به گزارش خبرنگار مهر، مرد بدون حرف دوباره آمد همانجای قدیمی روی پله های بانک، توی فرو رفتگی دیوار. کفشهایش را گذاشت زیر سرش ، کیسه را کشید روی تنش، دستهایش مچاله شد از سرما، خیابان ساکت بود، فکرش را برد آن دورها، کنار کلانتری همین مرکز شهر خودمان، یا کنار یک اثر تاریخی، فرقی نمی کند، مرد شبها را با درد صبح می کند.
"م "مثل مقوا
وقتی خانه ات یک تکه مقوا یا یک پتوی پاره باشد که هر کجایی دنج تر و البته به دور از چشم گشتهای نیروی انتظامی، بتوانی علمش کنی دیگر نه کسی می تواند به راحتی آمارت را بگیرد و نه کسی کاری به کارت دارد، مهم سرما است که تا مغز استخوانت را نسوزاند دست برنمی دارد.
آنجاست که همه نوع بیماری به جانت چنگ می اندازد از گال و شپش گرفته تا ایدز و هپاتیت.
رسول یکی از همانهاست، به صورت خود معرف آمده و خودش را به خانه فضیلت تنها جایی که می تواند مدتی را دوام بیاورد معرفی کرده .اما تا قبل از آن خانه اش با یک مقوا ورق می خورده است.
با صورت استخوانی و دندان های یکی در میان خیره می شود به زخمش که تازه سر باز و پر شده از چرک و آلودگی . می گوید با یک مشکل خانوادگی و از دست دادن هست و نیستش کارش به اینجا کشیده و مدتی سرگردان بوده تا آمده اینجا، مدتی گدایی و برخی اوقات هم خرده کارهای خلاف.
بعضی اوقات اینقدر سرما بود که دستهایم دیگر مال خودم نبود کرخت می شد حسشان نمی کردم .عجیب بود تا صبح زنده می ماندم .همه بدنم مورمور می شد تا خوابم می برد .به خودم می گفتم اینجا آخرش است.اعتباری هم نداریم. می مردیم هم درمانگاهها قبولمان نمی کردند.
مرد میانسال، ژولیده است با لباس دود گرفته. سر و وضعش نشان می دهد ساعتها کنار آتش با سرما کلنجار رفته و پس از ناتوان شدن، راه اینجا را در پیش گرفته است.
خیلیها مثل او هستند که در برخی جاهای شهر آسمان می شود سقف خانه شان گرچه مدیر کل بهزیستی اصفهان در سخنانش همواره تاکید می کند که اصفهان کارتن خواب ندارد اما در دل شهر می توان آنها را دید.
آمار مقوایی
در این میان چون هیچ آماری هم از آنها نیست می توان به همان آمار مقوایی بسنده کرد. کارشناسان معتقدند معمولا آماری که از تعداد کارتن خوابها داده می شود شامل افرادی است که در مراکز خاص هستند.
از نظر قانون کارتن خوابی جرم محسوب نمیشود چون تکالیف دولت هاست که باید در خصوص تامین امنیت و بهداشت و فرهنگ افراد جامعه اقدام کنند. مضاف بر اینکه برابر اصل قانونی بودن جرم و مجازات ما جرمی به نام کارتن خوابی نداریم. ذات ولگردی در نهایت به عنوان کسی که شغل و اقامتگاه مشخصی ندارد، قابل تعقیب است اما کارتن خواب کسی است که اجتماع نتوانسته شغل برایش تامین کند و این چیزی نیست که قابل تطبیق با مورد کارتن خوابی باشد، کارتن خوابی یعنی آخر خط یک زندگی آسیب دیده اجتماعی که معمولا از اعتیاد، بزهکاری، مشکلات خانوادگی و... شروع می شود.
شمار روزافزون کارتن خوابها
هرچند در میان افراد جامعه بیشتر اینطور جا افتاده که کارتنخوابها مرد و اکثرشان معتادند اما نبود سند جامعی برای رفاه اجتماعی، کم بودن مراکز مختلف حمایتی دولتی یا خصوصی و حتی سازمانهای مردم نهاد برای رسیدگی به کارتن خوابها یا معتادان ، کم بودن ظرفیت مراکز فعلی نگهداری که متعلق به شهرداری یا بهزیستی است، شاید اکنون تعداد کمی کارتن خواب در اصفهان باشد اما افزایش روز افزون کودکان فراری و خیابانی و مخصوصا دختران، از جمله دلایلی است که برای وضعیت کنونی زنان و مردان کارتن خواب از سوی کارشناسان اجتماعی عنوان میشود.
فرهاد اقطار، مدیرکل سابق دفتر پیشگیری از اعتیاد بهزیستی در این رابطه می گوید: مردم باید بپذیرند که با انکار آسیبهای اجتماعی نمیشود آنها را پاک کرد و دیر یا زود خودشان هم گرفتار میشوند.
معمولا کارتن خواب ها جرائم کوچک و بزرگی را مرتکب شده اند، برخی از آنها متکدی هستند و یا با کارهایی مثل پاک کردن شیشه اتومبیل ها، دستفروشی و... پول بخور و نمیری درمی آورند و گاهی دست به کارهای خلافی هم می زنند، این قشر در بسیاری مواقع بیش از آنکه بزهکار باشند، بزه دیده هستند.
مردمانی در پایین هرم شهروندی
دکتر فربد فدایی روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در این باره میگوید: آنچه تحت عنوان پدیده کارتن خوابی در کشور، از آن نام برده می شود چیزی نیست جز پدیده گسترده تری که پیش از این تحت عنوان افرادی بی خانمان یا ولگرد در سراسر جهان شناخته شده و در ابعاد مختلف پزشکی، جامعه شناختی و قانونی قابل بررسی است.
وی با اشاره به اینکه از بعد قانونی افراد بی خانمان به کسانی اطلاق می شوند که به علت شرایط ویژه جسمی یا روانی یا اجتماعی، جایگاه و مسکن ثابت، درآمد و شغل مناسب ندارند حتی از حمایتهای اجتماعی و حمایت های خانواده نیز برخوردار نیستند می گوید:گرچه تعدادی از کارتن خواب ها را مطرودان جامعه چون معتادانی تشکیل می دهند که به بیماری های عفونی چون ایدز و هپاتیت نیز مبتلا هستند ولی این نکته به خودی خود نمی تواند دلیل موجهی برای بیرون راندن این طیف از زندگی عمومی شهروندی باشد.
بماند که تعداد دیگری از این افراد، اسکیزوفرنهای ولگرد هستند که در اثر شکست های عاطفی یا ابتلا به بیماری روانی، به پایین ترین سطح هرم اجتماعی سقوط کرده و به دوره گردی، خیابان گردی و کارتن خوابی روی آورده اند.
پناه دادن کارتن خواب ها برای نجات جانشان اتفاق خوبی است اما مسئولان سرانجامی برای این افراد پیش بینی نکرده اند. انگار فیلمنامه ای هستند که با نمای باز می گوید :جایی برای آنها نیست جز مقواهای کاغذی ....
........................................
گزارش: دریا قدرتیپور
نظر شما