مصطفی محدثی خراسانی، شاعر در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره کارنامه شعر فارسی در 3 دهه گذشته گفت: شعر پس از انقلاب هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمی رشد چشمگیری داشته است. به ویژه شیوع شعر در میان نسل جوان، برای اولین بار در تاریخ شعر فارسی با این گستردگی و تعمیق، بعد از انقلاب دیده شد. تعبیر شعر جوان را در متون کهن خود نداریم و این عبارت، تعبیری است که در سالهای پس از انقلاب متداول شد.
وی با اشاره به مساله نوگرایی و فرمهای جدید در شعر فارسی گفت: وقتی شعر گسترش پیدا میکند، از طرفی سلیقههای مختلف با این جریان مرتبط میشوند و از طرفی بسیاری از شاعران میدانداران عرصه شعر نسل جوان هستند و این طبیعی است که عطش نوآوری داشته باشند و این عطش موجب تشکیل نحلهها و صداهای مختلف شود. البته همه نحلهها الزاما به مقصد رستگاری در شعر نمیرسند، اما حضور تفاوتها میتواند در نهایت به نفع جریان اصیل و ریشهدار شعر فارسی مصادره شود.
این شاعر در ادامه گفت: البته این اتفاق وقتی میافتد که عرصه، خالی از منتقدان و روشنگران نباشد. نقیصهای که در این زمینه و طی این سالها وجود داشته است، نبود فضای نقادی بیطرفانه بوده که آسیبهای را متوجه برخی از استعدادها کرده که اگر به درستی مورد حمایت قرار میگرفتند، میتوانستند به بالندگی رسیده و از قلههای شعر فارسی شوند.
محدثی خراسانی درباره میزان حمایت از حوزه شعر در کشور گفت: صراحتاً بگویم که در این کشور، تنها کسی که با تمام وجود به نقش شعر و فرهنگسازی به وسیله آن اهمیت میدهد، رهبر معظم انقلاب است. از ایشان که بگذرید، هیچ کدام از مسئولان با جان شعر ارتباط برقرار نکردهاند و همه شعار میدهند. در نظام فرهنگی کشور ما، شعر تعریف و جایگاه مشخصی ندارد. این موضوع هم در ارشاد صادق است و هم در حوزه هنری و هیچ افقی و راهکاری در نظام فرهنگی ما برای شعر تعریف نشده است. تنها به عنوان چاشنی و زنگ تفریح است که از شعر استفاده میشود.
وی افزود: در رسانهها هم وضع همینطور است. دورانی بود که به همت خود شاعران، مطبوعات و رسانهها به طور جدی به شعر پرداختند. نمونهاش زمانی بود که علیرضا قزوه ستون «بشنو از نی» را در روزنامه اطلاعات داشت. اما این فعالیتها به تدریج به دلیل نگاه حاکم بر نظام فرهنگی کشور، کمرنگ شد و امروز دیگر شعر نه در صدا وسیما و نه در رسانههای دیگر، حضور چندانی ندارد.
این شاعر اضافه کرد: در رسانه ملی با این که مهمترین ابزار کار، زبان فارسی است و هر لحظه با آن کار دارند، جایگاه واقعی و درخورش مشخص نشده است. بارها شده است که در برنامههای مناسبتی ادبی از ما شاعران دعوت میشود. وقتی به این برنامهها میرویم میبینیم که تهیه کننده و کسی که باید کار را هدایت کند، الفبای ادبیات را نمیشناسد. این موضوع هم بارها گوشزد شده که صدا و سیما باید شورایی برای تعریف استانداردهای ادبی داشته باشد که به این موضوع هم متاسفانه ترتیب اثر داده نشده است.
شاعر مجموعه «هزار مرتبه خورشید» گفت: طبیعتا وقتی تعداد آثار منتشر شده زیاد باشد، به همان نسبت هم ممکن است بسامد آثار خوب و بد زیاد باشد. اوایل انقلاب انتشار شعر به حوزه هنری محدود بود و شاعرانی که به شانی رسیده بودند، آثارشان منتشر میشد. اما امروز کار نشر سهلتر شده و تعداد آثار منتشر شده بیشتر است. من مشکل خاصی در این زمینه نمیبینم که تعداد آثار نسبت به گذشته بیشتر شده است. این موضوع زمانی ضربهزننده است که نقد و روشنگری وجود نداشته باشد. اگر نقد منصفانه وجود داشته باشد، مشکلی ایجاد نمیشود. اما اگر فکر شود که آثار وحی منزل هستند و نقدی در کار نباشد، این رویه منجر به آسیب خواهد شد.
محدثی خراسانی در پایان گفت: با تعابیری که رهبر انقلاب درباره شعر دارند، آن را ثروت و هنر ملی میدانند و صراحتا در جلسهای که چند سال پیش با ایشان داشتیم، به وزیر ارشاد و مسئولان حوزه هنری گفتند که اگر بودجه محدودی دارید و نمیدانید در کدام حوزه آن را سرمایهگذاری کنید، آن را خرج شعر کنید. چون اگر هنرهای دیگر را به کشور وارد کنیم، شعر تنها هنری است که واردکنندهاش نیستیم و در واقع صادرکننده آن هستیم. بنابراین درخواست با توجه به فرمایشات رهبری، از عملکردهای مقطعی و کوتاه مدت دست برداریم و اهداف شعر را در نظام فرهنگی کشور تعیین کنیم.
نظر شما