به گزارش خبرنگار مهر، مراسم افتتاحیه سومین دوره جشنواره «گفت» (گذر فرهنگی تهران)، شب گذشته شنبه 10 دی با حضور محمدحسن غیاثی، مدیر کتابخانه خصوصی امید صبا و ناشران و کتابفروشان خیابان کریم خان زند و پیشکسوتان عرصه کتابداری مانند کامران فانی در محل کتابخانه امید صبا برگزار شد.
فانی در این برنامه گفت: باور نمیکردم مرکز مستقلی مانند امید صبا، روزی تاسیس شود. این موضوع بیشتر به یک معجزه شبیه است. در مقطعی قبل از مشروطه که زمینهها برای تحولی در کشور آماده میشد، شاهد چنین فعالیتها و حرکتهایی در رابطه با کتاب بوده ایم. از قدیمیها یاد میکنم چون آنها این راه را آغاز کردند.
وی گفت: در طبقهبندی کتابخانهها، مهمترین نوع کتابخانه، عمومی است. اگر از کودکی شروع کنیم، دبستان و دبیرستان و بعد از آن دانشگاه و بعد هم کتابخانههایی را داریم که برای نهادهای به خصوصی هستند، اما آن کتابخانهای که از گهواره تا گور خدمات ارائه میدهد، کتابخانه عمومی است. کتابخانه عمومی در واقع دماسنج یک جامعه است. هر کشور که تعداد کتابخانههای عمومی در آن بیشتر باشد، فرهنگ پویاتر و زندهتری دارد.
این پیشکسوت کتابداری گفت: شهری را در آمریکا دیدم که 3 هزار نفر جمعیت داشت و از نظر طبقهبندی شهرها، شهر کوچکی محسوب میشد، اما یک موزه و یک کتابخانه بزرگ داشت. به هر حال در ایران زمان مشروطیت، تا حدودی چنین کارهایی مانند تاسیس کتابخانههای عمومی رونق گرفت و فرهنگدوستانی مانند یحیی دولتآبادی یا تنکابنی انجمنی به اسم انجمن معارف تاسیس کردند که در کنارش کتابخانهای هم با این نام شکل گرفت و معروف به کتابخانه ملی شد.
فانی گفت: آن زمان به کتابخانههای خصوصی، کتابخانه ملی میگفتند. به این معنی که ملت آن را درست کردهاند. چنین کاری در تبریز هم انجام شد. در رشت هم چنین کتابخانهای ساخته شد. در مجموع در زمان مشروطیت چندین کتابخانه ملی در ایران داشتیم که درشان به روی همه باز بود. این اواخر بهترین کتابخانهای که در کشور ساخته شد، کتابخانه مجتبی مینوی بود که ایشان آن را وقف عام کرده است. درست است که امروز درگیر کارهای اداری شده است ولی این هدف مینوی نبود.
وی ادامه داد: روند تاسیس کتابخانههای ملی در کشور، مرتب کاهش یافت و چه خوب است که اگر امروز به فکر پاسخ گفتن به نیازهای فرهنگی جامعه هستیم، با تاسیس چنین کتابخانههایی به آن نیازها پاسخ بدهیم. پیشنهادی که دارم این است که موضوعات امانتدهی و اهدای کتاب بیشتر مورد توجه باشند تا رونق بگیرند. من و بهاءالدین خرمشاهی هم تلاشهایی در زمینه امانت و اهدای کتاب داشتهایم. بالاخره باید توجه داشت که در کتابخانههایی که فردی چند جلد را برای چند هفته امانت میگیرد، نیاز است که از یک عنوان، چند نسخه وجود داشته باشد.
مترجم کتاب «سلوک روحی بتهوون» گفت: وقتی به تهران آمدم، انجمنی به نام انجمن کتاب تاسیس شده بود که کتاب امانت میداد و وقتی عضو آن میشدی، میتوانستی برای 2 هفته 3 جلد کتاب را به امانت ببری. من سالها از این امکان بهره بودم و از فرصت حضور در انجمن کتاب استفاده کردم. بعد از انقلاب اصلا به تاسیس کتابخانههای مستقل توجهی نشد. به هر حال چنین رویدادی، واقعه مهمی است و به نظرم فرهنگدوستان را خوشحال میکند که هنوز جای امید زیاد است.
نظر شما