واقعه غدير خم :
در چنين روزي در سال دهم هجري قمري حضرت محمد مصطفي ص در بازگشت از آخرين حج خود ، به نزديكى سرزمين « جحفه» رسيد. در آخرين محدوده ميقات، جبرئيل بر آن حضرت نازل شد و پيامي را، كه اهميت آن به اندازه23 سال رسالت بود، بر پيامبر(ص) ابلاغ كرد تا او براى آخرين بار پيام ولايت را بازگويد و حجت را بر مردم اتمام كند. از اين رو در آن جمعه مبارك در سه منزلى ميقات جحفه فرمان تجمع حاجيان از بيتبرگشته را صادر كرد. بلال اذان نماز را شروع نمود و پيامبر خدا(ص) كلام وحى نازل شده بر خويش را چنين زمزمه كرد: يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته، و الله يعصمك من الناس ان الله لا يهدى القوم الكافرين . اى پيامبر آن چه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده كاملا به مردم برسان; اگر آن را ابلاغ نكنى، رسالت خداوند را انجام ندادهاى. خداوند تو را از جميع خطرات نگاه مىدارد و خداوند جمعيت كافران را هدايت نمىكند. پس ازآن مردم جايگاهى از جهاز شتران براى پيامبر گرامى اسلام در ست كردند وحضرت مصطفي ص در برابر حجاج ايستاد و سخن آغاز كرد : ايها الناس انى قد نبانى اللطيف الخبير... اى مردم، بخشنده نعمتها و آگاه به دقايق خلقت به من خبر داد كه هر پيامبرى نصف پيامبر قبلى خويش عمر كرده است و من گمان دارم كه بزودى بايد دعوت خداى را اجابت كنم. همانا من و شما همگى مسؤوليم ، آيا من رسالتم را به شما نرساندهام؟! همگى پاسخ دادند: ما گواهيم كه تو رسالتخويش را انجام دادى، ما را پند دادى و در راه خدا جهاد كردى ، خداوند جزاى خير به شما عنايت كند. بعد همگى خداى را بر گفتار خويش شاهد گرفتند. آنگاه پيامبر خدا(ص) فرمود: آيا شما بر اين كه خداوند تنها معبودى است، جز او معبودى نيست، محمد بنده و پيامبر اوست و بهشت و دوزخ و برانگيخته شدن بعد از مرگ امرى حتمى است،شهادت نداديد؟ همگى در جواب گفتند: آنچه را فرمودى مورد گواهى و اقرار ما است. بعد فرمود: بارالها، خود بر تصديق اينان گواه باش. سپس چنين ادامه داد: اى مردم، خداوند ولى و سرپرست و اختياردار من است و من بر شما و همه مؤمنان ولايت دارم. آگاه باشيد، هر كسى كه من ولى او بودم، اين على ( اشاره با دست ) مولاى او خواهد بود. پروردگارا، هر كس او را دوست دارد، دوست بدار و هر كس با وى دشمنى كند، دشمن بدار . روايات مستند واقعه غدير، متواتر است و بيشتر كتب تفسيرى و تاريخى اهل سنت و شيعه را فرا گرفته است.
در اين مورد علامه اميني تحقيق بسيار وسيعي كرده است كه علاقمندان را به آن دركتاب گرانسنگ الغد ير ارجاع مي دهيم . وي در اين باره مىنويسد: حديث غدير را يكصد و ده تن از صحابه و ياران پيامبر خدا(ص) و نيز هشتاد و چهار نفر از تابعين نقل مىكنند.علامه اميني سپس از سيصد و شصت نفر از نويسندگان و كتب معروف اسلامى نقلمىكند: حديث غدير از قطعىترين روايات متواتر است. چنانچه كسى در تواتر اين روايت ترديد كند، نمىتواند هيچ حديث متواتر ديگرى را بپذيرد . در اين روز بسياري از اعمال مستحب بر شمرده شده است كه از ميان آنها مي توان به عقد اخوت و صله ارحام اشاره كرد .عقد اخوت به اين صورت است : يكى از دو نفر دست راست خود را بر دست راست ديگرى مىگذارد و مىگويد: و اخيتك فى الله و صافيتك فى الله و صافحتك فى الله و عادهت الله و ملائكته و رسله و انبيائه و الائمة المعصومين(ع) على أنى إن كنت من اهل الجنة و الشفاعة و أذن لى بأن أدخل الجنة لا ادخلها الا و أنت معى. همچنين روزه در روز غدير، بسيار مستحب است و فضيلتى استثنايى دارد. امام على(ع) فرمود: إذا اخلص المخلص فى صومه لقصرت ايام الدنيا عن كفائته. اگر بنده مخلصى در روزه اين روز اخلاص داشته باشد، همه روزهاى دنيا توان برابرى با آن را ندارد؛ به عبارت ديگر، اگر كسى تمام روزهاى دنيا زنده باشد و همه را روزه دار سپرى كند، ثوابش كمتر از ثواب روزه اين روز خواهد بود.
جشن سده :
دهم بهمن ماه در اساطير ايران سده ناميده شده است دليل اين امر را در آن دانسته اند كه در شب دهم بهمن كار آفرينش يكصد نفر نفر از نسل مشيا و مشيانه تمام شد . برخي دليل اين نام گذاري را فاصله پنجاه روز تا سال جديد مي دانند . همچنين گفته اند : ضحاك (شخصيت باستاني) وزيري به نام ارمائيل داشت . بنا به نقل مورخان وي هر روز مغز دو جوان را تناول مي كرد . در اين ميان ارمائيل هر روز يكي از جوانان را روز آزاد مي كرد و به كوه دماوند مي فرستاد تا پنهان شوند و بجاي مغز وي ، مغز گوسفندي را به خورد ضحاك مي داد. تا اين كه در دهم بهمن ماه تعداد جوانان به يكصد نفر رسيد . در اين حال ارمائيل به نزد فريدون رفت و موضوع را با وي در ميان نهاد . فريدون از او خواست كه جوانان شبنه هر يك مشعلي در دست گيرند تا او بتواند بدين ترتيب شمار جوانان را بداند . فريدون را از اين كار ارمائيل خوش آمد و وي را حاكم دماوند كرد . شايد نامگذاري جشن سده به همين دليل باشد .
در گذشت خليفه سوم :
درچنين روزي در سال35هجري قمري عثمان بن عَفّان ازجمله خلفاي راشدين به دست مخالفان كشته شد. با گسترش نزاع ها و مخالفت ها عليه عثمان بن عفان وي تصميم گرفت كه آنها را به زور ساكت كند .عثمان براى آرام كردن مردم مصر، عمار را به آن ناحيه فرستاد، غافل از آن كه عمار خود به مصر رفته و به تحريك مردم بر ضد عثمان پرداخت. كوفه نيز مركز ديگرى براى مخالفان بود. زهرى مىگويد: از سعيد بن مسيب سؤال كردم كه عثمان چگونه كشته شد ؟سعيد گفت: زمانى كه عثمان خليفه شد، كسانى از اصحاب از حكومت او ناراحت بودند زيرا او خاندان خود را دوست داشت. او شمارى فراوان از اينان را كه از اصحاب نبودند بكار گماشت. اين كار مورد تنفر اصحاب بود. عثمان در شش سال دوم خلافتبنى اميه را بر كارها مسلط كرد. عبد الله بن سعد را بر مصر گماشت و اين سبب اعتراض مردم مصر شد. قبل از آن نيز عثمان با عبد الله بن مسعود، ابوذر، عمار برخوردهايى پيدا كرد كه قبايل آنان از او ناراحتشدند. مردم مصر به مد ينه آمدند. امام على (ع) وساطت كرد و قرار شد شخص ديگرى را بجاى عبد الله بن سعد بفرستند. محمد بن ابى بكر براى اين كار برگزيده شد. عثمان عهد ولايت او را نوشت و آنها رفتند. در راه سوارى را ديدند و در نامه همراه او دستور العمل تند خليفه را به عبد الله بن سعد ديدند. پس از آن بود كه معترضان با خشم به مد ينه بازگشتند. در اين وقت بود كه همه اهل مدينه بر عثمان خشم گرفتند و بر عقده مردم نسبت به آنچه بر عمار و ابوذر و عبد الله بن مسعود گذشته بود افزوده شد. امام على (ع) و شمارى ديگر نزد عثمان رفتند. از خط نامه معلوم شد كه از مروان است. معترضان از عثمان خواستند تا مروان را كه اين چنين بىمهابا دستور كشت و كشتار مىدهد به آنان تحويل دهد. عثمان از اين كار خوددارى كرد. از اين جا بود كه مردم عثمان را محاصره كرده آب را بر روى او بستند. عثمان بر اين باور بود كه خلافت لباسى است كه خداوند تن او كرده و او حاضر نيست آن را بدر آورد. چنين مسالهاى حكايت از آن داشت كه عثمان با وصل كردن خلافت با خدا، قصد آن دارد تا نقش مردم و تصميم گيرى آنان را درباره خلع خود، انكار كند. زمانى كه به عثمان پيشنهاد خلع از خلافتشد گفت: حتى اگر گردن مرا بزنيد چنين كارى نخواهم كرد. از برخى محاصره كنندگان نيز شنيده شد كه ما قصد كشتن او را نداريم تنها مىخواهيم عزلش كنيم. عثمان گفت: عزل من نه، اما كشتن شايد. در مدت محاصره عثمان از شهرهاى مختلف استمداد كرد. نامهاى به مردم مكه نوشت تا در روز عرفه خوانده شود. او در نامه مزبور نوشت : من در محاصره هستم و طعامى جز ذخيره اندك ندارم، هر كس را كه نامه من بر او خوانده مىشود قسم مىدهم كه به يارى من بشتابد. عثمان چهل و نه روز در محاصره بود تا آن كه در روز جمعه 18 ذى حجه سال 35 هجرى در نزديكى عصر كشته شد. نام قاتل وى دقيقا مشخص نشده است. از شخصى با نام اسودان بن حمران (يا سودان بن رومان يا اسود بن حمران) ياد شده كه اهل تجيب مصر بوده است. (جعفريان ، رسول ، تاريخ خلفاء، ص 182 ) چند روايت تاريخي در باره عثمان : در تاريخ آمده است كه عثمان د ستور داد كه از بيت المال يك صد هزار درهم به وليد بدهند. اما وليد كيست ؟ وليد بن عقبه ، برادر مادري عثمان است و اين فرد هماني است كه در حالت مستي بر اثر شرب خمر نماز صبح را به جاي دو ركعت ، چهار ركعت خواند و در حالت مستي مي گفت اگر مي خواهيد بيشتر بخوانم . وقتي عبد الله بن مسعود در كوفه به خاصه خرجي عثمان اعتراض كرد وليد درنامه اي اين خبر را به عثمان رساند . عثمان دستور داد عبدالله بن مسعود را به مدينه تبعيد كنند . كوفيان هنگام خروج عبدالله از كوفه وي را بدرقه كردند و خطاب به وي گفتند : اي ابن مسعود خداوند جزاي خيرت دهد ، تو جاهلان ما را علم آموختي و عالمان ما را استوار ساختي ، اين تو بودي كه مارابا قرآن خدا آشنا كردي ، توبرادر و دوست مسلمان خوب ما بودي .عثمان بر فرازمنبر بود كه عبدالله بن مسعود به مدينه رسيد با د يدن عبدالله ، از روي منبر به وي دشنام داد و دستور زدن وي را صادر كرد . ماموران خليفه چندان عبدالله مسعود را كتك زدند كه دنده هاي اين بنده خوب خدا شكست . هنگام مرگ وصيت كرد كه عثمان بر جنازه اش نماز نخواند . هنگامي كه عمار ياسر ،عبدالله را در قبرستان بقيع دفن مي كرد خليفه سوم عثمان اطلاع نداشت . عبدالله قبل از مرگ گفته بود كه از خدا مي خواهم كه حق مرا از عثمان بگيرد. عثمان همان خليفه اي است كه اباذر ، ياور فداكار رسول خدا (ص) را به همراه همسر و فرزندش به بيابان خشك ربذه تبعيد كرد و اين بند ه با ايمان خداوند سبحان در همان جا در عسرت كامل در گذشت . جرم اباذر، اعتراض به ريخت و پاش خليفه از بيت المال بود.
تولد آيت الله شيخ مرتضي انصاري :
در چنين روزي در سال 214هجري قمري شيخ الفقها و المجتهدين و استاد اعظم آيت الله العظمي شيخ مرتضي انصاري ديده به جهان گشود . شيخ مرتضي انصاري عالم علي الاطلاق و نابغه فقه شيعه ، در روز عيد غدير سال 1214 ه ق در شهر دزفول در خانواده اي دوستدار علم و ادب متولد شد . وي از دوران كودكي عاشق تحصيل و فراگيري معارف جاودانه و حياتبخش اسلام بود . او ادبيات عرب و مقدمات علوم را نزد پدرش و دانشوران دزفول فراگرفت و فقه و اصول و دوره سطح را در محضر شيخ حسن انصاري ( عمو زاده اش ) آموخت . شيخ در سال 1232 ه ق به همراه پدرش رهسپارعتبات عاليات درعراق شد . او در دوران تحصيل خود از محضر علمايي جون سيد مجاهد ، شريف العلما ، مرحوم كاشف الغطا و حاج ملا احمد نراقي بهره هاي فراوان برد . شيخ اعظم در مكتب علمي خود شاگردان بسياري را تربيت كرد كه از ميان آنها مي توان به آيت الله آخوند خراساني ، آيت الله سيد ابوتراب قزويني ( سكاكي ) ، آيت اللّه ميرزا محمد حسن شيرازى ، آيت اللّه شيخ جعفر شوشترى ، آيت اللّه حاج ميرزا حبيب اللّه رشتى ، آيت اللّه سيد حسين كوه كمرى تبريزى ، آيت اللّه حاج ميرزا محمد حسن آشتيانى ، آيت اللّه حاج شيخ هادى تهرانى و سيد جمال الدين اسدآبادى اشاره كرد . آثارشيخ مرتضي انصاري ، هريك به مصداق "گزيده هايي چون در" اند . مكاسب و رسائل او به عنوان كتب درسي هنوز در حوزه هاي علميه و در دوره هاي خارج تدريس مي شود . الصلاه و الطهاره، ازديگر آثارآن نابغه علوم آل محمد(ص) است . فـرائد الاصـول (اصـول ) ورسالاتي در تقيه ، رضاع و نقش حرمت آن ، قضا، ميت ، مواسعه و مضايقه ، عدالت ، مصاهره ، ملك اقرار، قاعده لاضرر و لاضرار ، خمس ، زكات ، خلل صلوة .، ارث .و..عناوين ديگر آثار آن عالم رباني اند . شيخ داراي همتي بلند ، اخلاقي نيكو و زهد و تقوايي بي نظير بود . شيخ انصاري سرانجام در چنين روزي در تاريخ هيجدهم جمادي الثاني سال 1281 ه ق پس از 67 سال خدمت به اسلام و حوزه هاي علميه به ديار حق شتافت . مقبره او در صحن مجلل امير المومنين علي ع قرار دارد .
