به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی خاطرهنگاری دفاع مقدس شب گذشته شنبه 26 آذر با حضور یعقوب توکلی، رحیم نیکبخت و مرتضی میرداد در سرای اهل قلم برگزار شد.
توکلی در ابتدای این برنامه گفت: در مباحث خاطرهنگاری تقسیمبندیهای مختلفی از نظر شکلی و ماهوی وجود دارد که به محقق کمک میکنند مسیر مطالعات تاریخی را بهتر ارزیابی کند و در گردآوری منابع تاریخی، مسیر سریعتری را انتخاب کند. ما در بررسیهایی که در این باره داشتیم، متوجه شدیم که دوستانی که تاریخ مینویسند، در مقاطعی با یکدیگر همخوانی نداشتهاند؛ با این که همگی یک قسمت تاریخ را روایت کرده بودند.
وی افزود: همخوانی مورد نظری که باید وجود داشته باشد، به اعتماد به ماخذ مورد بررسی برمیگردد. یک نکته دیگر هم دیدگاههای مختلف در یک کتاب است. مثلاًً چندی پیش یک کتاب درباره موضوع اصلاحات ارضی دیدم که بخشی از آن دیدگاههای جیمز ویل را داشت. بخش دیگرش دیدگاههای سیدحمید روحانی را داشت و بخشهای دیگرش حاوی دیدگاههای دیگر بودند. این حوزه پژوهش است. در زمینه تاریخ شفاهی هم تعدد دیدگاه و نظریات وجود دارد.
این تاریخنگار ادامه داد: در پژوهش وقتی یک محقق دیدگاهش را بیان میکند، مانند تاریخ شفاهی که کسی خاطراتی را بازگو میکند، براساس اصول و فلسفهای که به آن اعتقاد دارد، عمل میکند. در تاریخ شفاهی چون یک نفر دیدگاههای خودش را بیان میکند و طرف مقابل بازگوکننده آنهاست، دیدگاه شخص راوی وحدت نظر دارد، اما باید توجه کنیم که متونی که در حوزه تاریخ شفاهی منتشر شدهاند، براساس مبانی نظری و فلسفی خاص خودشان ارائه شدهاند. مثلاً وقتی خاطرات کیانوری را مقابل خاطرات احمد احمد یا عزت شاهی میگذاریم، میبینیم که نسبت به یکدیگر تعدد برداشت دارند. بنابراین خاطراتی افرادی که نظام فکری نزدیک به یکدیگر دارند، متون شبیه به هم دارند.
مولف کتاب «کنکاش در تاریخنگاری معاصر» گفت: متاسفانه عدهای از دوستان فکر میکنند چون کار برای خداست، نباید مصاحبه کنند و گوشهنشین باشند و عدهای هم که مصاحبه میکنند، پروژهای به کارها نگاه میکنند. از این مسائل ناراحتکننده وجود دارد. دوستی داشتم که میگفت در زمینه فلان موضوع مهم تاریخی با من قرارداد نبستند و حالا هم با 2 میلیون تومان دارم روی زندگی مرحوم فردین کار میکنم.
توکلی افزود: وقتی برای صحبت و مصاحبه با سمیر قنطار، مجبور به سفر به لبنان شدم، فکر نمیکردم چنین آشی بپزم. به دوستی گفتم کسی خبردار نشد که در این قسمت زمین چه شد و ما آمدهایم تحقیق کنیم که حاصلش یک کتاب 60 تا 70 صفحهای است. قنطار، فرمانده یک گروه 4 نفره بود که علیه صهیونیستها عملیات انجام میدادند و در یک درگیری 2 نفر از آنها به شهادت رسیدند و دو نفر دیگر که قنطار یکی از آنهاست با اصابت 5 تا 6 گلوله اسیر شدند. آن زمان قانون اعدام برای کسانی که خارج از اسرائیل عملیات میکردند و مرتکب قتل سربازان اسرائیلی میشدند، اجرا نمیشد.
این پژوهشگر گفت: کسی که میخواهد برای گردآوری خاطرات مصاحبه کند، باید از قبل به شخصیت و فضای ذهنی فرد مقابلش نزدیک شود. چون باید بتوانیم به ذهن او رسوخ کنیم. در سخنان قبلیام به نوع نگاه اشاره کردم. نوع نگاه یک مارکسیست یا یک ناسیونالیست بر دیدش از تاریخ موثر است. بنابراین تاریخنگاریشان با یک فرد شیعه که مقلد مراجع تقلید است، تفاوت دارد. ممکن است بگویید مورخ نباید بیطرف باشد و این نوع دید، نقض بیطرفی است. ولی این طور نیست؛ بلکه این موضوع تبیین دید مورخ است. ممکن است یک قاضی با نظام حقوقی آنگوساکسونها قضاوت کند و قاضی دیگری با اصول فقه اهل سنت. در تاریخنویسی هم همینطور است.
وی ادامه داد: یادداشتهای اسدالله علم به عنوان یک فرد وفادار به رژیم پهلوی هنگامی که در خلوت مینویسد با خاطرات شریف امامی که قرار است مطالبش آشکارا منتشر شود، متفاوت است، اما جالب است که مبانی نظریای که بر کتاب علم و شریف امامی حاکم است، کاملاً به یکدیگر شبیه است. منتهی نحوه گویش و گزارششان با یکدیگر متفاوت است.
نظر شما