پیام‌نما

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا * * * * قطعاً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی [خدای] رحمان برای آنان [در دل ها] محبتی قرار خواهد داد. * * مؤمنى را كه هست نيكوكار / بهر او مهر مى‌دهد دادار

۱۲ دی ۱۳۹۰، ۱۲:۰۰

گفتگوی تفصیلی مهر با پرویز:

معاونت فرهنگی سعه صدر داشته باشد/ قطر آری فرانکفورت نه!

معاونت فرهنگی سعه صدر داشته باشد/ قطر آری فرانکفورت نه!

محسن پرویز معاون فرهنگی سابق ارشاد از شرکت نکردن ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت و حضور فعال در نمایشگاهی چون قطر، لزوم حل مسائل نشر بدون شکایت حقوقی بخش دولتی از خصوصی، مشکلات فعلی موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی و ... سخن گفت.

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: در حالی که این روزها مباحثی چون بلاتکلیفی موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی، اعلام موضع انتقادی بهمن درّی معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره دفتر شعر جوان و اعلام شکایت از دو ناشر بخش خصوصی به نقل از یک مقام در وزارت ارشاد که نام او برده نمی‌شود، در رسانه‌ها نقل می‌شود، بار دیگر پرونده مسکوت گذاشته شده مسدود شدن غرفه ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت نیز باز شده است.

محسن پرویز، معاون فرهنگی سابق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سایت شخصی خود با طرح این موضوع که خسارت حاضر نشدن ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت و مسدود شدن غرفه کشورمان رقمی بالغ بر 55 هزار یورو (معادل 110 میلیون و 550 هزار تومان به قیمت هر یورو 2 هزار و 10 تومان) هزینه اضافه به کشور تحمیل کرده است، این انگیزه را ایجاد می‌کند تا در گفتگویی با وی درباره این آمار و ارقام و همچنین دیگر مباحث روز عرصه فرهنگ به گفتگو بنشینیم.

* آقای پرویز! در حالی که پرونده حاضر نشدن ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت و مسدود شدن غرفه‌مان ابتدا در خبرگزاری مهر مطرح شد، ولی هرگز هیچ‌ مقام مسئولی مستقیم به مهر پاسخ نداد که خسارت این شرکت نکردن چقدر است. حال شما این رقم 55 هزار یورو را بر اساس شنیده‌ها در سایت شخصی‌تان نقل کرده‌اید. چقدر این خبر مستند است؟

موضوع را از آنجا آغاز می‌کنم که قبل از نمایشگاه کتاب فرانکفورت در آلمان، نمایشگاه کتاب پاریس هم برگزار شد که ایران غرفه گرفته و هزینه آن را هم داده بود، ولی کسی در آنجا شرکت نکرد و غرفه ایران خالی ماند. من از یکی از کسانی که آنجا حاضر بود شنیدم که فضای غرفه چون خالی مانده بود، موقعیت خوبی نداشت.

* چرا موقعیت خوبی نداشت؟

در نمایشگاه‌ها مرسوم است وقتی که ثبت‌نام انجام می‌گیرد و هزینه هم پرداخت می‌شود، غرفه را برای آن کشور آماده و نام کشور را بالای غرفه ثبت می‌کنند.‌ حال وقتی یک غرفه خالی می‌ماند، برخی از گروه‌ها از این فضا برای تبلیغات خود استفاده می‌کنند و یا عده‌ای دیگر هم برای استراحت کردن بدانجا می‌روند و همه اینها باعث می‌شود وقتی غرفه‌ ایران هم در نمایشگاه‌ها خالی می‌ماند، چنین اتفاقی برای آن بیفتد که وجهه خوبی ندارد.

* آیا شما مطلع هستید که پول غرفه نمایشگاه پاریس پرداخت شده بود و حضور نیافتیم؟

هزینه حضور در نمایشگاه پاریس از طریق موسسه نمایشگاه‌ها پرداخت شده بود.

