پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۳۰ دی ۱۳۸۳، ۱۳:۰۱

يك شاعر :

" عرفان " ، مثل يك عامل ژنتيكي وارد خون ما شده است

ايرانيان از آن جهت كه هم فلسفه و هم عرفان را پذيرفته اند و نيز به اين دليل كه فلسفه در تربيت ما نقش داشته و همچون يك عامل ژنتيكي وارد خون و توراث ما شده است ، حالتي را در ما ايجاد كرده كه ناخوداگاه به طرف شور و شوق خدايي برانگيخته مي شويم و از آن جهت كه خداوند را در درون خود داريم ، خداي دروني مان ما را به طرف امر خير حركت مي دهد و اين حركت يعني اشراق .

به گزارش گروه فرهنگ وادب مهر ، منوچهر آتشي شاعر ؛ با بيان اين مطلب درگفت وگو با ستاد خبري همايش " عرفان اسلام ، ايران وانسان معاصر " عنوان كرد : فلسفه و عرفان اشراق از دو جنبه قابل بررسي است به اين معني كه در يك سويه اين مفهوم فلاسفه وعرفا  قرار مي گيرند و سويه ديگر هم تحقق اجتماعي و عاميانه است ، ما پرورده خداپرستي وپرورده انديشه هاي زيبايي هستيم كه ايثار و قرباني شدن را درذات ما قرارداده است  و زماني كه يك بحران اجتماعي شكل مي گيرد مثل جنگ تحميلي ، با شور و اشتياق پيش مي رويم علت آن هم دين ، مذهب و فلسفه اشراق است . فلسفه اي عملگرا و سرشار از عشق به قول مولانا:

پاي استدلاليان چوبين بود
پاي چوبين سخن بي تمكين بود

وي با اشاره به اينكه عرفان يك خط فكري مشخص و محدود نيست و دامنه گسترده اي دارد كه هم فلسفه را در بر مي گيرد وهم از آن تغذيه مي كند، اظهار داشت: زماني افلاطون عنوان كرد كه واقعيتي در زمين وجود ندارد، ما انسانهاي غارنشيني هستيم و حقيقت خارج از روزنه اين غار است .

بنابراين از عالم ماورا وفرا واقعيت نيز سر در نمي آوريم و تنها سايه اي از آن را بر ديوار هاي غار مي بينيم اما مي پذيريم كه چنين چيزي وجود دارد وسايه ها و نيز وجود خود ما نشان دهنده اين است كه واقعيت اصلي و ذات واقعي وجود  دارد پس از آن تفكر افلاطون در اسكندريه با فلسفه اسلامي در هم آميخت كه عنوان فلسفه اشراقي و شهودي گرفت يعني سالك و طالب حقيقت بايد مراحلي طولاني را طي كند و به مراحله اي برسد كه ذات باري رالمس كند. اين انديشه در ايران مراحلي را طي مي كند و شعبات مختلف و متفاوتي به خود مي گيرد.

وي درادامه با اشاره به فلسفه ويژه شيخ اشراق گفت: بسياري از فلاسفه عناصر فلسفي خود را از اساطير يونان و ...جست و جو كرده اند اما شيخ اشراق اين عناثر را از "نور " مي گيرد ما خود نيز در قرآن مي خوانيم كه خداوند نور الانوار است و سهروردي بر اين نور تكيه مي كند.

آن زمان فكرمي كردند كه او كفر مي گويد تا آنكه شهيدش كردند اما حالا مي فهميم كه شيخ شهاب خيلي ظريف و زيبا از باري تعالي سخن به ميان آورده است.

آتشي در پايان با اشاره به اينكه خود يك شاعر كهنسال است عنوان كرد:  به هر حال هم براي من وهم براي ساير شاعران واجب است كه تمام آثار ادبي وانديشه اي گذشته را بخوانيم و من هم درحد خودم چنين مطالعه اي داشته ام.

کد خبر 150113

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha