پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۲ بهمن ۱۳۸۳، ۱۲:۴۷

" شعر انقلاب " ، درخشش ها ، دغدغه ها و آسيب ها ( 11 )

علي رضا بهرامي : جنگ تحميلي ، فرصت قد كشيدن را از " شعر انقلاب " سلب كرد / آثار بسياري از شاعران امروز ، نه شعر انقلاب است ، نه شعر جنگ

علي رضا بهرامي : جنگ تحميلي ، فرصت قد كشيدن را از " شعر انقلاب " سلب كرد / آثار بسياري از شاعران امروز ، نه شعر انقلاب است ، نه شعر جنگ

علي رضا بهرامي - شاعر و محقق ادبيات ، گفت : " شعر انقلاب " به سه دسته‌ي كلي و گذرا تقسيم پذير است : شعرهاي سروده ‌شده در سالهاي 32 تا 56 ، شعرهاي سالهاي 57 و 58 و شعرهاي سال 59 به بعد .


اين شاعر و محقق ادبيات در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : بي ترديد درسرايش شعرهاي مبارزاتي و اعتراضي يا ترسيمي ( سياهي‌ها ) كه شاعراني چون مهدي اخوان ثالث، محمدرضا شفيعي كدكني ، حميد مصدق ، خسرو گلسرخي ،  سياوش كسرايي، احمد شاملو و حتي عباس صادقي پدرام درسالهاي پس ازكودتاي 28 مرداد خلق و منتشر كردند، عنصر شهامت دخيل بوده است ؛ ازاين جهت مي توان گفت كه اين دسته ازشاعران برگردن شعرانقلاب حق ويژه ‌اي دارند.

علي رضا بهرامي تصريح كرد : شعرهاي سال‌هاي 57 و 58، ماه‌ هاي پيشين و پسين انقلاب اسلامي نيزآثاري بودند كه با سيل خروشاني كه درحركت بود، نمايان و با همان همراه شدند ؛ به ‌گونه‌ اي كه سرعت تاثيرپذيري وتاثيرگذاري درشعرهاي اين محدوده ‌ي زماني به اوج خود رسيد. در اين مقطع ، كتاب به‌ عنوان رسانه ‌اي گويا جايگاه ويژه ‌اي يافته بود وبارروشنفكري و پيشقراولي جامعه بردوش نويسندگان و شاعران افتاده بود، و چه كاركرد اجتماعي براي شعر از اين بهتر كه مثلا سرود تظاهرات دانشجويي عليه رژيم ستمشاهي پهلوي شود؟!



درسرايش شعرهاي مبارزاتي و اعتراضي يا ترسيمي ( سياهي‌ها ) كه شاعراني چون مهدي اخوان ثالث، محمدرضا شفيعي كدكني ، حميد مصدق ، خسرو گلسرخي ،  سياوش كسرايي، احمد شاملو و حتي عباس صادقي پدرام درسالهاي پس ازكودتاي 28 مرداد خلق و منتشر كردند، عنصر شهامت دخيل بوده است .

وي خاطرنشان ساخت : يكي از نكات مورد توجه اين است كه شعرهاي انقلابي خلق شده درسال‌هاي 59 به بعد، به‌ دليل انبوه توليد شعر و شاعر مصلحت آميز، رنگ و هويت خود را آنچنان كه بايد و شايد، باز نيافت. هرچندعظمت چنين رويدادي آنچنان بر تمامي مفاهيم و اجزاي جامعه تاثيرگذار است كه به تبع آن، به گستره ‌ي جديدي از محتوا، واژگان وتعابيرشعري دست يافتيم؛ اما شايد فاصله‌ي انقلاب اسلامي تا آغاز جنگ تحميلي آنچنان كوتاه بود كه فرصت قد كشيدن و ابراز وجود ازآن گرفته شد؛ منتها همين شرايط مي‌طلبد كه در چنين زمينه ‌اي با نگاهي تيزبينانه ‌تر، به تحليل مسائل بپردازيم تا سره را از ناسره بازشناسي و افقي خالص پيش روي فرزندان انقلاب و نسل‌هاي پسين واگشاييم.



بهرامي اضافه كرد : متاسفانه بسياري ازشاعراني كه امروزه به‌ عنوان شاعران شاخص درعرصه ‌ي تعهد انقلابي شناخته مي‌شوند ، شعرشان نه انقلابي است و نه شعرجنگ ؛ اما همين نبود تفكيك ، تحليل و تعريف دقيق يا حتي درست، موجب شده است كه كليت جريان ذهني جامعه به اين مساله وقوف نيابد. دراين جهت ( بررسي شعر انقلاب ) هيچ كنگره ‌ي علمي نقد و تحليل هم نتوانستيم برگزار كنيم؛ هرچند كه مگر كميت كنگره ‌هاي شعرجنگمان، به ‌ويژه دراين اواخر، چه داشته ‌اي به داشته‌ هاي ما افزود؟ جز آنكه ديديم اما درنيافتيم كه نسل متاثر از تبعات جنگ، به چه سمتي گرايش معنايي يافته است.



 

اين شاعر و محقق ادبيات در ادامه ي گفت و گو با مهر، ياد آور شد : شايد به همين دليل است كه نتوانستيم شعر انقلاب وجنگمان را در گذرزمان، از خطر ايستايي وارهانيده و آن‌را به پويايي برسانيم. نتوانستيم، چون هنوزدربند آنيم كه دركنگره ‌ي شعر جنگمان لوح عفاف اهدا كنيم و شاعر پيشكسوت آغازينمان هم براي انتخابات رياست جمهوري نطق كند ! هيچ ذهن صادقي مقام والاي مفاهيمي چون عفاف و اهميت وجود مسائل اجتماعي - سياسي جامعه ‌اي كه شاعردرآن

بهرامي : ما هنوزدربند آنيم كه دركنگره‌ي شعر جنگمان لوح عفاف اهدا كنيم و شاعر پيشكسوت آغازينمان هم براي انتخابات رياست جمهوري نطق كند !

زندگي مي ‌كند را انكار نخواهد كرد ؛ اما همين مسائل بيانگر آن است كه ما هيچگاه از تكراررهايي نيافتيم تا به افق‌ هاي جديدتر بيانديشيم و همچنان گمان مي كنيم كه اصولگرايي يعني ايستايي و گفتمان ثابت در طول دهه ‌هاي متمادي. جالب آن است كه پس از گذشت بيش از دو دهه هنوز انتظار داريم كه همان واژه‌ ها و فضاي گفتماني، همچنان شورآفرين باشد. به اين دلايل است كه حتي نتوانستيم وجود احتمالي جريان ،  تفكر و انگيزه‌ هايي را كه سعي كرده و مي‌ كنند تا ما را دراين وضعيت ثابت نگاه دارند، كنكاش كنيم .


بهرامي درپايان گفت : وقتي دركشوري همچون نيجريه كه نمي ‌دانم شعر در ميان مردمان آن چقدرعموميت دارد و چقدرهنرملي شناخته مي ‌شود يا اصلا هنر است يا نه ، « كن ساراو ويووا » ي كانديداي جايزه ‌ي نوبل ادبي را به ‌خاطرمبارزه ي‌ قلمي دردفاع از سرمايه ‌هاي ملي و حقانيت مردم مظلوم كشورش و عليه دستگاه زورمدار و زرسالار استعماري " شل "، به‌ دست ژنرال‌هاي كودتاچي و نه در زمان ديكتاتوري برانكو و پينوشه، كه درآستانه ‌ي سال 2000، بردار مي ‌كنند، به اين مي ‌انديشم كه كداميك از شاعران انقلابي ما توانستند به چنين مقام والايي برسند؟ گيرم كه ده ‌ها نوبل ادبيات را هم به اين سياه رادمرد بزرگواربدهند، در مكتب كدام بنياد و سازمان ونهاد حفظ و نشر پرورش يافته بود كه از قصه ‌ي حنجره و طناب وچوبه ي‌ داربارديگرحماسه ‌اي  رشك برانگيزساخت ؟!

کد خبر 153569

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha