پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۳ بهمن ۱۳۸۳، ۱۵:۱۳

دكتر نصرالله پورجوادي در دانشگاه زاگرب : ايراني ها بيش از ديگر كشورهاي اسلامي به فلسفه غرب توجه دارند

دكتر نصرالله پورجوادي در دانشگاه زاگرب : ايراني ها بيش از ديگر كشورهاي اسلامي به فلسفه غرب توجه دارند

دانشجويان ايراني مانند اسلاف خويش توجه خاصي به يادگيري فلسفه جديد از خودشان نشان مي دهند به طوري كه در كمتر كشور اسلامي است كه از فلسفه جديد چنين استقبالي صورت گرفته باشد.

به گزارش گروه دين و انديشه "مهر" ، دكتر نصرالله پورجوادي، استاد فلسفه دانشكده ادبيات دانشگاه تهران در دانشگاه زاگرب درباره آموزش فلسفه در ايران سخن گفت.

وي با تاكيد بر سابقه آموزش فلسفه در ايران گفت : آموزش فلسفه در ايران سابقه اي طولاني دارد و به قرن دوم و سوم هجري / هشتم و نهم ميلادي بر مي گردد. متفكراني چون حكيم ترمذي و سپس فيلسوف بزرگ عالم اسلام فارابي از خراسان برخاستند.  در واقع، چراغ فلسفه در عالم اسلام را در درجه اول ايرانيان روشن نگه داشتند و در درجه دوم متفكران اندلس ( تا زمان ابن رشد ). آموزش فلسفه از زمان فارابي و ابن سينا تا زمان ميرداماد و ملاصدرا و حاجي سبزواري حركت مداومي را در ايران داشته و هنوز هم اين سنت در حوزه هاي علمي قديم دنبال مي شود و استادان به نامي در عصر حاضر وجود داشته اند كه از همه مشهورتر مرحوم علامه طباطبائي است.

دكتر پورجوادي افزود : اما آموزش فلسفه جديد اروپايي در دانشگاه هاي ايران از سابقه چنداني برخوردار نيست. پيش از اين كه دانشگاه تهران رسما دانشجوياني را در رشته فلسفه تربيت كند، ايرانيان از طريق ترجمه بعضي از آثاراروپايي با فلسفه جديد آشنا شدند. مهمترين گام در اين راه با تاليف كتاب "سير حكمت در اروپا" برداشته شد كه متضمن ترجمه اي  از كتاب « گفتار در روش» دكارت بود. اين كتاب با ترجمه نسبتا دقيق و نثر دلنشيني كه داشت نقش بسيار موثري در آشنا كردن ايرانيان با فلسفه جديد اروپايي داشت. دانشگاه تهران از دهه 1950 رشته فلسفه براي دوره ليسانس و از دهه 1960 به بعد دوره دكتري داير كرد. در دهه 1960 دانشگاه ملي ايران ( كه بعدا شهيد بهشتي ناميده شد ) و دانشگاه تبريز نيز براي دوره ليسانس دانشجو گرفتند. در سالهاي پس از انقلاب اسلامي، دانشكده هاي متعدد در تهران و شهرستان ها رشته فلسفه داير كردند و در اين دوره ها فلسفه اروپايي تدريس كردند. آموزش فلسفه اسلامي نيز در دانشكده هاي الهيات  انجام مي گيرد.

استاد فلسفه دانشگاه تهران خاطر نشان كرد : دانشگاه تهران كه دانشگاه مادر بوده است تاكيد خود را بر آموزش تاريخ فلسفه غرب نهاده است وكتاب هاي فلاسفه جديد مانند : دكارت و اسپينوزا ولايب نيتس ولاك و  باركلي وهيوم وكانت و هگل را بيشتر آموزش داده است. فلسفه هاي اگزيستانس- به خصوص فلسفه هيدگر نيز مورد توجه بوده است. در سالهاي اخير توجه به فلسفه دين و كلام جديد هم بيشتر شده است، چرا كه اكثر دانشجويان فلسفه گرايش ديني دارند. در دانشگاه هاي ايران، در گروههاي فلسفه، به فلسفه ماركسيسم توجهي نمي شود و به فلسفه هاي تحليل زباني نيز چندان عنايتي نمي شود. آموزش منطق رياضي در رشته فلسفه بسيار ناچيز است، هر چند كه اين منطق در رشته هاي رياضي در دانشگاه هاي ايران جدي گرفته مي شود. گروه فلسفه دانشگاه تهران اهتمام زيادي در ترجمه متون فلسفي جديد اروپايي به فارسي و پيدا كردن معادل هاي دقيق براي مفاهيم و اصطلاحات فلسفي جديد داشته است. در ترجمه متون فلسفي يونان و دوران اسكندراني و حتي قرون وسطي مشكل چنداني در پيش پاي مترجمان وجود نداشته است، ولي در فلسفه جديد مفاهيم تازه مشكل زيادي ايجاد مي كرده است. اين مشكل پس از سال ها تجربه تا حدودي برطرف شده است. البته، بسياري از اين متون از انگليسي و فرانسه، و بعضا از آلماني، ترجمه شده است. ترجمه متون فلسفه از يوناني و لاتيني به ندرت انجام گرفته است. در سال هاي اخير دانشجويان فلسفه كه علاقه داشته باشند مي توانند درس يوناني قديم بگيرند.

دكتر پورجوادي در ادامه سخنان خود به آموزش فلسفه بعد از انقلاب اشاره كرد و گفت : علاوه بر دانشگاه تهران و شهيد بهشتي تهران، در چند دانشكده ديگر در تهران، از جمله انجمن حمت و فلسفه و در شهرستان ها دانشگاه هاي تبريز، اصفهان، مشهد و شيراز هم رشته فلسفه داير شده است و استادان فلسفه اكثر فارغ التحصيلان دانشگاه تهران اند. متاسفانه افزايش كميت توأم با بالا رفتن كيفيت نبوده است و يكي از مسائلي كه در اين راه بوده است عدم توانايي اكثرا دانشجويان براي استفاده مستقيم از آثار فلاسفه غرب است. در ايران توجه به فلسفه در خارج از كلاسهاي درس نيز به نحو چشم گيري ديده مي شود. همايش سالانه انجمن بين المللي فلسفه در سال 1356 در مشهد برگزار شد و انجمن فلسفه ايران به طور مرتب از استادان فلسفه دانشگاههاي اروپايي و آمريكايي براي سخنراني دعوت  و كنفرانس هايي هم برگزار كرده است.

وي در پايان تاكيد كرد : روي هم رفته، بايد گفت كه دانشجويان ايراني مانند اسلاف خويش توجه خاصي به يادگيري فلسفه جديد از خودشان نشان مي دهند به طوري كه در كمتر كشور اسلامي است كه از فلسفه جديد چنين اقبالي صورت گرفته باشد.

کد خبر 150916

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha