پیام‌نما

فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * * * پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن؛ و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست. * * * پايدارى كن آن‌چنان ‌كه خدا / داد فرمان ترا و تائب را

۲۴ آذر ۱۳۹۰، ۱۱:۱۹

به مناسبت همایش مولانا/

مولاناعشق و عقل را مکمل هم می‎داند

مولاناعشق و عقل را مکمل هم می‎داند

کارشناس زبان و ادبیات فارسی با اشاره به اینکه عدم توجه کافی از سوی متولیان اصلی به گونه‏ای وی را خارج از فرهنگ ایرانی معرفی می‏کند. طوریکه در رسانه ملی مولوی را به جای فارسی رومی می‎خوانند.تأکید کرد: مولوی متعلق به فرهنگ ایرانی است که عقل رادر کشف حقیقت عامل اصلی نمی‏شمرد بلکه عشق و عقل را مکمل هم می‎داند.

دکتر محمد بقایی در مورد جایگاه مولوی در ادبیات ایران زمین به خبرنگارمهر گفت: جلاالدین مولوی بی تردید یکی از درخشانترین اختران تاریخ ادب جهان است که به همین سبب درمیان فارسی زبانان از ارزش والایی برخوردار است. سبک خاص مولانا که از آهنگین‎ترین مفردات و ترکیبات صیقل یافته شکل گرفته سبب شده تا موسیقی ویژه‎ای را پدید آورد. بر همین اساس شعر مولوی نه تنها در حوزه ادبیات بلکه در هنر موسیقی بسیار اثرگذار بوده است، بطوریکه غالب سروده‎های او آهنگ متناسب با خود را برای نواختن به همراه خود دارد.

وی افزود: از آنجا که  مجموع آثار مولوی در زمینه نظم و نثر از حجم عظیم شکل گرفته که بطور کلی مبتنی بر عواطف انسانی است ازاینرو در قرنی که ارتباطات بشری مبتنی بر ابتدایی‎ترین غرایز مادی است توانسته است به ذهن و قلب مردم دردمند رسوخ کند و حضرت مولانا الگویی برای موّدت دلها شود.

این کارشناس زبان و ادبیات فارسی درمورد ویژگیهای آثار مولوی و تأثیر او بر شاعران دیگر هم گفت: مثنوی مولانا که در مجموع 26000بیت را شامل می‎شود به دلیل آنکه شامل تمثیلات و حکایات قابل تأملی است که خواننده را به حقیقت زندگی سوق می‎دهد بنابراین طبیعی می‎نماید که چنین اثری مورد توجه هر انسان واقعی قرار بگیرد. تأثیر گذاری مولانا نه تنها بر شاعران سبک کلاسیک نظیر فخرالدین عراقی و جامی مؤثر بوده است بلکه در شاعران امروزی مانند ابتهاج و همچنین سهراب سپهری سایه انداخته است چنانچه ابتهاج به لحاظ اوزان غزلها و سپهری به سبب توجه به بخشی از مفاهیم و ترکیبات کاملا تحت تأثیر مولانا بوده‎اند.

این محقق و پژوهشگر ادبی و فلسفی در مورد عقل در نزد مولانا هم گفت: حقیقت این است که مولانا برای کشف حقیقت به عنصر آن بسیار اهمیت می‏دهد و آموزه‎های او بدون در نظر گرفتن مفهوم عشق که در اصطلاح شناسی او اساسی‏ترین واژه است غیرممکن است. با این همه مولوی عقل را مانند غزالی، پورسینا، فخرالدین رازی و اصحاب اعتزال عامل اصلی در کشف حقیقت نمی‏شمرد بلکه عشق و عقل را مکمل هم می‎داند.

نویسنده: "نیچه، اقبال و مولوی" ادامه داد: او در تبیین این نظر ، تمثیل " نحوی و کشتیبان"را در دفتر اول مثنوی با زیبایی تمام ذکر می‎کند و یاد آور می‎شود که عقل جزیی فقط به ظواهر زندگی توجه دارد حال آنکه عشق در اعماق حیات سیر می‏کند. بنابراین او اندیشه عاری از عشق و به تعبیری علم عاری از اخلاق را بی اعتبار می‏داند و می‎گوید: علم را بر تن زنی ماری بود/ علم را برجان زنی یاری بود. بر این اساس او عشق را چراغ راه عقل می‎داند و هدایت فرد و جامعه را به آن  منتصب می‏دارد.

بقایی در مورد اینکه چگونه می‎شود چهره‎هایی مانند مولانا که از مفاخر ملی فرهنگ ایرانی هستند به جهانیان معرفی کرد هم تصریح کرد: فرهنگ ایرانی را می‎توان به آسمانی پر ستاره تشبیه کرد که برخی از اختران آن مانند عالیجناب مولوی بسیار منور هستند.چندانکه مورد توجه همه جهانیان قرار گرفته‏اند. آنها به همه بشریت تعلق دارند ولی حقیقت این است که هر ستاره‎ای از مکانی سر بر می‏آورد که به آن اعتبار می‏بخشد.از اموجی که از شعر مولانا در قالب زبان فارسی ساطع می‎شود نا گفته پیداست که متعلق به جغرافیای فرهنگی ایران است.

وی یادآورشد: زمانی از پشت دیوار چین تا آسیای کوچک را شامل شده است. بنابراین معرفی این چهره‎ها به عهده متولیان فرهنگی است ولی شوربختانه در سالهای اخیر سرقت چهره‎های فرهنگی و هنری ایران امری عادی شده و به دلیل عدم توجه کافی از سوی متولیان اصلی به گونه‏ای دیگر و خارج از فرهنگ ایرانی معرفی می‏شود. این عدم دقت و توجه تا به حدی است است که حتی در رسانه ملی مولوی را به جای فارسی رومی می‎خوانند.

کد خبر 1483283

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha