به گزارش خبرنگار مهر، بیش از دو دهه از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی گذشته است، تمدن های زیادی در طول تاریخ سقوط کردند و از بین رفتند، آنچه که این فروپاشی را مهم می کند و ما را ترغیب می کند بعد از این همه مدت آنرا مورد واکاوی و بررسی مجدد قرار دهیم پیش بینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) است که دو سال قبل از فروپاشی در نامه ای به صدر هیئت رئیسه شورروی سابق با قدرت تمام و در عین ناباوری کارشناسان و متخصصان علوم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی فرمودند: چیزی به نام کمونیسم در جهان نداریم. باید کمونیسم را در موزه های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد.
با مروری بر نامه حضرت امام(ره) به گورباچف می توان فهمید که ایشان خدازدایی و دین زدایی را بالاترین ضربه بر پیکر مردم شوروی می دانند که توسط رهبران حزب کمونیست انجام شده است و در سفارشی به گورباچف می نویسند که اولین مسئله ای که مطمئنا موجب پیشرفت شما خواهد شد این است که این راه را ادامه ندهید و در این امر تجدید نظر کنید.
حضرت امام(ره) این امر را لازمه برخورد واقعی با قضایای جهان می دانند و معتقدند که باور به خدا و دین و غیب باعث تحلیل درست تر قضایا و مسائل جهانی می شود چون باید توجه داشته باشیم که قدرتی فراتر از قدرت بشری و طبیعتی مدبر جهان است و زمام امور به دست اوست.
این نامه گرچه خطاب به گورباچف است و رهنمودها و توصیه هایی را به ایشان می کند اما در واقع امام(ره) غرب و شرق را به یک چوب می رانند و به گورباچف توصیه می کنند و وی را از این منکر نهی می کند که باغ سبز دنیای غرب شما را نفریبد چون حقیقت در جای دیگری است. رجوع به غرب دردی از جامعه شوروی حل نمی کند چون خود غرب هم در روش های اقتصادی و اجتماعی به بن بست رسیده است.
حضرت امام(ره) در ادامه نامه به مبادی و مبانی این ریشه ها توجه می کنند و می نویسند مشکل اصلی شما مالکیت، اقتصاد و آزادی نیست بلکه مشکل اصلی عدم اعتقاد واقعی به خداوند است که ایشان این را امر مشترک غرب و شرق معرفی نموده و می نویسند این امر غرب را به ابتذال و بن بست کشیده و یا خواهد کشید.
در ادامه این بحث حضرت امام(ع) با بحثی بنیانی و مفید دو نگاه الهی و مادی را مورد بررسی قرار می دهند و در نقد دیدگاه مادی می فرمایند: مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست. با مادیت نمی توان بشر را از بحران عدم اعتقاد به معنویت که اساسی ترین درد جامعه بشری در شرق و غرب است رهانید.
امام در تشریح اسلام ناب محمدی و اندیشه های الهی به اندیشه بزرگانی مانند فارابی، بوعلی سینا، سهروردی، ملاصدرا و ابن عربی اشاره می کنند و به گورباچف می فرمایند که برای درک اندیشه های این بزرگان خبرگان تیزهوش کشور خود را برای تحصیل به قم ارسال کنید تا از این امور آگاهی یابند و برای شما بازگو کنند.
امام(ره) در پایان نامه در نقد دیدگاهی که دین را افیون توده ها می داند، می نویسند: مذهبی که می گوید دین از سیاست جداست، مخدر جامعه است و این مذهب واقعی نیست بلکه مذهب آمریکایی است.
همان طور که بیان شد امام (ره) در این نامه تأکید می کنند که خود غرب هم در روش های اقتصادی و اجتماعی به بن بست رسیده است. همچنین تصریح می کنند که مشکل اصلی عدم اعتقاد واقعی به خداوند است که این امر غرب را به ابتذال و بن بست کشیده و یا خواهد کشید. بنابراین خطاب واقعی این نامه همه افرادی و مردم و سیاستمدارانی هستند که دارای نگاه مادی هستند و سعی در دین زدایی و خدایی از جامعه دارند. امام(ره) با اعتقاد کامل بیان می کنند که مشکل اصلی عدم اعتقاد واقعی به خداوند است.
نظر شما