به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی «رمان معاصر ایران، گذشته حال و آینده» با موضوع بررسی زندگینامههای داستانی در ایران، صبح روز چهارشنبه 30 آذر در دفتر تهیه و تالیف متون و نشریات سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد.
در ابتدای این نشست مهدی کاموس در سخنانی با اشاره به اینکه آمار نشان میدهد که زندگینامه داستانینویسی در ایران از دهه هفتاد تاکنون با رشد قابل توجهی همراه بوده است، گفت: ما در سال 79 سی و پنج اثر تالیفی در این حوزه داشتیم اما این موضوع در سال 85 به شصت و دو عنوان رسیده بود و در جشنواره ربع قرن ادبیات دفاع مقدس نیز این حوزه با 231 کتاب که تعداد قابل اعتنایی است، مورد داوری قرار گرفت.
وی ادامه داد: بسیاری از روایتهای درون این کتابها به قدری شگفتانگیز است که گاه مانند یک افسانه میماند.
کاموس با بیان اینکه بسیاری از نویسندگان نامدار جهان در زمان حیات خود توانسته بودند یک جنگ را با چشمان خود ببینند گفت: نظام سلطه تلاش روزافزونی دارد که این نویسندگان را به افرادی پرارزش در حوزه روایت از جنگ مبدل کند اما نویسندگان ما در این حوزه نیز مانند شهدایمان به طور عمده گمنام هستند.
در ادامه این نشست نصرتالله محمودزاده در سخنانی با اشاره به آنکه اعتقادی به این مساله ندارد که باید گذاشت خاطرات جنگ تهنشین شود تا زمان روایت کردن آنها فرا برسد، گفت: من خیلی دوست ندارم در این حوزه روی تئوری بمانیم چون معتقدم تئوری ما را در نوشتن زمینگیر میکند و این مشکل جامعه روشنفکری ما نیز هست.
نویسنده کتاب «مسیح کردستان» ادامه داد: امروزه کسی بر ضروروت نوشتن زندگینامههای داستانی بحثی ندارد اما این کار به دلیل اینکه سیستماتیک نیست با سختی و کندی به پیش میرود.
محمودزاده در ادامه با اشاره به اینکه در نگارش زندگینامه داستانی واقعیت باید همیشه بر تخیل ارجحیت داشته باشد، گفت: خواننده زندگینامههای داستانی باید قصه آنها را باور کند و به نظر من برای رخداد چنین اتفاقی لازم است اتاق فکری برای پرداخت سوژههای مرتبط با آن ایجاد شود.
وی در ادامه با اشاره به اینکه نویسندگان ایرانی در این حوزه تمایل ندارند که اثری شاخص ایجاد کنند، افزود: یک زندگینامه داستانی زمانی منشاء اثر است که تابع واقعیتهای زندگی یک فرد باشد. در 2-3 قرن اخیر نگارش آثاری از این دست تابع چند گونه مشخص بوده است. در یک گروه نگاهی محض و خطی به این آثار وجود دارد و سعی دارد بر مبنای حقیقت محض آنها را ببیند و این نگاه معمولا به قدیسسازی منجر میشود و نگاهی را در اثر خلق میکند که مولد اثر خوبی نیست.
محمودزاده افزود: در یک نگاه مدرن برای نوشتن این آثار اما خیال سر سازش با هیچ واقعیتی ندارد و این سرکشی است که بسیاری از زندگینامههای داستانی توام با خیال را به یک رمان تاریخی صرف مبدل کرده است در حالی که در زنگینامه داستانی حقیقت همچون پیمانی باید میان نویسنده و مخاطب جاری و باقی بماند هر چند که باید با تاسف عنوان کرد که در طول تاریخ افراد و گروههایی نیز بودهاند که با دستکاری در تاریخ به دلیل خودخواهی و جاهطلبیشان روایت تاریخی تحریفشدهای را ارائه کردهاند و همین روایتها است که نام سرداران دفاع مقدس را در اتوبان و ورزشگاهها متوقف کرده است.
نویسنده کتاب «عقیق» زندگینامه داستانی را تقابل اتفاقات رخ داده، اتفاقاتی که نویسنده درصدد پرداخت آن است و آنچه مردم از آن شخصیت در ذهن دارند عنوان و تاکید کرد: این سه موضوع باید با حفظ روایت واقعی و نیز خطوط قرمز صورت بپذیرد و در این میان تحقیق نیز حرف اول و آخر را میزند.
نظر شما