به گزارش گروه فرهنگ و ادب " مهر" ، عنوان رمان سوزه سوزه نوعي مويه در مراسم عزاداري اهالي لرستان است. آنچه مي خوانيد بخشي از اين كتاب است: " با صداي در اتاق، از جا مي پرم و رشته افكارم پاره مي شود. فرشته تند مي آيد كنار گنجه مي نشيند . سرش را ميان زانوها فرو مي كند ، هق هق آرامش را مي شنوم و سرخي چشمهايش را مي بينم. فرشته اهل گريه نبود. حتي موقعي كه گيسش را با غيظ مي كشيدم تا جيغ بزند . يا اين كه مچ دستش را مي پيچاندم و به كمرش فشار مي دادم . در عوض با استخوان مشتش چنان به شكمم مي كوبيد كه نفسم بند مي آمد و بي اختيار اشك از چشمم مي ريخت و ..." .
در بخشي ديگر آمده است : "... صداي انفجار ، چهار ستون مغازه را مي لرزاند . عرق سردي به تنم مي نشيند. سرم روز زانوهايم مي لرزد... برق قطع مي شود . صداي خرد شدن شيشه و شكستن و فرو ريختن آن با صداي فرياد و قدمهاي عده اي كه در خيابان مي دوند، درهم مي شود. گرد و غبار تمام خيابان را مي پوشاند . عده اي خاك آلود و گيج از مه خاك بيرون مي آيند . صداي فريادها هه را به طرف محل انفجار مي كشاند..." .
رمان سوزه سوزه در 102 صفحه، به شمارگان 2200 نسخه و با قيمت 650 تومان به بازار كتاب عرضه شده است.
نظر شما