به گزارش خبرنگار حوزه و دانشگاه مهر ، دكتر علي رضا شجاعي زند در ابتداي سخنان خود گفت : براي تشخيص جايگاه درست بحث و ورود سنجيده وخروج منتج از آن ، لازم است ابتداء اجزاي به هم آميخته اين موضوع به دقت از هم تفكيك شود.
استاد دانشگاه تربيت مدرس يادآور شد : ادبيات موجود پيرامون عرفي شدن به طور كلي ، در دو دسته " توصيفي " و " تبييني " قابل تفكيك اند . در بحث هاي توصيفي كه عمدتا پيرامون چيستي و انواع عرفي شدن صورت مي گيرد ، پس از مروري بر تلاش هاي صرف شده در ريشه يابي لغوي وتاريخي اين مفهوم و معادل يابي هاي آن در زبان فارسي ، بايد تمايزات مفهومي ميان اصطلاحاتي كه با بي دقتي به جاي هم به كار مي روند ، مثل " عرفي شدن " (Secularization) ، " عرفي سازي " (Secularizing) و " عرفي گرايي " (Secularism) آشكار گردد.
وي همچنين افزود: تعريف مصداق و مطابق از اين مفهوم با توجه به آموزه هاي اسلامي و در واقع باز تعريف آن براي انطباق هر چه بيشتر با شرايط ايران ، گام دوم توصيف است و بالاخره گام سوم ، مشخص كردن انواع يا سطوح مختلف عرفي شدن است براي جلوگيري از هر گونه مخالطت معنايي . به نظر مي رسد تفكيك سه گانه "عرفي شدن دين" ، " عرفي شدن فرد" و " عرفي شدن جامعه " از جامعيت كافي براي پوشش دادن به تمامي انواع عرفي شدن برخوردار باشد.
اين جامعه شناس همچنين با اشاره به اين كه ادبيات تبييني عرفي شدن نيز كه به بحث از چرايي و چگونگي اين پديده مي پردازد ، لااقل در سه دسته از هم قابل تفكيك است ياد اور شد : اين سه دسته شامل تبيين "علل و عوامل عرفي شدن " ؛ بيان " چگونگي وقوع فرايند" و بالاخره " بررسي آثار و پي آمدهاي آن " مي شود و براساس چنين ساختاري مي توان گفت " احتمالات عرفي شدن در ايران " بحثي است تبييني ، ناظر به بررسي علل وعوامل وقوع اين فرايند درايران ، مع الوصف هنوز بايد مشخص شود، عرفي شدن كه قرار است احتمالات وقوع آن در ايران بررسي شود، از چه نوعي است و چه " سطحي " از آن ، مطمح نظر است؟
دكتر علي رضا شجاعي زند افزود: درعين مرتبط و به هم وابسته بودن عرفي شدن هاي دين و فرد و جامعه و داشتن احيانا برخي عوامل مشترك ، اقتضائات و بعضا عوامل ويژه و گاه معارضي دارند كه بايد به نحو جداگانه به آنها پرداخته شود .
اين جامعه شناس با اشاره به اين كه احتمال عرفي شدن تابع آن است كه عوامل وقوع آن در يك موقعيت مشخص تا چه حد گرد آمده وموثر واقع شده باشد ، افزود: اين عوامل را به اعتباري مي توان دردو دسته "عام " و " خاص " از هم تفكيك كرد.
دكتر علي رضا شجاعي زند از جمله عوامل عام عرفي شدن را " ساخت جامعه " از حيث نسبتش با دين و همچنين به نوعيت آن دين" دانست و افزود : با دسته بندي جوامع واديان از اين دو حيث بايد ابتدا نوع جامعه و نوع دين در ايران مشخص شود .
اين استاد دانشگاه تربيت مدرس با اشاره به اين كه جوامع را در نسبتشان با دين ، مي توان در سه دسته از هم تميز داد؛ ولو اين كه درمقام تحقق ، بعضي از آنها هيچ مصداق واقعي پيدا نكنند ، گفت : اين تقسيم بندي شامل جوامعي كه هيچ نسبتي با دين ندارند؛ جوامعي كه نسبتشان با دين از طريق تاثير غير مستقيم و محدود افراد ديندار در آن است و بالاخره جوامعي كه نسبتشان با دين ، ساختاري و نظام مند است ، مي شود .
وي گفت : نوع نخست اين جوامع كه تحقق آن نيز نادر است وتنها مصداق آن ، برخي جوامع به شدت عرفي شدن غربي است، از بحث ما خارج است .
دكتر شجاعي زند افزود : نوع دوم اين جوامع ، شايع ترين مصاديق را در حال حاضر دارد و بر روي يك طيف وصف حال اكثر جوامع امروزي است و بالاخره نوع سوم ، با تمام ندرتش ، مصاديقي چند در جهان معاصر دارد كه شايد بتوان ايران پس از انقلاب را يكي ازآنها دانست .
وي با اشاره به اين كه ما با اندك تسامحي در تعبير ، اين انواع را به ترتيب ، " جامعه عرفي " ، " جامعه دينداري " و " جامعه ديني " نام نهاده ايم ، افزود :عامل ديگري كه دراحتمال عرفي شدن جوامع موثر است وبيش از هر جا بر " جامعه دينداران " تاثيرمي گذارد. مسئله وجود تكثر با وحدت ديني در اين جوامع است . از اين رو جوامع نوع دوم را لااقل بايد در دو نوع " جامعه دينداران چند دين" و " جامعه دينداران يك دين" از هم تفكيك كرد.
اين استاد دانشگاه با اشاره به اين كه گونه شناسي اديان به اعتبار هاي مختلفي صورت گرفته و مي گيرد ، گفت : مهمترين معيار گونه شناسي مرتبط با بحث عرفي شدن ، حيز دنيوي و اجتماعي اديان است . ما براين اساس ، اديان را به دو گونه " تجزي گرا" و " اندماجي" كه مبدا مفارق تجربه عربي و شرقي يا مسيحي و اسلاي عرفي شدن است تقسيم كرده ايم.
وي تصريح كرد : فرض و لحاظ اين سه عامل عمومي تاثير گذار بر احتمال عرفي شدن به ما اجازه مي دهد قبل از ورود تفصيلي به بررسي عوامل خاص تر ، مدخل و مسير اصلي آن را مشخص نماييم.
دكتر شجاعي زند با اشاره به اين كه با توجه به جوهر اندماجي اسلام واكثريت بيش از 98 درصدي مسلمان و مهيا شدن شرايط براي ايفاي نقش ساختاري دين در جامعه ايران ، چنين به نظر مي رسد كه گونه ششم بيش از هر يك ازانواع ديگر ، با وضع ايران تطابق دارد ، افزود بنابراين بايد احتمالات عرفي شدن وعوامل خاص تر تاثير گذار بر آن را براي يك چنين الگو و مصداقي مورد بررسي قرارداد .
اين استاد دانشگاه با اشاره به اين كه درجامعه ايران يك دين مشترك و مدعي مداخله درعرصه هاي سياسي - اجتماعي حضور دارد كه داراي نفوذ و اعتبار فراواني در بدنه اجتماعي نيز هست و از پي يك انقلاب گسترده و با آراي مستقيم و غير مستقيم مردم ، به بالاترين اركان قدرت سياسي نيز دست پيدا كرده است. تصريح كرد اين شرايط مي تواند به دو دسته عوامل " ارادي " و " فرا ارادي " يا به تعبير رايج " پروژه اي " و " پروسه اي " براي عرفي شدن دامن بزند.
اين جامعه شناس يادآور شد عوامل ارادي را بايد در آن جا سراغ گرفت كه ميداني براي چالش ايدئولوژي ها و عرصه اي براي بروز منافع متضاد شكل گرفته است. مقابله " دين ايدئولوژيك با " ايدئولوژي عرفي " يا به تعبير آشناتر سكولاريسم در يك ميدان و به خطر افتادن منافع جهان غرب با بر سركار آمدن چنين حكومتي در ايران در عرصه اي ديگر ، ظهور اين عوامل ارادي را مي توان درجريانات روشنفكري مدافع مدرنيسم ، سكولاريسم و ليبراليسم و عقبه تبليغي ، انديشه اي آن در غرب مشاهده كرد و همچنين در تلاش هاي آشكار و پنهان دول غربي براي مقابله جويي هاي سياسي ، اقتصادي ، فرهنگي وامنيتي و نظامي با ايران ، احتمال عرفي شدن ايران ازاين حيث تابع نتيجه حاصل از اين تقابل هاست .
وي درعين حال افزود : عوامل غير ارادي و فرايندي اولا متاثر از " كارآمدي يا عدم كار آمدي" نظامي است كه دعوي بس بزرگي را مطرح كرده است و ثانيا تابع " الگوي توسعه " اي است كه براي مديريت اين جامعه برگزيده يا بر مي گزيند .
دكتر شجاعي زند افزود : درصورتي كه جمهوري اسلامي در تمهيد حداقل هاي زندگي شرافتمندانه انسان اين عصر ناكار آمدي شديد داشته باشد ، مي تواند مسلمانان را درايده جامعه و حكومت ديني متزلزل سازد و از تعقيب آرمان هاي ديني به عنوان برنامه عمل و زندگي مايوس ومنصرف كند .
وي يادآورشد : همچنين نسخه برداري منفعلانه و بي دخل و تصرف از الگوهاي توسعه غربي مي تواند جامعه و افراد متدين را درعمل، عرفي سازد؛ حتي اگرمتعرض ظاهر متدينانه آنان نشود. به اين فهرست مي توان عوامل ديگري را نيز افزود كه با توجه به شرايط ايران جنبه فرعي خواهند داشت .
نظر شما