صدام، با حمله به ايران اسلامي و تحميل هشت سال جنگ، اگرچه تا حدودي توانست اغراض ضد انساني اربابانش را برآورده كند (ازجمله گرفتن بهترين نيروهاي انساني كه از سرمايههاي اصلي انقلاببراي دورههاي بعد محسوب ميشدند و...)، امّا در مجموع عليرغمشايعهپراكني افراد غيرمتعهد، جنگ براي ما دستآوردها و بركاتبسيار زيادي داشت كه چه بسا در غير آن شرايط، به اين بركات دستنمييافتيم.
حضرت امام خميني (ره)، در پيام تاريخي خود خطاب به روحانيان،برخي از اين بركات را نام ميبرند: «در جنگ، پيروزي از آنِ ملت ماگرديد و دشمنان در تحميلِ آن همه خسارت، چيزي به دستنياوردند.
البته اگر همه علل و اسباب را در اختيار داشتيم، در جنگبه اهداف بالاتر و بلندتري مينگريستيم و ميرسيدم. ولي اين بدانمعنا نيست كه در هدف اساسي خود كه همان دفع تجاوز و اثباتصلابت اسلام بود، مغلوب خصم شدهايم. هر روز ما در جنگ بركتيداشتهايم كه در همهي صحنهها از آن بهره جستهايم. ما انقلابمان را درجنگ به جهان صادر نمودهايم. مظلوميت خويش و ستم متجاوزان رادر جنگ ثابت نمودهايم. ما در جنگ، پرده از چهره تزويرجهانخواران كنار زديم.
ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان راشناختهايم.
ما در جنگ، به اين نتيجه رسيديم كه بايد روي پايخودمان بايستيم.
ما در جنگ، ابهت ابرقدرت شرق و غرب راشكستيم.
ما در جنگ، ريشههاي انقلاب پر بار اسلاميمان را محكمكرديم.
ما در جنگ، حسّ برادري و وطن دوستي را در نهاد يكايكمردممان بارور كرديم.
ما در جنگ، به مردم جهان و خصوصاً مردممنطقه نشان داديم كه عليه تمامي قدرتها و ابرقدرتها، ساليان سالميتوان مبارزه كرد.... جنگ ما، جنگ حق و باطل بود و تمام شدنينيست.
جنگ ما، جنگ فقر و غنا بود.
جنگ ما، جنگ ايمان و رذالتبود و از آدم تا ختم زندگي وجود دارد...
ما در جنگ براي يك لحظههم نادم و پشيمان از عملكرد خود نيستيم. راستي مگر فراموشكردهايم كه ما براي اداي تكليف جنگيدهايم و نتيجه، فرع آن بودهاست؟!»
اين درحالي است كه بعضي افرادِ كوتهبين پيروزي را تنها در تصرف آب و خاكميدانند؛ اما غافلاند از اينكه جنگ ما، يك جنگ دفاعي و عقيدتيبود. ما براي كشورگشايي نميجنگيديم. ما در برابر متجاوز به دفاعايستاده بوديم تا ديگر هيچ قدرتي فكر تجاوز به كشور ايران را در سرنپروراند.
در واقع آن هنگام كه دشمن را از خاك خود رانديم، هيچاطميناني به ادعاهاي صلحطلبي رژيم عراق نداشتيم، چرا كه اين رژيم،در همان زمان نيز از پذيرفتنِ اجراي تمام مفاد آتشبس از جمله«ماده تعيين متجاوز» سر باز ميزد. صدام سرانجام از موضعتجاوزگرانه و باطل خويش عقبنشيني كرد و به خواست قانونيجمهوري اسلامي تن در داد.
صدام در آخرين مكاتبه خود با هاشمي رفسنجاني، رئيس جمهور وقت ايران، در تاريخ 23/5/69، باحقارت و سرافكندگي تمام، اينچنين نوشت:
نظر شما