در گذشت محقق ثاني :
در چنين روزي در سال 940 ه ق محقق كركى يا محقق ثانى به ديار حق شتافت . شيخ على بن عبد العالى كركى،معروف به محقق كركى يا محقق ثانى،از فقهاىجبل عامل و از اكابر فقهاء شيعه است. در شام و عراق تحصيلات خود را تكميلكرده و سپس به ايران در زمان شاه طهماسب اول آمده و منصب شيخ الاسلامىبراى نخستين بار در ايران به او تفويض شد. منصب شيخ الاسلامى بعد از محققكركى به شاگردش شيخ على منشار، پدر زن شيخ بهايى رسيد و بعد از او،اينمنصب به شيخ بهايى واگذار شد. فرمانى كه شاه طهماسب به نام او نوشته و به اواختيارات تام داده،در حقيقت او را صاحب اختيار واقعى و خود را نماينده اودانسته است، معروف است. كتاب معروف او كه در فقه زياد از آن نام برده مىشود،«جامع المقاصد»است كهشرح قواعد علامه حلى است. او علاوه بر اين،«المختصر النافع»محقق،و شرايع محقق و چند كتاب ديگر از علامه و چند كتاب از شهيد اول را حاشيه زده و ياشرح كرده است. آمدن محقق ثانى به ايران و تشكيل حوزه درسى در قزوين و سپس در اصفهان،وپرورش شاگردانى مبرز در فقه،سبب شده كه براى نخستين بار پس از دوره صدوقين،ايران مركز فقه شيعه بشود. محقق كركى شاگرد على بن هلال جزائرى و او شاگرد ابن فهد حلى بوده است. ابن فهد شاگرد شاگردان شهيد اول از قبيل فاضل مقداد بوده است . به هر حال او به دو واسطه شاگرد شهيد اول است. پسر محقق كركى به نام شيخعبد العالى بن على بن عبد العالى نيز از فقهاء شيعه است كه ارشاد علامه و الفيه شهيد را شرح كرده است...» (مطهري ، مرتضي ، آشنايى با علوم اسلامى،ص 302) شهيد ثانى در اجازهاى كه براي فرزند اين عالم ربانى صادر كرده است، درباره او مىگويد: پيشواى محقق، يكتاى عصر خويش، شيخ نور الدين على بن عبد العالى كركىعاملى،از علماى دوره شاه طهماسب صفوى است كه شاه امور مملكتى را در اختيار اونهاده بود و دستور العملى به تمام نقاط كشور صادر نموده بود كه از او به عنوان فقيهبزرگوار امتثال و اطاعت نمايند و اعتقاد داشت كه حكومت از آن او است، چون اساسحكومت از آن خدا و رسول(ع)و جانشينان بر حق اوست. اين فقيه بزرگواردستور العملهايى به شهرها و مناطق در مورد امور مردم و ماليات مىنوشت و در پارهاىاز مناطق كشور، قبلهها را كه بر اساس نادرست تنظيم گرديده بود، تغيير مىداد.» (روضات الجنات،ج 4، ص 361) از آن عالم روحاني چندين اثر مبسوط به جاي مانده است كه در نوع خود به عنوان منابع فقه اسلامي شناخته مي شود : اثبات الرجعه ، احكام الارضين يا اقسام الارضين ، اسرار اللاهوت في وجوب لعن الجبت و الطاغوت ، جامع المقاصد في شرح القواعد( شرح قواعد علامه حلى) ، الجعفرية في الصلوة و مقدماتها حاشيه ارشاد علامه حلى ، حاشيه بر شرائع الاسلام ، صيغ العقود و الايقاعات از آن جمله است . آن عالم رباني همچنين دست به تربيت شاگردان بر جسته اي زد كه از ميان آنها مي توان به شيخ نعمت الله بن شيخ جمال الدين ، شيخ على منشار زين الدين العاملى(شيخ الاسلام) ، سيد شرف الدين على الحسن استر آبادى نجفى و شيخ على بن عبد العالى عاملى كركى اشاره كرد . آن عالم رباني سرانجام در روز شنبه عيد غدير خم هجدهم ذى الحجه،به سال 940 هجرى درنجف اشرف دار فاني را وداع گفت .
گسترش تحصن :
درچنين روزي در سال1357هجري شمسي و پس از گذشت دور روز ازتحصن گسترده روحانيا ن در اعتراض به سياست هاي غير عقلايي بختيار، موج تحصن حالت گسترده تري يافت و شمار متحصنين ر مسجد دانشگاه تهران به بيش از دو هزار تن رسيد . در اين حال كميته استقبال ازحضرت امام خميني اعلام كرد: " نظربه اين كه دولت ايران با فرود يك فروند هواپيماي ايرفرانس موافقت كرده است. حضرت امام ساعت نه صبح روزپنجشنبه دوازدهم بهمن وارد تهران خواهند شد. اين كميته ازمردم خواست كه درمسيرحركت حضرت امام ازميدان آزادي تا ميدان انقلاب براي استقبال ازايشان اجتماع كنند. "
همچنين در صبح روز دهم بهمن 57 فرودگاه مهرآباد و ديگرفرودگاههاي كشور بازشد . در پي باز شدن فرودگاه تعدادي از اتباع آمريكا و چند كشور ديگر خاك ايران را ترك كردند. سازمان هواپيمايي هما نيز اعلام كرد كه كه ازسپيده دم تا غروب آفتاب فرودگاهها بازند ولي درساعات شب تعطيل ميشوند
ديگر وقايع دهم بهمن ماه سال 1357 :
*كميته استقبال ازحضرت امام خميني اعلام كرد: " نظربه اين كه دولت ايران با فرود يك فروند هواپيماي در بست ارفرانس موافقت كرده است ، حضرت آيت الله خميني ساعت نه صبح روزپنجشنبه دوازدهم بهمن وارد تهران خواهند شد." اين كميته ازمردم خواست كه" درمسيرحركت حضرت امام ازميدان آزادي تا ميدان انقلاب براي استقبال ازايشان اجتماع كنند. "
*فرودگاه مهرآباد و ديگرفرودگاههاي كشور بازشد . سازمان هواپيمايي هما اعلام كرد بازبودن فرودگاه ازسپيده دم تا غروب آفتاب ادامه دارد ولي ساعات شب تعطيل ميشوند.
* پاريس تاكيد كرد بازگشت امام خميني قطعي است اما ساعت حركت از پاريس و ورود به تهران بعد از فراهم آمدن همه امكانات از جمله هواپيما رسما اعلام مي شود.
* شوراي مركزي هماهنگي سازمانهاي دولتي و ملي در اطلاعيه اي همكاري همه جانبه خود را با كميته هماهنگي اعتصابات كه به دستور رهبر انقلاب تشكيل شده است ، اعلام داشت .
*در حمله به ژندارمري ، سرلشگر تقي لطيفي رييس پرسنل ژندارمري مجروح وبه بيمارستان منتقل شد .
*به دنبال باز شدن فرودگاههاي كشور سه هواپيماي نظامي آمريكايي دويست آمريكايي را از تهران خارج كرد و همچنين عده اي انگليسي و بلژيكي و ژاپني تهران را ترك كردند .
*كميته تنظيم اعتصابات با صدور اطلاعيه اي از مردم خواست تا اتو بوس ها را آتش نزنند .
*دانشكده صنعت نفت آبادان به تصرف نظاميان در آمد .
*كاركنان سازمان امور استخدامي دبير كل سازمان و معاونش را اخراج كردند .
*هشت نماينده مجلس شوراي ملي از نمايندگي استعفا كردند .
*در پي حمله ماموران شهرباني به خانه هاي خيابان سردار جنگل رشت تظاهرات دامنه داري در اين شهر برگزار شد .
*بختيار در يك مصاحبه مطبوعاتي رئوس بر نامه هاي آتي خود را تشريح كرد .
*يك سخنگوي وزارت دفاع آمريكا اعلام كرد : ايران خريد هاي دوازده ميليارد دلاري خود را از آمريكا كه به وسيله دولت هاي سابق بسته شده بود كاهش داد .
*وزارت امور خارجه ايران نيز در همين روز دستور تخليه كاركنان غير نظامي و همه اعضاي خانواده كاركنان نظامي آمريكا را صادر كرد .
* روزنامه پراودا ارگان حزب كمونيست شوروي هم نوشت : محافل امپرياليستي كه 25 سال رژيم شاه را در نقش نگهبان خليج فارس مي پروراندند با تشد يد بحران ايران به منظور يافتن تكيه گاه تازه اي به سراغ تركيه رفتند . از زمان ملاقات سران چهار دولت بزرگ ( آمريكا، آلمان ، انگليس و فرانسه در گوادلپ) ناز و نوازش تركيه شروع شده است .
* راديو لندن : ايران به سرعت به سوي هرج و مرج پيش مي رود .
در گذشت آيت الله حائري يزدي :
در چنين روزي در سال 1315ه ش حضرت آيه الله العظمي حائري يزدي موسس حوزه علميه قم به ديدار حق شتافتند .
آية الله شيخ عبدالكريم حائري در سال 1267 ه . ق در روستاي" مهرجرد» يزد ديده به جهان گشود . آن عالم رباني پس از طي تحصيلات مقدماتي در حوزه ديني يزد براي فراگيري علوم آل محمد راهي سرزمين عراق شدند . ايشان در حوزه علميه سامرا نزد فقهاي بزرگي چون آية الله سيد محمد فشاركي و آية الله نوري زانوي تلمذ به زمين زدند و در همان جا به مقام اجتهاد نايل آمدند . ايشان پس از آن به حوزه علميه كربلا رفتند و در آن مكان مقدس به تدريس دروس خارج فقه و اصول مشغول شدند .
آية الله حائري در اواخر سال 1332 هجري به دعوت مردم اراك به ايران آمد و تا سال 1340 ه ق كه عازم قم شد در حوزة علمية شهر اراك تدريس مي كرد . آية الله حائري يزدي در اواخر زمستان 1300 ه ش به همراه فرزند بزرگش حاج شيخ مرتضي حائري و آيت الله محمدتقي خوانساري به قصد اجابت دعوت مردم، از اراك به سمت قم حركت كردند و در ميان انبوه جمعيت استقبال كننده وارد شهر قم شدند. ايشان در سال بعد تدوين ساختار جديد حوزه علميه قم را به عهده گرفتند به طوري كه در حال حاضر تاسيس حوزه، تعمير مدارس ديني و تغيير روش آموزشي از جمله يادگارهاي ايشان شمرده مي شود .آن عالم رباني در طول عمر بابركتشان آثار ارزشمندي نيز از خود به يادگار نهادند كه از ميان آنها مي توان به كتاب الصلوة ، دور الاصول و بحث درباره ابواب مختلف فقهي اشاره كرد . ايشان در طول زندگي خود شخصيت هاي بارزي را به جهان اسلام تقديم داشتند كه از ميان آنان ميتوان از حضرت امام خميني ره ، آية الله العظمي گلپايگاني، آية الله العظمي اراكي و آية الله العظمي مرعشي نجفي نام برد. حضرت امام (ره) درباره زندگي زاهدانه استاد معظم خود فرموده است:« جناب استاد معظم و فقيه مكرم حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي – كه از سال 1340 تا سال 1355 رياست تامه و مرجعيت كامله قطب شيعه را داشت همه ديديم كه چه سيرهاي داشت. با نوكر و خادم خود همسفره و هم غذا بود و روي زمين مينشست.» آية الله حائري پس از عمري تلاش در جهت نشر معارف حقه اسلام ، در سن هشتاد و يك سالگي، دهم بهمن 1315 هجري شمسي ، ( هفدهم ذيقعده 1355 ه . ق ) به ديار ابدي شتافت و در جوار مرقد مقدس حضرت معصومه عليهاالسلام به آغوش خاك سپرده شد.
گشايش كتابخانه مجلس شوراي ملي :
درچنين روزي در سال1304هجري شمسي ، كتابخانه مجلس به طوررسمي گشايش يافت . عرب كيخسرو نماينده زرتشتي مجلس شوراي ملي در دوره دوم مجلس شوراي ملي مديريت كتابخانه كوچكي را به عهده داشت . وي كه فرد فرهنگي بود ، دو سال پس از پيروزي انقلاب مشروطه در سال 1288 ه ش ، لايحه تاسيس كتابخانه مجلس را به نمايندگان مجلس ارايه كرد و تاسيس بخش كتابخانه در هفتم ژانويه همان سال در مجلس شوراي ملي تصويب شد . عرب كيخسرو در اين مسير به جمع آوري گسترده كتب از شهرهاي مختلف كشور مبادرت ورزيد . كيخسرو شاهرخ با همكاري برخي از نمايندگان مجلس شوراي ملي نظير دكتر رضا افشار ، شيخ ابراهيم زنجاني و سيد نصر الله تقوي و همچنين اعتصام السلطنه ، محمد الامير و محمد علي فروغي ( ذكاء الملك ) در راه اندازي كتابخانه تلاش هاي بسياري كردند . قبل از اين كه كتابخانه رسما گشايش يابد ، كتاب هاي كتابخانه در چندين قفسه چوبي در دو اتاق قرار داده مي شد . در سال 1301 ه ش ساختمان كتابخانه از يك محل موقتي به يك ساختمان دايم نقل مكان كرد . اين كتابخانه در شرق مجلس قرار داشت و در واقع بخشي از خانه ميرزا حسين خان سپهسالار بود .سرانجام كتابخانه در چنين روزي در سال 1304 ه ش زيرنظريوسف اعتصام الملك آغازبه كاركرد. كتابخانه مجلس يكي از بزرگترين كتابخانه هاي ايران و يكي از غني ترين كتابخانه هاي جهان در حوزه كتب خطي است . در اين كتابخانه قريب هفده هزار جلد كتاب خطي و بيش ازپانزده هزار جلد كتاب چاپي نگهداري مي شود . در بخش نشريات آن نيز مجموعه اي كامل از نشريات مختلف كشور در اختيار علاقمندان قرار مي گيرد . كتابخانه مجلس در حوزه تاريخ نيز به عنوان يكي از كتابخانه هاي مطرح ايران است به طوري كه بيشترين منبع فارسي از اسناد ، مدارك و مكاتبات دوره مشروطه در اين كتابخانه نگاهداري مي شود .
خريد سلاح :
در چنين روزي در سال 1307 ه ش رضا خان اقدام به خريد گسترده نظامي در سطح كشور كرد . وي براي نخستين بار ميزان شش ميليون تومان سلاح براي ارتش خريداري كرد . ارتش يكي از پايه هاي اصلي حكومت رضاخان بود .
در گذشت تقي آراني :
دكتر تقي اراني پايه گذار حزب كمونيست در ايران در چنين روزي در سال 1318 در زندان در گذشت . وي در سال 1280 در تبريز به دنيا آمد و در دبيرستان دارالفنون ، دانشكده پزشكي دانشگاه تهران ، دانشگاه برلين ، دانشكده فلسفه برلين تحصيل كرد و موفق شد در رشته هاي پزشكي و فيزيك درجه دكتري در يافت دارد . وي را رهبر سابق حزب كمونيست ايران و نيز بنيانگذار معنوي حزب توده ايران دانسته اند . وي در دوران دانشگاه از جمله مليون پرشور و ستايشگر فرهنگ و تمدن ايران باستان بود و در زمان تصويب قرار داد 1919 مخالفت جدي خود رابا اين قرارداد استعماري اعلام كرد . اراني ابتدا مقالات خود را درباره فرهنگ و تمدن ايران در مجلات «ايرانشهر» و « فرنگستان» چاپ و منتشر مي كرد اما پس از گرايش به مسلك اشتراكي و اصول عقايد ماركس و لنين دست به انتشار سلسله مقالاتي بدون امضا در مجله كمونيستي « پيكار» در آلمان زد . وي در همين دوره به تدريس زبان عربي در دانشگاه برلين مشغول بود . تقي اراني پس از بازگشت به ايران در دانشكده فني دانشگاه تهران مشغول به تدريس شد و ضمن آن با تشكيل جلسات پنهاني با روشنفكران چپگراي ايراني به سازماندهي و تاسيس « حزب كمونيست ايران » مشغول بود . تاسيس و انتشار روزنامه دنيا (به عنوان اولين نشريه چپگراي فارسي و ارگان حزب كمونيست ايران ) از نخستين كارهاي وي در اين دوره بود . پس از آن كه انتشار مجله « دنيا » ممنوع شد وي به همراه تعداد زيادي از همفكران و هم مسلكان ديگر ( مشهور به گروه 53 نفر ) به اتهام تبليغ مسلك اشتراكي در ايران در بيست و يكم ارديبهشت 1316 ش دستگير شدند . پس از محاكمه گروه 53 نفر در دادگاه جنايي تهران ، دكتر اراني محكوم به ده سال حبس شد . وي در سن سي و هشت سالگي در زندان قصر به علت ابتلا به بيماري تيفوس در گذشت . هنوز برخي از مورخان مرگ وي را طبيعي نمي دانند . او از خود آثاري نيز به جاي گذاشته است كه از ميان آنها مي توان به تدوين كتب درسي شيمي و فيزيك براي دوره متوسطه ، كتابي در زمينه روانشناسي ، كتابي در زمينه نظريه هاي علمي ، كتابي با نام عرفان و اصول مادي اشاره كرد .
تولد آنتوان دو سنت اگزو پري :
در چنين روزي در سال1900 ميلادي آنتوان سنت اگزوپري ديده به جهان گشود . اگزو پري ابتدا به ترجمه كتب ادبي روي آورد و در آغاز كار در سال 1912 كتاب « ژول سزار» را از زبان لاتين به فرانسه ترجمه كرد . او به دليل علاقمندي بسيار به پرواز آرزو داشت كه خلبان شود و بيشتر اوقات به همين دليل از مدرسه فرار مي كرد تا پرواز هواپيما ها را تماشا كند . وي پس از طي تحصيلات مقدماتي وارد دانشكده نظام شد و توانست در سال 1922 پرواز كند . وي در سال 1926 ميلادي رمان خلبان را منتشر ساخت . همين رمان باعث افزايش محبوبيت او در ميان عامه مردم شد . وي پس از آن در اين حوزه به تحرير رمان هاي چندي همت گمارد كه از ميان آنها مي توان به « پيك جنوب» و «پرواز شبانه» ، «خلبان جنگي » ،« سرزمين آدم ها » ، «قلعه زنداني شن» و « مانون» اشاره كرد . اگزو پري در سي و يكم ژوئيه 1944 بر اثر يك سانحه هوايي در گذشت .
شازده كوچولوي او مهمترين رمان اگزوپري است . وي در اين رمان زيبا و شاعرانه وصف انساني را پيش مي كشد كه در ميان جامعه دگرگون و پيشرفته سردر گم است . شازده كوچولوي ساده و بي غل و غش او با خروج از انزوا و حضور در ميان جامعه با اشكال مختلف زندگي و انسان هاي گوناگون روبرو مي گردد . شازده كوچولوي اگزوپري نمونه يك انسان ساده و بي رياست كه روح پر از صداقت خود را در ميان عامه به نمايش مي گذارد .
تولد آنتوان پاولويچ چخوف :
درچنين روزي در سال1860ميلادي آنتوان پاولويچ چخوف نويسنده روسي درتاگونوك به دنيا آمد .او به دليل فقر مالي پدر آن چنان كه بايد نتوانست در دوران نخستين زندگي خود تحصيل علم كند اما احساسات او دايما در غليان بود . وي از همان سالهاي آخر دبيرستان به نوشتن قطعات ادبي روي آورد و در همين زمان سردبيري مجله مدرسه اش را برعهده گرفت. چخوف بعدها به دانشكده پزشكي دانشگاه مسكورفت و گاهي نيز براي مجلات ادبي داستان هاي طنز مي نوشت . چخوف نخستين نمايشنامه خود را با نام يتيم، در سال 1877 ميلادي نگاشت . اين نمايشنامه زندگي او را تغيير داد و از آن پس وي به نمايشنامه نويسي روي آورد . وي ايوانف را در سال 1877 ، ديو چوبي را در 1889 و مرغ دريايي، را در 1859 نوشت . او همچنين سه خواهر را در سال 1901 ، عمو وانيا را در سال 1899 نوشت . چخوف همچنين در دوران عمر ادبي خود به نگارش چندين داستان كوتاه نيز همت گمارد كه « زن و سگ كوچك » ، « عزيزم » از مشهورترين آنهاست . آنتون پاولوويچ چخوف در چهل و چهار سالگي در گذشت . چخوف در اكثر داستان هايش با قدرتي فوق العاده، كندذهني و تنگ نظري طبقه مرفه و همين طور چاپلوسي و تملق كارمندان و خصوصيات آدم هاي حقير جامعه قرن نوزدهم روسيه را به تصوير كشيده است. نوشته هاي او در پايان عمر رنگ انقلاب و انتقاد به خود گرفتند و قهرمانان داستانهايش را افراد طبقات پايين جامعه تشكيل دادند
در گذشت پوشكين :
در چنين روزي در سال 1837 ميلادي الكساندر پوشكين دار فاني را وداع گفت . السكاندر پوشكين شاعر و نويسنده بزرگ روس در سال 1799 ميلادي در مسكو به دنيا آمد . او ابتدا به خدمت وزارت خارجه روسيه در آمد و با سرودن قصيده اي درباره آزادي محكوم به تبعيد شد . وي همچنين قطعه زنداني قفقاز را پس از بازديدي از قفقاز در سال 1822 ميلادي به رشته تحرير در آورد . پوشكين به دليل داشتن عقايد آزادي خواهانه در سال 1824 ميلادي از شغل خود استعفا داد و پس از آن به ملك پدري خود در پسكف رفت و در همان جا" بوريس گودنف "و "اوژني اونژين" وهمچنين داستان منظوم" فواره باغچه سراي " را نگاشت . دوره كتاب "تاريخ شورش بوكاچف "،" دختر سروان" ، "كولي ها و دوبروفسكي" از ديگر آثار پوشكين اند . پوشكين در 38 سالگي در يك حادثه دوئل كشته شد .
تولد رومن رولان :
در چنين روزي در سال 1866 ميلادي رومن رولان نويسنده مشهور فرانسوي به دنيا آمد . وي در سال 1915 ميلادي جايزه نوبل ادبي را از آن خود كرد .او در رشته تاريخ تحصيل كرد اما به ادبيات نيز علاقه فراوان داشت و همين علاقه او را بر آن داشت كه دست به نوشتن داستان ، نمايشنامه و سرانجام زندگي نامه بزند . وي ابتدا زندگاني بتهوون را نوشت و سپس شرح زندگي ميكل آنژ را منتشر كرد . او هشت سال نيز به نوشتن رمان " ژان كريستف " پرداخت . وي در پايان عمر به انديشه هاي عرفاني شرقي گرايش پيدا كرد و از طرفداران گاندي ، رهبر انقلاب مردم هند شد. وي در سال 1932 در سويس به ديدار گاندي رفت . رومن رولان در سال 1944 در سن 78 سالگي درگذشت . گاندي ، تولستوي ، آنتوانت ، آنزمان فرا مي رسد، جان شيفته ، خاطرات جواني ، دانتون ، روبسپير ، سفر دروني و گرگهـااز ديگر آثار معروف اويند .
تولد كلود كرو :
درچنين روزي در سال1713ميلادي ، كلرو رياضيدان و مهندس فرانسوي درپاريس به دنيا آمد . وي درسال1736ميلادي خواستار اندازه گيري طو ل يك قوس نصف النهار شد و در اين مسير به موفقيت هايي هم دست يافت. كلود كلرو در18سالگي به عضويت آكادمي علوم فرانسه پذيرفته شد.
در گذشت شارل يازدهم :
در چنين روزي در سال 1697 شارل يازدهم ، پادشاه سوئد در گذشت .وي در سال 1660 ميلادي به سلطنت رسيد و مدت 37 سال حكومت كرد .
بمباران پاريس :
در چنين روزي درسال 1916 و در جريان جنگ جهاني اول پاريس براي نخستين بار به وسيله بالن هاي آلماني بمباران شد. واقعه زپلين به عنوان يكي از وقايع مهم در تاريخ جنگ جهاني اول ماندگار شده است .
آغاز روابط چين و آمريكا :
در چنين روزي در سل 1979 ميلادي كارتر رييس جمهور وقت آمريكا رسما به دنگ شيائو پينگ مشاور نخست وزير چين براي ورود به كاخ سفيد خوش آمد گفت . اين ملاقات سرفصل تجديد روابط ميان دو كشور بود .
پايان آزمايش هاي هسته اي :
در چنين روزي در سال 1996 ميلادي ژاك شيراك رييس جمهور فرانسه پايان قطعي و مشخص آزمايش هاي هسته اي اين كشور را اعلام كرد .
تولد دانيل برنولي :
در چنين روزي در سال 1700 ميلادي برنولي رياضيدان سوئيسي به دنيا آمد . وي با رها جوايز علمي رابه خاطر كشف هايش در حوزه رياضيات از آن خود كرد .
در گذشت فريتس هابر :
در چنين روزي در سال 1934 ميلادي هابر شيميدان آلماني در سن 65 سلگي در گذشت . وي به سال 1918 ميلادي جايزه نوبل را از آن خود كرد .
امضاي پيمان ريو :
در چنين روزي در سال 1942 ميلادي پرو و اكوادور پيمان ريو را امضا كردند . اين پيمان براي تعيين مرزها و حدود دو كشور بود .
بمباران لندن :
در چنين روزي در سال 1944 ميلادي 258 بمب افكن آلماني بر فراز لندن به پرواز در آمدند .
قانون اساسي در نائورو :
در چنين روزي در سال 1968ميلادي كشور نائورو داراي قانون اساسي شد . نائورو جزيره اي است در شمال شرقي گينه نو در اقيانوس كبير . نژاد مردم اين كشور زرد و سفيد و زبان رايج ميان آنان انگليسي و محلي است . نوع حكومت اين كشور جمهوري است . اين كشور در سال 1968 از انگلستان مستقل شد .
تظاهرات در اندونزي :
در چنين روزي درسال 2001 ميلادي در اندونزي هزاران نفر از دانشجويان اين كشور پارلمان را مورد هجوم خود قرار دادند و از عبد الرحمان وحيد نخست وزير، جانشين سوهارتو، خواستند به شايعات درباره فساد مالي خود پاسخ گويد . وحيد در پاسخ به اين گفته ها اعلام كرد كه از نخست وزيري كناره گيري نخواهد كرد . اما سرانجام مجبور به كناره گيري شد.
نخستين كار ديسني :
در چنين روزي در سال 1920 ميلادي والت ديسني نخستين كار خود را با هفته اي چهل دلار در كانزاس سيتي آغاز كرد .
نظر شما