* شما در سایت‌تان مطرح کرده‌اید حاضر نشدن ایران در غرفه آماده شده در نمایشگاه کتاب مسکو هم تکرار شده است و این در حالی است که در زمان حضور شما در معاونت فرهنگی توافقاتی برای حضور متقابل ایران و روسیه در نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب این دو کشور با تسهیلات ویژه صورت گرفته بود. در این‌باره توضیحتان چیست؟

 

در زمان مسئولیت من یک موافقتنامه بین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران و نمایشگاه کتاب مسکو امضا شد که طبق آن هر دو کشور می‌توانستند 12 متر غرفه رایگان در این نمایشگاه‌ها در اختیار طرفین قرار دهند و اگر متراژ آن بیشتر می‌شد، باید هزینه مازاد آن را پرداخت می‌کردند. روند هم اینگونه بود که معمولاً چند متری در موقع نمایشگاه‌ها به متراژ غرفه‌ها اضافه می‌شد. امسال هم طبق توافق قبلی غرفه‌ای به ایران اختصاص یافته بود و از ایران هم قرار شده بود افرادی برای شرکت راهی مسکو شوند و حتی بلیت و ویزایشان هم آماده بود است، ولی در لحظات آخر دستور داده شده که شرکت نکنند که بلیت‌ها لغو می‌شود و به همین دلیل هزینه‌ای هم به کشورمان تحمیل می‌شود.

* و اما درباره نمایشگاه کتاب فرانکفورت. حضور نماینده رسمی ایران از گذشته تا امروز چگونه بوده است؟

در نمایشگاه فرانکفورت هم به صورت سنتی از سال‌های دور ایران غرفه داشته است که در سال‌های اخیر موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران، قبل‌تر اتحادیه شرکت‌های تعاونی ناشران با نام اختصاری اشنا و قبل‌ از آنهم با حمایت معاونت فرهنگی مراکز مختلف به نمایندگی از معاونت مسئولیت ثبت‌نام و اداره غرفه را برعهده داشته‌اند. به هر حال بزرگ‌ترین گروه‌هایی که از ایران به نمایشگاه‌های فرهنگی اعزام شده‌اند، مربوط به نمایشگاه کتاب فرانکفورت به عنوان بزرگ‌ترین رویداد مربوط به کتاب در جهان بوده است.

* و حتی در سال‌های گذشته، تلاش‌های زیادی شد که غرفه مناسبت‌تری به ایران اختصاص یابد و حضور گسترده‌تر و تاثیرگذارتری داشته باشیم که نمونه آن حضور ایران در بخش کودک و نوجوان در کنار بزرگسال بود.

بله. سه سالی بود که بر اثر تلاش‌های انجام شده توانسته بودیم به غیر از غرفه در بخش بزرگسال، یک غرفه هم در بخش کودک و نوجوان داشته باشیم. البته کمی از فضای غرفه بزرگسال کم شد و غرفه‌ای در بخش کودک و نوجوان گرفتیم. ببینید! نمایشگاه کتاب فرانکفورت خیلی نمایشگاه مهمی است و گرفتن غرفه در آنجا کار ساده‌ای نیست. امسال هم برای گرفتن همان محل قبلی مکاتباتی انجام شده بود و حتی غرفه هم به ایران تخصیص یافته بود و این یعنی که باید پول غرفه را بپردازیم.

* آیا با حاضر نشدن مشمول پرداخت خسارت می‌شویم یا اینکه باید هزینه غرفه را کامل پرداخت کرد؟

پرداخت خسارت مربوط به وقتی است که شما در موعد مقرر و طبق مقررات نمایشگاه و پیش از آغاز آن اعلام انصراف کنید، ولی وقتی غرفه‌ای برای ایران تدارک دیده شده است، این دقیقا یعنی اینکه ما اصلاً اعلام انصراف نکرده بوده‌ایم و باید هزینه غرفه را پرداخت کنیم و اگر ندهیم سال‌های بعد ما را به نمایشگاه راه نخواهند داد.

* البته آقای درّی معتقد بود که حاضر نشدنمان از حضورمان تاثیرگذارتر بوده است.

