به گزارش خبرنگار مهر، فروغ نجفی ظهر دوشنبه در مراسم دیدار رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی کشور از خانواده شهید قوچانی اظهار داشت: علی همیشه میگفت دلم نمیخواهد حتی دو متر جا در زمین اشغال کنم و همین عدم دلبستگی وی به دنیا بود که سبب سرافرازی او شد.
وی افزود: او نه تنها هیچگونه وابستگی به دنیا نداشت بلکه از آن دلتنگ بود و همین عدم وابستگی سبب رشد معنوی او شد.
این مادر شهید با بیان اینکه علی تنها خدا را میدید و عاشق بود، تصریح کرد: من هیچ حرکت ریاکارانهای از فرزندم ندیدم، به گونهای که حس میکردم دوست ندارد کارهای خیرش را حتی دو ملک مامور به اعمال ما نیز بنویسند، بلکه مایل است اعمالش بدون هیچ واسطهای به دست خدا برسد.
وی ادامه داد: شهید قوچانی اهل تجملات و تشریفات نبود، زیرا عقیده داشت زمانی که اهل تشریفات باشی و در قنوت بگویی "ربنا" در واقع به درستی نمیتوانی درک کنی رب تو کیست.
راه مستقیم خداوند با تشریفات شنخیتی ندارد
نجفی با اشاره به سخن شهید قوچانی در این باره بیان داشت: ما انسانها وقتی به دنیا میآییم، دو راه را باید انتخاب کنیم که یکی صراط مستقیم است و دیگری راهی شیطانی که راه مستقیم با تشریفات منطبق نیست.
وی با بیان اینکه حاج علی به عکس گرفتن از شهدا و فضای جبهه علاقه بسیاری داشت، تاکید کرد: علی همیشه میگفت که این عکسها را برای نسلهای آینده به یادگار میگذارم، امیدوارم آنها ادامه دهنده راه ما باشند، چراکه راهی که ما میرویم، ادامه راه امام حسین (ع) است.
مادر شهید قوچانی به بیان خاطرهای درباره شهید پرداخت و گفت: پس از سفر علی به مکه من درباره حاجتش از او پرسیدم و وی گفت که من در پشت قبرستان بقیع از خانم فاطمه زهرا (س) خواستم که این دومتر زمینی که در این دنیای فانی قرار گرفته شامل حال من نشود و آن را اشغال نکنم.
وی اضافه کرد: علی به عدم دلبستگی به دنیا تاکید خاصی داشت و پس از ازدواج نیز مرام او تغییر نکرد.
نجفی درباره آخرین دیدار خود از شهید قوچانی اظهار داشت: در آخرین مرخصی یک روز به خانه آمد در حالیکه چهرهاش آنقدر نورانی بود که من در حال خواندن قرآن بودم، بیاختیار آن را بستم.
وی افزود: به علی گفتم چقدر نورانی شدهای که جواب داد انگار چیزهایی دستگیرت شده و از من سوال کرد که اگر روح پرواز کند جسم به درد میخورد؟ که با جواب منفی من پرسید: اگر جسم را نیاورند تا به خاک بسپارند، آیا ناراحتی دارد.
مادر شهید قوچانی در ادامه این خاطره تصریح کرد: در نهایت من به او گفتم: خدا وقتی کسی را دوست دارد روح و جسم وی را با هم میبرد تا چشم من گناهکار هم به تابوت او نیفتد که از این سخن من بسیارخوشحال شد و گفت اجازه بده دست تو را ببوسم.
رزمندگان عمل به قرآن را زنده کردند
وی ادامه داد: اما من به او گفتم اجازه بده کف پای تو را ببوسم، چرا که قرآن ما دفن شده بود و این شما رزمندگان بودید که به سرمای کردستان و گرمای جنوب قدم گذاشته و قرآن را زنده کردید و وظیفه همه ماست که کف پای شماها را ببوسیم.
نجفی با بیان اینکه شهید قوچانی در آخرین مرخصی خود عکسی برای استفاده در مراسم خود به من داد، گفت: زمانی که عکس را به من داد به او گفتم علی خیلی مطمئنی که میروی و دیگر نمیآیی،حالا برمیگردی و من دستت میاندازم، اما او خندید و رفت و من همان شب در خواب دیدم که قرار است در خانهمان نماز جمعه برپا شود و من وصیت وی را بخوانم.
وی اضافه کرد: این آخرین دیدار ما بود، زیرا علی با گلوله مستقیم تانک شهید شد و همانطور که خودش آرزو داشت، پیکری از او به جا نمانده و جاویدالاثر شد.
به گزارش مهر، شهید جاویدالاثر علی قوچانی فرمانده تیپ یکم از لشکر 14 امام حسین(ع) بود که در 22 سالگی و در عملیات آبی خاکی والفجر هشت به شهادت رسید.
نظر شما