به گزارش خبرنگار مهر، جوامعالحکایات، سیاستنامه، شاهنامه، مرزباننامه، بهارستان، مثنوی مولوی، قابوسنامه، کلیله و دمنه، دارابنامه، گلستان، تذکرهالاولیا و ... کتابهای کهن ادبیات فارسی هستند که تعدادی از داستانهایشان برای انتشار در این کتاب، انتخاب، گردآوری و بازنویسی شدهاند.
«استاد دزدها» از جوامعالحکایات، «درخت گردو» از سیاستنامه، «زال و سیمرغ» از شاهنامه، «خانه شغال» از طوطینامه، «آهو در دام» از مرزباننامه، «تحفه هندوستان» از مرزباننامه، «دو برگ از آن درخت» از لطایفالطوایف، «درختی که حرف میزد» از کلیله و دمنه، «پرنده و ماهی» از مرزباننامه، «روباه زیرک و گرگ شکمو» از بهارستان، «فرصت از دست رفته» از مثنوی، «یک حرف و دو کار» از لطایفالطوایف، «کاسب دغلکار» از قابوسنامه، «موشی که آهن خورده بود» از کلیله و دمنه، «مرغ ماهیخوار» از کلیله و دمنه، «دوستی خاله خرسه» از مثنوی، «رسم جوانمردی» از جوامعالحکایات، «طبلی از پوست گرگ» از دارابنامه، «چه کنم، چه کنم؟!» از قابوسنامه، «شیری که آدم ندیده بود» از اسکندرنامه، «کتاب خدا» از تذکرهالاولیا، «نیش عقرب نه از ره کین است» از بهارستان، «لاکپشت و مرغابیها» از کلیله و دمنه، «کشتی شکستگان» از جوامعالحکایات، «گوهر گرانبها» از کشفالمحجوب، «دریا و مرداب» از تذکرهالاولیا، «قدر عافیت» از گلستان سعدی، «نحوی و کشتیبان» از مثنوی، «پس از هفت روز» از قابوسنامه و «حرف آن روز پدر» از قابوسنامه داستانهایی هستند که در این کتاب آمدهاند.
در داستان «پرنده و ماهی» از مرزباننامه اثر سعدالدین وراوینی میخوانیم:
در روزگاران قدیم پرندهای در صحراهای دور زندگی میکرد. چند روزی میشد که هرچقدر این طرف و آن طرف پرواز کرده بود، نتوانسته بود برای خودش غذایی پیدا کند. به خاطر همین خیلی گرسنهاش بود. یک روز همان طور که در حال پرواز بود، نگاهش به جویباری خورد که از وسط دشت میگذشت. به کنار جویبار آمد تا شاید بتواند چیزی پیدا و آن را شکار کند. ناگهان نگاهش به ماهی کوچکی خورد که در جویبار شنا میکرد.
بلافاصله نوکش را داخل آب برد و ماهی را به منقار گرفت. ماهی وقتی دید چیزی به پایان عمرش نمانده و هرلحظه ممکن است جانش را از دست بدهد، ترسید و با التماس گفت: ای پرنده مهربان، با خوردن من، تو سیر نمیشوی. ولی اگر آزادم کنی به تو قول میدهد هر روز دو ماهی بزرگتر از خودم اینجا بیاورم تا آنها را بگیری و با خیال راحت نوش جان کنی. اگر به قول من اطمینان نداری مرا قسم بده تا به حرفهایم عمل کنم. پرنده گفت: بگو... و همین که خواست ماهی کوچک را قسم بدهد منقار باز کرد و ماهی در آب افتاد و فرار کرد.
«داستانهای کهن ایرانی» در 89 صفحه، شمارگان هزار و 500 نسخه و قیمت 2 هزار و 500 تومان منتشر شده است.
نظر شما