اینکه بگوییم عمداً نرفتیم و حاضر نشدنمان از حاضر شدنمان بهتر است، خودش پاسخی است، ولی راهی برای گریز از پاسخگویی است. واقعیت این است که حضوری که با زحمت حاصل شده و سال‌هاست به نام ایران ثبت شده است نباید به سادگی از دست برود.

* در زمان داغ بودن اخبار مربوط به حاضر نشدن ایران در غرفه آماده‌اش در نمایشگاه کتاب فرانکفورت برخی می‌گفتند که می‌توان با رایزنی به نقطه‌ای رسید که هزینه غرفه را نپردازیم. آیا طبق تجربه‌ای که از برخورد با قوانین نمایشگاه فرانکفورت دارید، این امکان وجود دارد؟

رایزنی هم نمی‌شود انجام داد، ولی می‌شود پول غرفه را نداد. آنها هم سال آینده به شما غرفه نمی‌دهند. ضمن اینکه ارتباط فرهنگی به وجود آمده تضعیف می‌شود.

* شاید خیلی مهم نیست که در نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت کنیم. می‌توانیم در نمایشگاه کتابی چون قطر شرکت کنیم.

می‌بینیم که امسال ایران به عنوان میهمان ویژه در نمایشگاه کتاب قطر شرکت می‌کند و گروه عظیمی هم بدانجا می‌روند؛ در حالی که این حضور از 2 منظر قابل بررسی است: اول اینکه این حضور از طریق موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی نبوده و این موسسه موجود و فعال را منکوب می‌کنیم و آن وقت یک موسسه دیگر را برای همین مسئولیت فعال می‌کنیم که این مساله جای تامل دارد.

دوم اینکه حضور در این نمایشگاه، راه فرار برای اینکه بگوییم از اساس حضور ایران در نمایشگاه‌های خارجی مفید نیست را می‌بندد. اگر حضور در فرانکفورت به عنوان بزرگ‌ترین نمایشگاه کتاب جهان بی‌فایده تلقی می‌شود، چطور حضور در نمایشگاه کتاب قطر که موضع‌گیری‌هایش در قبال بیداری اسلامی و به لحاظ سیاسی برای ما محل تامل است، مثبت است؟ آیا قطر به واقع کشور دوست و برادر ما است؟ شبکه الجزیره در انتقال اخبار و اتفاقات بیداری اسلامی شیطنت‌های خاص خودش را دارد و در قبال سوریه، بحرین و دیگر کشورهایی که بیداری اسلامی در آنها رخ داده است، موضعگیری خاص دارد. اینکه ما برویم و میهمان ویژه قطر بشویم، آن هم در چنین شرایطی آن هم از طریق یک موسسه غیر از موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی که اساسا تشکیل شده بود تا به حضور فرهنگی ایران در خارج از کشور رسیدگی کند، آیا اینها عجیب نیست و نمی‌دانم چرا این اتفاق‌ها رخ می‌دهد.

* شما چند بار در صحبت‌هایتان به مساله غیرفعال شدن موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران و موازی شدن یک موسسه با آن اشاره کردید. نقد شما به این اتفاق چیست؟

این یک اتفاق نوپدید است که نمی‌دانم چرا نهادهای نظارت و بازرسی بدان توجه نمی‌کنند. یک مجموعه با نام موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران با حدود 120 نفر پرسنل رسمی و قراردادی در این موسسه مشغول به کار هستند؛ در حالی که به تازگی عملاً هیچ کاری به این موسسه سپرده نمی‌شود و پرداخت حقوق پرسنل آن هم با مشکل روبه‌رو شده است و از محل دیگری آن هم با تاخیر پرداخت می‌شود. این موسسه با همه سوابقش متروک مانده و آنگاه یک موسسه کوچک البته ثبت‌شده، توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعال شده و حضور در نمایشگاه‌های خارج از کشور و هفته‌های فرهنگی ایران در خارج را دنبال می‌کند که نمونه آن نمایشگاه قطر است.

* من یک سئوال دیگر درباره نمایشگاه فرانکفورت دارم و سپس می‌توانیم از این بحث بگذریم. این رقم 55 هزار یورو که شما بدان اشاره کردید، از کجا آمده است؟

آخرین سالی که من در معاونت بودم، رقم اجاره غرفه با 2 تا 3 هزار یورو بالا و پایین متناسب با چند متر تغییر متراژ و شرایط هر دوره، این رقم بود.

* این روزها مطالبی توسط برخی رسانه‌ها علیه دفتر شعر جوان و محمدرضا عبدالملکیان مدیر این دفتر ایجاد شده که بهمن درّی معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد در واکنشی به این مسائل به طور صریح اعلام کرد که «حداقل در دوره من حمایتی از این دفتر نشده است» و البته بسیار انتقادهای تندی هم به این دفتر و شاعرانی که با آنجا همکاری دارند و شخص عبدالملکیان داشته است. شما هم در مطلبی در سایت‌تان به تقابل اظهارنظرهای قبلی و جدید از سوی معاونت فرهنگی فعلی پرداخته‌اید. نگاهتان به این ماجرا چیست؟

من متاسفانه شفافیتی در موضع‌گیری که به اسم وزارت ارشاد درباره دفتر شعر جوان اعلام می‌شود، نمی‌بینم. ادعای خلافی صورت گرفته که دفتر شعر جوان در دوره‌های گذشته مورد حمایت بوده و بعد از من حمایت نشده است که اتفاقاً در هفته کتاب سال 89 که من در مسند مسئولیت نبوده‌ام هم این حمایت‌ها بوده است.

* اعتراض شما این است که چرا حمایت از دفتر شعر جوان به شما نسبت داده شده است؟

اعتراض من این است که شفافیت داشته باشند. از مسئولان امر و نهادهای دولتی شفافیت توقع می‌رود. اگر دفتر شعر جوان اینقدر فعالیتش بد است که در نقد او می گوییم پایگاه شیطان است و اتفاقاتی از این دست در آنجا می‌افتد که باید پرسید چرا تا چند روز پیش آنقدر بد نبوده است. مگر در سال 89 از حمایت‌ها بهره‌مند نبوده است. مگر در سال 90 این حمایت‌ها نبوده است؟ مگر یکی از مدیران کل‌ وزارتخانه در مراسم اختتامیه جایزه شعر جوان (قیصر امین پور) نبوده است و به مادر روجا چمنکار جایزه نمی‌دهد؛ که او منشأ همه این مکاتبات شده است. همه این ماجراها هم بعد از نوشته شدن مطلبی در یک روزنامه و سپس یک خبرگزاری آغاز می‌شود.

* در دوره مدیریت‌تان دفتر شعر جوان را چگونه یافته بودید؟

من شخص آقای عبدالملکیان را فردی متعهد و همراه با انقلاب می‌دانم و شایسته نمی‌دانم امثال او مورد هجمه قرار بگیرند و کسی متعرض آدمی مثل او شود. البته در دفتر شعر جوان هم ممکن است اتفاق‌هایی بیفتد که می‌توانست نیفتد و یا اتفاق بهتری جایگزین آن شود. ولی باز هم می‌گویم ما نباید اشخاص متعهد به انقلاب که در سوابقشان همواره همراهی با نظام و اسلام ثبت شده و خلاقیت‌های هنری و قلمشان در خدمت انقلاب است، مورد تعرض قرار بدهیم. این اصلاً کار شایسته‌ای نیست. آقای عبدالملکیان تا امروز که از او شناخت دارم، فرد شایسته و صالحی بوده است. البته هیچ انسانی را نمی‌شود صددرصد کامل دانست.

عبدالملکیان در بین شاعران پیشکسوت و جوان چهره‌ای شناخته‌شده و مثبت است که نباید با به گونه‌ای برخورد کرد که دلخور شود؛ گرچه دوستان خودشان از افرادی نیستند که به واسطه تعریف و تمجید یا تکذیب یک نفر دیگر از خود بی‌خود شوند. به هر حال عملکرد هر نهادی از جمله دفتر شعر جوان را می‌شود در دوره‌های مختلف مورد نقد و بررسی قرار داد و اگر لغزش‌هایی وجود دارد، باید اصلاح شود.

* اگر قرار باشد اصلاحی هم صورت گیرد، چه کسانی باید دست به کار شوند؟

اهلیت اصلاح موضوع با کسانی است که متولی این بخش‌ها هستند و دست‌اندرکار این ماجرا بوده و هستند که به اعتقاد من خود آقای عبدالملکیان صلاحیت هر اصلاحی را دارد.

* این نوع برخورد رسانه‌ای با دفتر شعر جوان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اینکه ماجرا اینگونه به رسانه‌ها کشیده شده است و مسائل را بزرگ کرده‌اند و باعث دلخوری و تفرقه شده‌اند، اصلاً کار شایسته‌ای نیست.

* ورود معاون فرهنگی وزیر ارشاد به ماجرا و نقد عملکرد دفتر شعر جوان در قالب گفتگوی رسانه‌ای را درست می‌دانید؟ 

مسئولان وزارت ارشاد به جای پادرمیانی، میدان‌داری و کمک به حل این مناقشه و اصلاح خطاهایی که اعتقاد داشتند وجود دارد، تا اینکه اوضاع بهتر شود خودشان وارد میدان شده‌اند. تا چند روز پیش این دفتر مورد حمایت معاونت فرهنگی بوده و در خبرهایشان هم موجود است و بعد به یک باره خودشان طلبکار شده‌اند و با شدت و حدّت حمله کرده‌اند. این اتفاقات می‌توانست نیفتد و شرایط بهتری رقم بخورد. من مدت طولانی است آقای عبدالملکیان را از طریق شعرهایش و برخوردهایی که با خودش داشته‌ام، می‌شناسم و با اینکه دیدگاه‌هایمان کاملاً منطبق نبوده، ولی او را فردی دلسوز و شایسته یافته‌ام.

نباید از یاد ببریم او از برگزیده‌های اولین دوره‌های شعر دفاع مقدس است و شعر زیبای او درباره نوجوان 14 ساله‌ای که به جبهه می‌رود، همواره در ذهنم زنده است و در ایام جنگ شعرهای او دست به دست می‌گشت. بهتر است به او احترام بگذاریم و بی‌دلیل باعث دلخوری‌اش نشویم.

* موضوع دیگری که بار دیگر معاونت فرهنگی را مقابل بخش خصوصی نشر قرار داده است، خبری بدون ذکر نام مقام مسئول درباره شکایت از دو ناشر به دلیل نقل این مطلب است که تعداد زیادی از کتابفروشی‌ها به دلیل زیان‌دهی اقتصادی تعطیل شده‌اند. اینکه معاونت فرهنگی از 2 ناشر به دلیل بیان مشکلات این عرصه شکایت کند، رویکرد قابل قبولی است؟

دوستان ناشر و کتابفروش بهتر است در موضع‌گیری‌هایشان جانب احتیاط را رعایت کنند. مطلبی که من درباره تعطیلی کتابفروشی‌ها خواندم در دیدار با شهردار منطقه 6 تهران مطرح شده بود. وقتی یک مخاطب عام این خبر را می‌خواند، شاید در ذهنش متبادر شود که این رقم تعطیلی هم مال همین منطقه و راسته خیابان کریم‌خان است که انگار این یعنی یک فاجعه. برخورد واقع‌بینانه این است که آمار درست اعلام کنیم و همچنین دقت کنیم که تبعات این آمار دادن‌ها چیست. عده‌ای به دنبال بزرگ‌نمایی هستند.

همچنین باید به این مساله هم دقت کنیم که به ازای تعطیلی برخی کتابفروشی‌ها، کتابفروشی‌های جدیدی افتتاح می‌شوند و باید در آمارهایمان این رقم‌ها را هم بیاوریم. واقعیت مورد اشاره دوستان که حرفه کتابفروشی به طور کلی و به دلایلی سودده نیست، درست است. کتابفروشان به درستی به این نکته اشاره می‌کنند که تخصیص مکان تجاری به کتابفروشی صرفه اقتصادی ندارد و اتحادیه ناشران و کتابفروشان هم مدت‌هاست که دنبال این مساله است که بتوان در اماکن مسکونی نیز کتابفروشی راه‌اندازی کرد. این یک مساله کلان و کهن است که وضعیت اقتصادی حکم می‌کند که مغازه‌های تجاری به کاری غیر از کتابفروشی اختصاص یابد. مسائل زیادی هم در این مساله دخیل است.

