به گزارش گروه فرهنگ و هنر "مهر"، دكتر محمد صنعتي در سال 1324 در اصفهان به دنيا آمد و تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در انجا گذراند . نخستين برخوردش با هنر و فلسفه از طريق حاج مصور الملكي مينياتوريست بزرگ و غلامحسين آهني مترجم آثار ملاصدرا بود.
وي از طريق اين دو هم با هنر سنتي ايران آشنا مي شود و هم با فلسفه و عرفان ، ولي در كنار آن با خواندن مدرن هايي مانند هدايت و ترجمه آثار نويسندگان غربي به قصه نويسي و تئاتر علاقمند مي شود . نوشته هاي نخستين او شامل نمايشنامه و نقد است كه پس از پايان دوره پزشكي و آغاز آموزش تخصصي روانپزشكي در انگلستان به ركورد مي رسد.
دكتر صنعتي در 1364 به ايران باز مي گردد. او با تدريس روانپزشكي و روان درماني در دانشگاه تهران كم كم و به درخواست هوشنگ گلشيري ، نقدهاي روانشناختي سه گانه را در مجله مفيد منتشر مي كند و بطور پراكنده نقدهايي در زمينه سينما و نقاشي .
از جمله كتابهاي وي مي توان به تحليل هاي روانشناختي در هنر و ادبيات ، صادق هدايت و هراس از مرگ ، زمان و ناميرايي در سينماي تاركوفسكي وهنرو ادبيات ذهنيت و مقالات مصاحبه هايي در نشريات از جمله خودكامگي در ايران و نعل وارونه به فرهنگ مرگ و اسطوره و روانكاوي اشاره كرد.
دكتر صنعتي با مقاله "حضور شرق درهنر و فرهنگ جهاني" دراين همايش به ايراد سخنراني خواهد پرداخت. او در اين مقاله با ترديد به نظريه هايي كه جهاني شدن فرهنگ و هنر راجهاني شدن مدرنيته و يا پيامد آن مي دانند ، و عمده بحث خود را بر دورگه سازي متمركز مي كند. مراد از دورگه سازي شكلياست كه از قرن بيستم بتدريج در جوامع مركزي علاوه بر جوامع پيراموني پديد آمده است. در واقع دورگه سازي ، نوعي از جهاني شدگي است كه نه تنها مدرنيته بلكه اشكال ديگر فرهنگيها پيشامدرن را از غرب و شرق در خود ادغام مي كند. قرينه هاي اين پديده را مي توان در انديشه هاي آپوكاليپتيك ، مرگ آگاهي و آنچه كه امروزه به اصطلاح پايان مداري اعم از پايان فلسفه ، پايان ايدئولوژي ، پايان انسان ، پايان تاريخ و ... گفته مي شود، ديد . از اين رو امروزه با جايگزين شدن امور مجازي و ايماژهاي سينمايي و رسانه اي درعوض واقعيت مواجه ايم.
نظر شما