به گزارش خبرنگار مهر، در بیستمین نشست نقد نغمه که با موضوع بررسی "ترانه و ترانه سرایی بعد از انقلاب" و با حضورعبدالجبار کاکایی، اهورا ایمان و محمدعلی بهمنی(هر سه به عنوان شاعر و ترانه سرا) و مصطفی کمال پورتراب(موسیقیدان) شب گذشته در فرهنگسرای شفق برگزار شد ابتدا کارشناس مجری برنامه گفت: مجموعه نشست های نقد نغمه شامل 21 برنامه و همچنین نشست بررسی آثار لوریس چکناوریان برای استفاده بیشتر در یک کتاب منتشر می شود.
ابوالحسن مختاباد همچنین درباره نقش ترانه به عنوان یک رسانه تاکید کرد و افزود: در طی سه دوره، ترانه نقش رسانه را ایفا می کرد؛ حتی دوران جنگ و انقلاب فضای خاص خودش را در پیوند موسیقی و ترانه به وجود آورد.
سپس عبدالجبار کاکایی شاعر و ترانه سرا گفت: اشراف زیادی به تاریخ ترانه ندارم ولی از زمانی که ترانه و تصنیف با تکنولوژی همراه شد با حوزه های مختلفی ارتباط پیدا کرد و شنونده های زیادی را جذب خودش کرد.
کاکایی به دو خاستگاه ترانه اشاره ای کرد و در این باره توضیح داد: ترانه در دو خاستگاه رسمی و مردمی به وجود آمد. ترانه رسمی وظیفه نگهداری از زبان فارسی را بر عهده داشته است؛ همچنین ترانه رسمی موجب به وجود آمدن سانسور شد. ترانه رسمی و مردمی با عبور از بحرانی مثل انقلاب هنوز نتوانسته به تعریف مشخصی برسد که بتواند به پیشرفت ترانه سرایی کمک کند. ترانه سرایی جریان ساز را می توان در خاستگاه مردمی آن جست و جو کرد زیرا پدیده ای به نام ترانه نویسی نوین در ترانه سرایی مردمی به وجود آمد.
وی درباره اولین سانسوری که در ترانه سرایی به وجود آمد، تصریح کرد: موضوعی به نام سانسور اولین بار برای ملک شعرای بهار به وجود آمد؛ ملک الشعرا زمانی که برای ضبط ترانه خود به استودیو رفت مامور نظمیه قبل از ضبط ترانه درخواست کرد کلماتی را در ترانه تغییر دهد که با مخالفت بهار روبرو شد ولی در نهایت کلمات در ترانه تغییر پیدا کرد و ترانه ضبط شد.
این ترانه سرا در ادامه گفت: ترانه رسمی با سانسورهای خود خلاقیت ها را دچار نقصان می کند و زمانی که ترانه سرا برای سروده های خود آزادی نداشته باشد هراس در قلم او مانع خلاقیتش می شود.
مصطفی کمال پورتراب در ادامه برنامه گفت: در سه مورد می توان موسیقی و ترانه را مورد بررسی قرار داد گاهی اوقات شعر آنقدر گویا است و ظرافت های آن کاملا رعایت شده و دیگر نیازی به موسیقی ندارد و بر عکس این قضیه هم اتفاق می افتد گاهی موسیقی آنقدر غنی است که دیگر احتیاجی به ترانه ندارد.
این مدرس موسیقی در خصوص تلفیق شعر و موسیقی با هم گفت : در مورد سوم، ما ترانه و موسیقی را با یکدیگر پیوند می دهیم در این شرایط موسیقیدان و شاعر باید ظرافت های کار خود را رعایت کنند و با یکدیگر به توافق برسند و برای دست یافتن به یک نظر مشترک هر دو باید از خود گذشت نشان دهند.
محمدعلی بهمنی (شاعر و ترانه سرا) نیز درباره پیشینه ترانه گفت: زمانی که من ترانه سرایی را شروع کردم باید روی یک ترانه کلام مجدد می گذاشتیم تا بتوانیم وارد این عرصه شویم؛ آن زمان گذاشتن ملودی روی کلام ممنوع بود. از نظر من موسیقی کلامی است که روی ملودی از پیش تعیین شده گذاشته می شود. ولی اگر کلام داشته باشیم و بخواهیم روی آن ملودی بگذاریم دچار به هم ریختگی خواهیم شد و از خاستگاه آن دور می شویم برای من در ابتدا ساخت ملودی خوشایند است.
بهمنی درباره دستورالعمل های انتخاب ترانه در صدا و سیما عنوان کرد: در مرکز موسیقی صدا و سیما بانک ترانه ای وجود دارد که از میان آنها تعدادی ترانه مورد قبول واقع می شود و بدون اینکه به ترانه سرا اطلاعی بدهند ترانه را می خوانند در صورتیکه شعر باید با لحن خود شاعر خوانده شود. این مساله در حال تبدیل شدن به یک مصوبه است که بدون اجازه شاعر و ترانه سرا نباید از اثر استفاده کرد.
وی در ادامه بیان کرد: ما در روزگاری هستیم که ترانه های خوب سروده می شود ولی متاسفانه مورد استقبال و حمایت شرکت ها قرار نمی گیرد و فرصتی برای آنها به وجود نمی آید تا شنیده شوند. جشنواره سال گذشته شعر فجر موجب شد تا شاهد ترانه های خوب و قابل توجهی باشیم که بیشتر این ترانه ها متعلق به ترانه سراها و شاعران شهرستانی بود.
بهمنی درباره کلام فاخر اظهار کرد: کلام فاخر به شکل و شمایل ترانه نیست بلکه به محتوای آن مربوط می شود اگر شاعر بتواند به خوبی از پس انتقال پیام بر بیاید می توان گفت کلام شاعر و ترانه سرا فاخر محسوب می شود.
پور تراب در ادامه گفت: تصنیف چیزی است که باید در آن گوشه ها و در آمدها را در آن رعایت کرد. موسیقی شرق اگر دارای ارکستر هم باشد هیچ گاه سازها چند صدایی نیستند در ایران و به طور کلی موسیقی شرق سازها هارمونی ندارند و در واقع یک صدا زده می شوند.
وی افزود: موسیقی اگر ناجور باشد مردم را به لحاظ روحی مریض می کند زیرا موسیقی خوراک روح است و باید به روح خوراک خوب رساند اگر مردم کارهای با کیفیت بشنوند سطح آنها بالا می رود و دیگر شنونده کارهای ضعیف و سطح پایین نخواهند شد.
اهورا ایمان در سخنان پایانی گفت: قرار بود در این جلسه تنها به موضوع جایگاه ترانه در بعد و قبل از انقلاب بپردازیم ولی بیشتر در مورد مسائل پدیدار شناختی صحبت کردیم. اگر این جلسات بیشتر شود ما می توانیم در هر جلسه تنها روی یک موضوع متمرکز شویم و در آخر باید بگویم اگر ساز و کار اقتصاد موسیقی و بدون رسانه ای بودن آن حل شود مشکلات بزرگی از سر راه موسیقی کنار می رود.
نظر شما