درباره مساله شکایت یا اتفاقی از این دست هم تصورم این است که اگر سعه صدر بیشتری در همکاران وزارت ارشاد وجود داشته باشد و این دست مسائل را تعقیب قضایی نکنند، بهتر است. این مساله‌ای نیست که غیرقابل حل باشد. از سوی دیگر هم از ناشران و کتابفروشان انتظار می‌رود از ارائه آمار اغراق‌آمیز که تداعی‌گر وضعیت ویژه است، بپرهیزند. این اتفاق گاهی وقت‌ها می‌افتد که شایسته فعالان حوزه فرهنگ نیست. باید استدلال‌هایمان قوی باشد تا دردسر ایجاد نشود.

* وقتی وجود مشکلات حرفه نشر و تعطیلی کتابفروشی ها به وزارت ارشاد نسبت داده نشده است، آیا به لحاظ قانونی این مساله از سوی وزارت ارشاد قابل پیگیری قضایی است؟

به لحاظ قانونی می‌تواند این شکایت صورت گیرد. به هر حال معاونت فرهنگی وزارت ارشاد متولی همه امور چاپ و نشر در کشور است، اما در فضای فرهنگ از گذشته اینگونه مرسوم بوده که کدخدامنشانه مشکلات را حل می‌کرده‌اند و کار به ورود قوه قضائیه منجر نمی‌شده است. فکر می‌کنم اگر دوستان اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران وارد ماجرا شوند و فضا را تلطیف و مدیریت کنند، بهتر است و آنها دیگر نباید در این مساله علیه کسی موضع بگیرند. این اتفاق‌ها می‌تواند به شکاف بین مسئولان دولتی و بخش خصوصی فعال منجر شود.

البته همیشه ما از مسئولان دولتی انتظار داریم که اگر اشتباهی از آنها سر می‌زند، عذرخواهی کنند. چه اشکالی دارد، هریک از ما اگر متوجه می‌شویم حرفی را به اشتباه گفته‌ایم از آن عذرخواهی کنیم و این اصلاً کار سخت و غیرقابل انجامی نیست. به هر حال اگرچه هر اتفاق منفی در حوزه چاپ و نشر رخ بدهد، مقصر آن وزارت ارشاد نیست و می‌تواند نتیجه عملکرد بخش خصوصی و دولتی در حوزه فرهنگ و حتی غیرفرهنگ باشد، ولی این طبیعی است که درباره هر اتفاق بدی در حوزه فرهنگ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سئوال شود. اینجا باید به آنها حق بدهیم که ناراحت شوند و عکس‌العمل به خرج دهند، ولی راهش این است که در تحلیل شرایط منطقی‌تر و با نگاه همه‌جانبه‌نگر رفتار کنند. آشفتگی حوزه نشر در سال‌های مختلف صرفا نتیجه عملکرد مسئولان دولتی نیست و خیلی وقت‌ها بخش خصوصی و اتحادیه‌های مربوطه نقش اساسی بازی کرده‌اند.

* و در پایان اینکه توصیه شما به بخش خصوصی و اتحادیه‌های نشر برای کمتر شدن خطاهایشان چیست؟

حوزه نشر هرگز نباید ابزاری برای بحث‌های سیاسی باشد و اگر وارد این حوزه شویم، حتما به فرهنگ لطمه می‌زنیم و فضای منفی ایجاد می‌شود. همچنین باعث افتراق بخش خصوصی و دولتی می‌شود که در نهایت به بدنه صنف لطمه می‌زند. منافع صنف را باید در نظر گرفت و به سمت همدلی رفت تا به جذب امکانات بخش دولتی در بخش خصوصی منجر شود.

------------------------------
گفتگو از نغمه دانش آشتیانی
کد خبر 1498932

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha