله بر او دست یابند، بنابراین "زید بن ورقا" و "حکیم بن طفیل" در پشت نخلی مخفی شدند و در کمین آن جناب نشستند، به محض مشاهده آن حضرت از مخفیگاه بیرون جستند و با شمشیر دست راست آن حضرت را از تن مبارکش جدا کردند.

حضرت عباس(ع) به سرعت مشک را از کتف راست خود به کتف چپ انتقال داد و در حالی که رجز می خواند با دشمنان به مقابله پرداخت.

آن حضرت بی اعتنا به درد ناشی از قطع دست راست و فوران خون از جراحت آن، با دست چپ شمشیر می زد و آن چنان دلاورانه در برابر تهاجم دشمن می جنگید و مبارزه می کرد که خاطره شجاعت و دلاوری امام علی(ع) را در خاطره ها زنده ساخت.

چون ضعف بر قمر بنی هاشم غلبه کرد، "حکیم بن طفیل طایی" از کمینگاه خود بیرون جست و دست چپ آن بزرگوار را نیز جدا کرد. حضرت ناچار مشک را به دندان گرفت و پا به رکاب زد تا بلکه آن را به خیمه ها برساند. اما با اصابت یکی از تیرها به مشک آب و جاری شدن آن، قلب آن حضرت بدرد آمد، زیرا تمام زحمات خویش را نقش بر آب دید.

اشک از چشمان مبارک جاری شد، دیگر نمی خواست به خیمه گاه رود؛ زیرا تحمل شنیدن فریاد تشنگی کودکان را نداشت، ناگهان تیری سینه اش را شکافت و او را از اسب به زیر افکند، در این هنگام فریاد برداشت: "ای برادر مرا دریاب." و یکی دیگر عمودی آهنین بر فرق مبارکش فرود آورد. امام حسین(ع) چون صدای برادر را شنید به سرعت صفوف دشمنان را شکافت و خود را به بالین برادرش رساند.

امام(ع) با دلی آکنده از اندوه و قامتی خم شده شروع به بوییدن وی کرد و اشک از دیدگانش زدود.

امام حسین(ع) محزون و مصیبت زده از کنار جنازه برادر برخاست، در حالی که نیروی بدنی او در هم شکسته بود و قدرت برداشتن گام را نداشت و آثار شکستگی و اندوه در چهره نازنینش آشکار بود و همچنان با چشمانی اشکبار به سوی خیمه ها روان شد.

در این وقت سکینه(س) به استقبال پدر آمد و از عموی خویش سئوال کرد. امام(ع) در حالی که غرق در اندوه و گریه بود، خبر شهادت حضرت عباس(ع) را به وی داد.

چون این خبر دردناک به حضرت زینب علیها السلام رسید، بی تاب شد و دست بر قلب پریشان خود نهاد و فریاد زد. امام(ع) نیز با خواهر غمدیده اش در نوحه خوانی شریک شد و ناله سر داد.

امام حسین(ع) که تنها و بی کس شده بود، نتوانست جسم مطهر برادرش را به نزدیک سایر شهدا برساند؛ از این رو عباس(ع) در راه عاضریه مدفون شده است.

به راستی انسان در نحوه شهادت و رزم آوری حضرت عباس(ع)، تبلور ایثار و فداکاری، وفا و از خود گذشتگی را مشاهده می کند و اگر چشم بینا و گوش شنوایی باشد، درس عبودیت و بندگی و کمالات نفسانی را به انسان می آموزد.

از روز تاسوعا درس عشق عبادت، شور طاعت و بندگی می توان گرفت. در کلاس عصر تاسوعا باید درس نماز، قرآن، دعا، استغفار، بندگی، نیایش و عبودیت آموخت.

ای ماه بنی هاشم، خورشید لقا، عباس                     ای نور دل حیـــدر، شمـــع شهدا، عباس

از درد و غم ایام، ما رو به تو آوردیم                      دست من مسکین گیر از بهر خدا، عباس

کد خبر 1477098

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha