ریمان: توجه علوم انسانی به مسائل مختلف/ برخی مسائل ماهیت جهانی دارند
دکتر جفری ریمان استاد فلسفه دانشگاه امریکن در مورد امکان بومی سازی علوم انسانی به خبرگزاری مهر گفت: اینکه علوم انسانی بخواهد به مسائل بومی خود توجه داشه باشد اتفاق خوبی برای این علوم است، البته علوم انسانی میتواند به مسائل و موضوعات خارج از بستر خود نیز توجه داشته باشد و آن مسائل را نیز حل و فصل کند.
مؤلف کتاب "عدالت و فلسفه اخلاق معاصر" تصریح کرد: بر این اساس علوم انسانی میتواند مسائل و موضوعات گوناگونی از جوامع بشری را مورد توجه قرار دهد. البته باید توجه داشت برخی مسائل جوامع انسانی ماهیت جهانی دارند و لزوماً مختص حوزه فرهنگی و جغرافیای خاصی نیستند.
وی تأکید کرد: بر این اساس معتقد هستم که علوم به طور کلی نباید بومی شوند، در واقع این وظیفه محققان و پژوهشگران است تا از طریق علوم انسانی مسائل بومی خود را حل و فصل کنند. بر این اساس با علوم انسانی میتوان مسائلی از جوامع انسانی که محققان در آن زندگی می کنند را حل کرد.
لچز: علوم انسانی باید منطبق با مسائل جوامع میزبان خود باشد
دکتر جان لچز استاد فلسفه دانشگاه وندربیلت آمریکا نیز در این خصوص معتقد است: علوم انسانی به مانند سایر علوم دارای محورهایی است که میتواند در بسترها و زمینههای فرهنگی گوناگون مورد توجه قرار گیرند.
وی افزود: در حال حاضر آنچه در علوم انسانی مطرح است تبعیت از یک علوم انسانی واحد نیست، کشورهای گوناگون بر اساس نوع نیازشان از علوم انسانی بومی شده، استفاده میکنند.
مؤلف "ارتباط فلسفه با زندگی" تأکید کرد: اما این به آن معنا نیست که تمام آنچه در علوم انسانی وجود دارد باید بومی شود و یا نیاز به این کار باشد. البته باید توجه داشت در بستر تاریخی نیز علوم انسانی دستخوش تغییر و تحولاتی شده است، گاهی نیز این تغییر و تحولات بنیادین و اساسی بوده است.
اسکروتن: علوم انسانی هم ابعاد بومی و هم ابعاد جهانی دارد
دکتر راجر اسکروتن فیلسوف بریتانیایی و استاد فلسفه دانشگاه آکسفورد نیز معتقد است: در ابتدا باید توجه داشت که علوم انسانی در معنای متداول از علم، چندان علم به شمار نمیرود. در واقع علوم انسانی درصدد کشف و شناخت شرایط بشری است. همچنین این علوم درصدد شناسایی این موضوع است که چگونه افراد سعی میکنند تا شرایط بشری را بفهمند و درک کنند.
اسکروتن تأکید کرد: در واقع علوم انسانی هم ابعاد محلی و هم ابعاد جهانی دارد. در برخی مواقع علوم انسانی توجه و تمرکز خود را معطوف به مسائل جوامع میزبان میکند. از سوی دیگر این علوم بعد جهانی نیز دارند و در این بعد به مقایسه تطبیقی و قضاوت تطبیقی با سایر حوزهها و سایر تمدنها میپردازند.
مؤلف "فرهنگ اندیشه سیاسی" تصریح کرد: بر این اساس در مطالعه تاریخ، طبیعی است بر تاریخ بومی تأکید کنیم. این موضوع در مورد مطالعه موسیقی، شعر، هنر و معماری نیز صادق است.
کرامر: بومیسازی در روش شناسی علوم انسانی یک ضرورت است
دکتر متیو کرامر استاد فلسفه سیاسی و فلسفه حقوق دانشگاه کمبریج و مدیر برنامه فلسفه سیاسی و فلسفه حقوق در این دانشگاه نیز در اینباره به مهر گفت: عبارت علوم انسانی به معنای human sciences تا حدودی عبارت کنگ و مبهمی است. این عبارت گاهی به علوم اجتماعی اعم از علوم سیاسی، اقتصاد، انسان شناسی، جامعه شناسی و روانشناسی اشاره دارد و گاهی به علوم انسانی به معنای humanities.
مؤلف "محل تلاقی اخلاق و حقوق" تصریح کرد: تکنیکی که این علوم به کار میبرند در واقع تکنیکی است که در علوم طبیعی به کار برده میشوند. این تکنیک تجربی و کمی است.
وی یادآور شد: همچنین محققان علوم اجتماعی با بررسی نهادها و سازمانهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دادههای خود را استخراج میکنند. باید توجه داشت که تکنیکهایی که توسط محققان علوم انسانی مورد توجه قرار میگیرند گوناگون و متفاوت است.
دیویسون: پیوند شدید میان علم و ثروت مانع بررسی مشکلات جهانشمول بشری است
دکتر اسکات دیویسون استاد فلسفه دانشگاه ایالتی مورهد در کنتاکی آمریکا در این خصوص تصریح کرد: علوم انسانی معمولاً به مسائل بومی خود میپردازد. از آنجا که علوم با بحث ثروت پیوند نیز میخورد علوم برای کسب درآمد و ثروت مستلزم نگاهی بومی هستند تا مسائل و مشکلات این حوزه را بحث و بررسی کنند.
وی تصریح کرد: در واقع خود پژوهشگران نیز برای کسب درآمد نیازمند متوجه مسائل بومی بوده و علوم نیز درصدد فهم و درک مشکلات بشر هستند، این درک و فهم گاهی در جهت کسب درآمد نیز هست.
دیویسون تأکید کرد: برای نمونه در ایالات متحده آمریکا علوم پیوند قوی با ثروت و کسب پول دارند، در واقع علومی مورد توجه هستند که بتوانند کسب پول بیشتری کنندف این به آن معنا است که ارزشهایی که منجر به کسب پول بیشتر میشوند در آمریکا برای علوم مورد توجه جدی هستند.
گلسپی: مدرنیته قرائت بومی از علوم انسانی را رد میکند
دکتر مایکل آلن گلسپی استاد فلسفه و علوم سیاسی دانشگاه دوک آمریکا در این خصوص عنوان کرد: در ابتدا باید توجه داشت که مدرنیته برداشت بومی از علوم انسانی را زیر سؤال برد و آنرا رد کرد. در عین حال باید توجه داشت که علوم انسانی دارای کاربردهای مشترک نزد جوامع مختلف است.
مؤلف "نهلیسم بعد از نیچه" تأکید کرد: در واقع در علوم انسانی حفظ بقا، تولید، روابط مبتنی بر دوستی، جایگاه اجتماعی و فهم و درک جهان موضوعاتی هستند که همه انسانها درگیر و علاقمند به آن هستند. مسائل اجتماعی از آنرو حائز اهمیت هستند که بدانیم انسان موجودی فقط فردی نبوده و دارای طبع و سرشتی اجتماعی است.
گلسپی تأکید کرد: تلاش ما برای دنبال کردن اهداف و خواستههایمان تلاشی اجتماعی است و راه و شیوهای که بر اساس آن می توان به نتیجه رسید توسعه و گسترش جوامع اجتماعی است که در آن زندگی می کنیم.
سیم: علوم انسانی باید با باورهای اساسی جامعه دینی همخوان باشد
دکتر استوارت سیم استاد دانشگاه نورث آمبریا در نیوکاسل انگلستان نیز در اینباره به مهر گفت: در برخی موارد شاهد بومی سازی علوم انسانی در جوامع هستیم. به عبارت دیگر جوامع گوناگون بسترهای فرهنگی و سنتهای خاص خود را دارند که در تحقیقات مربوط به علوم انسانی مورد توجه و ملاحظه قرار میدهند.
سیم تصریح کرد: برای نمونه در یک جامعه دینی، علوم انسانی باید با باورهای اساسی آن جامعه همخوان باشد و اصول مهم و اساسی آن جامعه را مورد توجه قرار دهد. در واقع در یک جامعه دینی و مذهبی، علوم انسانی از حمله به اصول دینی و مذهبی آن جامعه باید پرهیز کند و اصول اصلی آنرا مورد توجه قرار دهد.
وی یادآور شد: در یک جامعه آزاد علوم انسانی میتواند نگاهی نقادانه داشته باشد، البته نگاه نقادانه به این معنا نیست که کلیه اصول و مبانی آن جامعه زیر سؤال خواهد رفت. به عبارت دیگر بین نقادی و اینکه آن نقادی به عنوان یک گفتمان مسلط و تأثیرگذار درآید فرق است.
نظر شما