پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۱۲ بهمن ۱۳۸۳، ۱۴:۴۳

گفت و گوي مهر با شاعران نسل دوم

هادي منوري : " شعر انقلاب " مي ماند / علي رضا بهرامي : آثار بسياري از شاعران امروز ، نه شعر انقلاب است ، نه شعر جنگ

اشاره : " شعر انقلاب " بي ترديد يكي از شاخه هاي اصيل و باورمند هنر و ادبيات متعهد پس از انقلاب است كه در زمان خود به جريان سازي هاي فرهنگي ، اجتماعي پرداخته است ، گروه فرهنگ و ادب خبرگزاري مهر ، طي يك نظرخواهي تلاش كرده است تا به بررسي جايگاه فعلي اين نوع از ادبيات در مجموعه ي اهل ادب و از زبان خود آنها بپردازد كه " بخش دوم " آن را مي خوانيد :

دكتر هادي منوري : " شعر انقلاب " مي ماند / مظلوميت ما به خاطر عدم همراهي روشنفكران در مقطعي تاريخي است
دكتر هادي منوري - شاعر و منتقد ادبيات ، گفت : " شعر انقلاب " در تاريخ فرهنگ و ادبيات ما ، حال و هواي مردمي را نشان مي دهد كه از يك ظلم به سمت عدالت حركت مي كنند .


اين شاعر و منتقد ادبيات در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : به اعتقاد من " شعر انقلاب " به عنوان گونه اي ادبي در فرهنگ و ادبيات ايران ماندگار است ، چرا كه جريان شعر انقلاب توانست تاثيرات عميقي روي نسلي از جوانان بگذارد ، با اين كه سالها از پيروزي انقلاب اسلامي و ادبيات و شعر آن دوران مي گذرد ، هنوز هم شاهد اين تاثيرها بر شعر و كلام جوانان نوظهور شاعر و اهل قلم هستيم .

دكتر هادي منوري در ادامه تصريح كرد : يكي از مشكلاتي كه ما در شعر انقلاب داشتيم ، اين بود كه بسياري از روشنفكران ما در آن مقطع تاريخي به دلايلي وارد اين مقوله نشدند و عده اي از جوانان به حوزه ي شعر انقلاب آمدند كه خودشان به نوعي در پيدايش و پيروزي  انقلاب اسلامي  سهم و نقش عمده داشتند  ، عدم همراهي روشنفكران آن زمان با جريان شعر انقلاب ، به كمرنگ شدن و مظلوميت شعر انقلاب منجر شد .

علي رضا بهرامي : جنگ تحميلي ، فرصت قد كشيدن را از " شعر انقلاب " سلب كرد / آثار بسياري از شاعران امروز ، نه شعر انقلاب است ، نه شعر جنگ
علي رضا بهرامي - شاعر و محقق ادبيات ، گفت : " شعر انقلاب " به سه دسته‌ي كلي و گذرا تقسيم پذير است : شعرهاي سروده ‌شده در سالهاي 32 تا 56 ، شعرهاي سالهاي 57 و 58 و شعرهاي سال 59 به بعد .


اين شاعر و محقق ادبيات در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : بي ترديد درسرايش شعرهاي مبارزاتي و اعتراضي يا ترسيمي ( سياهي‌ها ) كه شاعراني چون مهدي اخوان ثالث، محمدرضا شفيعي كدكني ، حميد مصدق ، خسرو گلسرخي ،  سياوش كسرايي، احمد شاملو و حتي عباس صادقي پدرام درسالهاي پس ازكودتاي 28 مرداد خلق و منتشر كردند، عنصر شهامت دخيل بوده است ؛ ازاين جهت مي توان گفت كه اين دسته ازشاعران برگردن شعرانقلاب حق ويژه ‌اي دارند.

علي رضا بهرامي تصريح كرد : شعرهاي سال‌هاي 57 و 58، ماه‌ هاي پيشين و پسين انقلاب اسلامي نيزآثاري بودند كه با سيل خروشاني كه درحركت بود، نمايان و با همان همراه شدند ؛ به ‌گونه‌ اي كه سرعت تاثيرپذيري وتاثيرگذاري درشعرهاي اين محدوده ‌ي زماني به اوج خود رسيد. در اين مقطع ، كتاب به‌ عنوان رسانه ‌اي گويا جايگاه ويژه ‌اي يافته بود وبارروشنفكري و پيشقراولي جامعه بردوش نويسندگان و شاعران افتاده بود، و چه كاركرد اجتماعي براي شعر از اين بهتر كه مثلا سرود تظاهرات دانشجويي عليه رژيم ستمشاهي پهلوي شود؟!



درسرايش شعرهاي مبارزاتي و اعتراضي يا ترسيمي ( سياهي‌ها ) كه شاعراني چون مهدي اخوان ثالث، محمدرضا شفيعي كدكني ، حميد مصدق ، خسرو گلسرخي ،  سياوش كسرايي، احمد شاملو و حتي عباس صادقي پدرام درسالهاي پس ازكودتاي 28 مرداد خلق و منتشر كردند، عنصر شهامت دخيل بوده است .

وي خاطرنشان ساخت : يكي از نكات مورد توجه اين است كه شعرهاي انقلابي خلق شده درسال‌هاي 59 به بعد، به‌ دليل انبوه توليد شعر و شاعر مصلحت آميز، رنگ و هويت خود را آنچنان كه بايد و شايد، باز نيافت. هرچندعظمت چنين رويدادي آنچنان بر تمامي مفاهيم و اجزاي جامعه تاثيرگذار است كه به تبع آن، به گستره ‌ي جديدي از محتوا، واژگان وتعابيرشعري دست يافتيم؛ اما شايد فاصله‌ي انقلاب اسلامي تا آغاز جنگ تحميلي آنچنان كوتاه بود كه فرصت قد كشيدن و ابراز وجود ازآن گرفته شد؛ منتها همين شرايط مي‌طلبد كه در چنين زمينه ‌اي با نگاهي تيزبينانه ‌تر، به تحليل مسائل بپردازيم تا سره را از ناسره بازشناسي و افقي خالص پيش روي فرزندان انقلاب و نسل‌هاي پسين واگشاييم.



بهرامي اضافه كرد : متاسفانه بسياري ازشاعراني كه امروزه به‌ عنوان شاعران شاخص درعرصه ‌ي تعهد انقلابي شناخته مي‌شوند ، شعرشان نه انقلابي است و نه شعرجنگ ؛ اما همين نبود تفكيك ، تحليل و تعريف دقيق يا حتي درست، موجب شده است كه كليت جريان ذهني جامعه به اين مساله وقوف نيابد. دراين جهت ( بررسي شعر انقلاب ) هيچ كنگره ‌ي علمي نقد و تحليل هم نتوانستيم برگزار كنيم؛ هرچند كه مگر كميت كنگره ‌هاي شعرجنگمان، به ‌ويژه دراين اواخر، چه داشته ‌اي به داشته‌ هاي ما افزود؟ جز آنكه ديديم اما درنيافتيم كه نسل متاثر از تبعات جنگ، به چه سمتي گرايش معنايي يافته است. 


اين شاعر و محقق ادبيات در ادامه ي گفت و گو با مهر، ياد آور شد : شايد به همين دليل است كه نتوانستيم شعر انقلاب وجنگمان را در گذرزمان، از خطر ايستايي وارهانيده و آن‌را به پويايي برسانيم. نتوانستيم، چون هنوزدربند آنيم كه دركنگره ‌ي شعر جنگمان لوح عفاف اهدا كنيم و شاعر پيشكسوت آغازينمان هم براي انتخابات رياست جمهوري نطق كند ! هيچ ذهن صادقي مقام والاي مفاهيمي چون عفاف و اهميت وجود مسائل اجتماعي - سياسي جامعه ‌اي كه شاعردرآن

بهرامي : ما هنوزدربند آنيم كه دركنگره‌ي شعر جنگمان لوح عفاف اهدا كنيم و شاعر پيشكسوت آغازينمان هم براي انتخابات رياست جمهوري نطق كند !

زندگي مي ‌كند را انكار نخواهد كرد ؛ اما همين مسائل بيانگر آن است كه ما هيچگاه از تكراررهايي نيافتيم تا به افق‌ هاي جديدتر بيانديشيم و همچنان گمان مي كنيم كه اصولگرايي يعني ايستايي و گفتمان ثابت در طول دهه ‌هاي متمادي. جالب آن است كه پس از گذشت بيش از دو دهه هنوز انتظار داريم كه همان واژه‌ ها و فضاي گفتماني، همچنان شورآفرين باشد. به اين دلايل است كه حتي نتوانستيم وجود احتمالي جريان ،  تفكر و انگيزه‌ هايي را كه سعي كرده و مي‌ كنند تا ما را دراين وضعيت ثابت نگاه دارند، كنكاش كنيم .


بهرامي درپايان گفت : وقتي دركشوري همچون نيجريه كه نمي ‌دانم شعر در ميان مردمان آن چقدرعموميت دارد و چقدرهنرملي شناخته مي ‌شود يا اصلا هنر است يا نه ، « كن ساراو ويووا » ي كانديداي جايزه ‌ي نوبل ادبي را به ‌خاطرمبارزه ي‌ قلمي دردفاع از سرمايه ‌هاي ملي و حقانيت مردم مظلوم كشورش و عليه دستگاه زورمدار و زرسالار استعماري " شل "، به‌ دست ژنرال‌هاي كودتاچي و نه در زمان ديكتاتوري برانكو و پينوشه، كه درآستانه ‌ي سال 2000، بردار مي ‌كنند، به اين مي ‌انديشم كه كداميك از شاعران انقلابي ما توانستند به چنين مقام والايي برسند؟ گيرم كه ده ‌ها نوبل ادبيات را هم به اين سياه رادمرد بزرگواربدهند، در مكتب كدام بنياد و سازمان ونهاد حفظ و نشر پرورش يافته بود كه از قصه ‌ي حنجره و طناب وچوبه ي‌ داربارديگرحماسه ‌اي  رشك برانگيزساخت ؟!

احمـد عزيـزي : " شعر انقلاب " در ايران ، قدمتي 200 ساله دارد / اولين شعرها براي واقعه ي غدير ، متعلق به شاعران ايراني است
احمـد عزيـزي - شاعر ، گفت : خود " شعر " محصول يك انقلاب دروني است ، در طول تاريخ ادبيات ما ، نمونه هايي كه خود باعث ايجاد خيزش شده اند ، كم نبوده اند ، من با اين نظريه مخالفم كه عده اي مي گويند فقط در دوران انقلاب ، شعر انقلابي بوده و در ساير دوره ها ما از اين گونه ي ادبي بي بهره بوده ايم .

شاعرآثاري چون : " نافله ي ناز" ، " شرجي آواز " ، " روستاي فطرت " و " ملكوت تكلم " در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب  مهر، با بيان اين مطلب افزود : چه كسي مي تواند در دوره ي مشروطيت ، شعرهاي نسيم شمال ، ميرزاده عشقي ، عارف قزويني و سايرشعراي ايران را ناديده بگيرد ؟


احمد عزيزي با بيان اين كه شعر انقلاب در ايران ، قدمتي 200 ساله دارد ، تصريح كرد : وقتي واقعه ي مثل واقعه ي غدير خم اتفاق افتاد و پيامبر اسلام ( ص ) ، علي ( ع ) را به عنوان وصي و جانشين خود انتخاب كرد ، اولين كساني كه اين موضوع را درشعر خود منعكس كردند و آن را به ثبت ادبي و هنري رساندند ، شعراي ايراني بودند . 


عزيزي : اساسا با جداسازي تكه اي از كالبد بزرگ ادبيات ايران با عنوان " شعر انقلاب " مخالف هستم .

اين شاعر با اشاره به اين كه شعر و شاعران انقلابي در ايران از ريشه و پيشينه ي تاريخي بهره مند هستند ، ياد آور شد : اساسا با جداسازي تكه اي از كالبد بزرگ ادبيات ايران با عنوان " شعر انقلاب " مخالف هستم ، اما درعين حال مي توانيم ازشعرهايي با مشخصه ي انقلابي كه امام خميني ( ره ) در ايران به ثمر رساند ، به عنوان نام ببريم و شاعراني كه ازميان همين ملت با مشاغل گوناگون دست به قلم بردند و آثاري خلق كردند كه امروز مجموع اين آثار به درختي تنومند تبديل شده و انكار اين شاخه از ادبيات ، غير ممكن است .


احمد عزيزي كه براي اولين بار در شعر معاصر ، واژه ي " ياس " را در توصيف حضرت فاطمه ي زهرا ( س ) به كارگرفته است ، خاطرنشان ساخت : يكي از فلاسفه مي گويد كه در يك رودخانه نمي توان دوبارشنا كرد ، چرا كه جهان همواره در حال تغيير و تحول است ، شعر و شاعر هم ماهيتا از ذرات عالم نيست و دائم در حال تغيير و تحول است ، پيوسته انقلابي در درون شاعر در حال شكل گيري و وقوع است و هرچقدر اين انقلاب بزرگ تر باشد ، شعر شاعرنيزتاثيرگذارترخواهد بود ، " شعر انقلاب " هم يكي از نمونه هايي همين نوع اشعاراست ، اگرشعرمولانا را كه از زبان مولاي متقيان علي ( ع ) درباره ي دنيا سروده ، در نظر بگيريم ، مي بينيم كه در اين شعر هم نوعي انقلاب دروني در شاعر پديد آمده است  و محصول انقلابي بزرگ و دروني درباطن خود شاعر است .

قادر طهماسبي : وقت آن رسيده تا حساب " شاعران انقلاب " را از شاعران بي درد جدا كنيم / جانبداري شاعر انقلابي و مسلمان از ارزش هاي مكتبي بايد محسوس باشد
قادر طهماسبي - شاعر ، متخلص و مشهور به " فريد " گفت : اگر با چشم باز نگاه كنيم ، شعر انقلاب ، مشتق شده از پيكره ي عظيم شعر شيعي است و دوران انقلاب اسلامي باعث شده است كه اين نوع شعر ، فرصت و نمود بيشتري پيدا كند و به بيان برخي مسائل ارزشي بپردازد .


اين شاعر درگفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : نيكوتر است كه جمله تركيبي " شعر انقلاب " را با " شعر درد " مترادف بدانيم ، اساسا شعر انقلاب پيدا شده است تا در برابر شعر بي درد بايستد .

سراينده ي مثنوي شهادت تصريح كرد : در طول سالهاي گذشته ، از جمله سال 1332 دردها كوچك بود و يا مقدس نبودند ، در آن دوره ، تعدادي از شاعران ايران ، آثاري را با رويكرد شعر اجتماعي و انقلابي خلق كردند كه در جاي خود و زمان خود ارزشمند بودند ، اما در عين حال از تقدسي كه انتظار مي رفت ، بهره مند نبودند ، فضايي فصلي داشته اند و شاعر هم پس از چندي كار را رها كرده و به امورات خودش مشغول شده است .

طهماسبي : " شعر انقلاب " در مجموعه ي خود ، پرداختن به يار موهوم و بي دردي را نمي پذيرد .

قادر طهماسبي ياد آور شد : " شعر انقلاب " در مجموعه ي خود ، پرداختن به يار موهوم و بي دردي را نمي پذيرد ، عموم شاعران در آثار خود از " يار " سخن مي گويند ، اما اگر اين يار ، ازجنس زميني باشد ، نمي تواند اثررا ماندگاركند ، شاعر آن شعر هم اصولا شاعري دردمند نيست .

اين شاعر كه در حال حاضر ، مراحل پاياني نگارش يك " رمان " را پشت سر مي گذارد ، خاطرنشان ساخت : ما وقتي شعر انقلاب را عنوان مي كنيم ، بايد درنظر داشته باشيم كه شعري مي تواند اين عنوان را به خود بپذيرد كه درد دين و درد مكتب داشته باشد ، از مفاسد اجتناب كند و تعالي انسان را در ذات ، جوهره و عناصر خود دنبال كند .

قادر طهماسبي اضافه كرد : متاسفانه در حال حاضر ، اين درد و تقدس در شعر ما دنبال نمي شود و شاعر امروز ، گاهي از موضوعات و مسائلي حرف مي زند كه اصولا در شان شاعر نيست ! حتي قسمتي از " شعر طنز " ما هم طنز بي خاصيت و بيمار است و به همان بي دردي مفرط دامن مي زند ، اكنون وقت آن رسيده است تا حساب شاعر و شعر انقلاب را ازشاعران بي درد جامعه جدا كنيم . 

اين شاعر معاصر درباره ي كيفيت شعر انقلاب و هم سطح شدن آن با حماسه ي شكوهمند انقلاب اسلامي اظهار داشت : شعرما نبايد بوي نان بگيرد ، هروقت كلام شاعر امروز ، آغشته به دنيا گرايي شد ، بدانيد كه ازمسير واقعي خود دور شده است و " شعر انقلاب " هيچگاه بوي نان و نام و برتري طلبي نمي گيرد . 

قادر طهماسبي " فريد " در پايان گفت : ضربه ي ديگري كه متوجه شعر ما شد ، سكوت شاعران در برابر " چيزهايي به نام شعر " در جامعه بود ، اين سالها آثار نازلي به اسم شعر روانه ي بازار شد ، اما كسي حرفي نزد و فقط سكوت كردند ، متاسفانه در برابر هجمه به ارزش هاي مكتبي هم همين سكوت اتفاق افتاد كه نبايد اين گونه مي بود و اعتراض شاعر انقلابي و مسلمان بايد به گوش مي رسيد .

کد خبر 153664

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha