به گزارش خبرنگار مهر، مراسم پنجمین دوره انتخاب برترینهای ادبیات نمایشی کشور شامگاه گذشته با اجرای حسین پاکدل و حضور جمعی از هنرمندان، نمایشنامهنویسان، بازیگران و کارگردانان تئاتر به همراه اهالی رسانه در تالار هنر برگزار شد.
در ابتدای این مراسم بهزاد صدیقی دبیر اجرایی پنجمین دوره به قرائت یادداشتی پرداخت که در بخشی از آن آمده بود: 5سال، نیمی از یک دهه. 260 هفته. 1825 روز از آغاز راهی میگذرد که کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر بنا نهادند. آرزو میکنم پنجاهمین دوره و پانصدمین دوره نیز برگزار شود و درخت نمایشنامهنویسی کشور همواره پربارتر شود.
پس از این پاکدل به مشکلات بحث نشر و ناشرانی که از چاپ نمایشنامه طفره میروند اشاره کرد و به تقدیر از ناشرانی پرداخت که در بخش خصوصی آثار هنرمندان تئاتر را چاپ میکنند.
پس از آن شهلا لاهیجی؛ مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان به روی سن آمد و گفت: خیلی وقت بود این تعداد از هنرمندان تئاتر را ندیده بودم. من به عنوان یک ناشر علاقمند به چاپ نمایشنامه اهتمام دارم و در سی و اندی سال خدمتم بیش از 54 اثر نمایشی چاپ کردهام. البته تعدادی از آثار نیز با وجود اینکه من آمادهشان کرده بودم شانس چاپ شدن را از دست دادند.
وی افزود: خلاء وجود برخی از استادان امسال نیز حس میشود چرا که من عادت داشتم هر از گاهی اثری از آنها را ببینم. علاوه بر استاد بیضایی از آغاز کار نشر با هنرمندان بسیاری همکاری داشتم و همین جا از استاد رحمانیان عذر میخواهم که کتابشان چاپ نشد و بدانند تقصیر من نبود. نمیدانم ناشر شایسته یا برجسته یا چه هستم اما فقط میدانم به کارم عشق میورزم.
در ادامه لاهیجی از بهرام فیاضی مدیر نشر قطره به عنوان ناشر برگزیده به خاطر فعالیتهای مستمر و پیگیر در نشر کتابهای نمایشی و متون پایه تقدیر کرد که به دلیل حاضر نبودن او در جمع مدیر پروژه نشر قطره قطبالدین صادقی جایزه او را دریافت کرد و گفت: او علاقهای به محیط جمعی نداشت و با وجود اینکه نیم ساعت با او کلنجار رفتم مدام از حضور در جمع طفره میرفت. او فردی صادق، فروتن و فرهنگی است که در میان افراد روشنفکر و تراز اول مملکت به حساب میآید و در این نشر تا به حال 70 کتاب منتشر کردیم که بیش از 400 نمایشنامه در میان آن موجود بود.
محمد امینی یاراحمدی دبیر جشن در ادامه به روی سن آمد و با بیان این که صدای من با بیانات پرروح آقای پاکدل همخوانی ندارد اظهار کرد: پنجمین دوره فراخوان در اسفندماه سال گذشته منتشر شد که 292 اثر در قالب کتاب ارسال شد. 164 اثر تالیفی در 82 مجلد و 112 اثر ترجمهای در 61 مجلد از جمله آثار بودند و همچنین 16 اثر پژوهشی نیز به معرض داوری گذاشته شد که در این میان یک اثر برگزیده، سه نمایش تالیفی و سه اثر ترجمه و یک اثر پژوهشی انتخاب شدند.
وی افزود: از ناشرانی که با ما همکاری داشتند و هیئت داورانی که با دقت و وسواس به داوری پرداختند تشکر میکنم و امیدوارم نمایشنامهنویسی ایران سیر تحول و بالندگی خود را با سرعت بیشتری طی کند. افسوس که امروز شاهد بازدارندگی طاقت فرسایی در بلوغ هنر ایران هستیم و ممیزیهای بسیار با عناوین سیاهنمایی عرصه را برای تحقق اهداف تئاتر تنگ میکند و امنیت حرفهای نمایشنامهنویسان را شکنندهتر میسازد.
یاراحمدی ادامه داد: متاسفانه آنهایی که در کار فروبستن دست هنرمندان خرقه آلوده میکنند حق برخورداری از آگاهی از سرنوشت را از اهالی این مملکت دریغ داشتند اما مطمئن باشند این تنگنظریها به رنگین نمایی یا هر جعل دیگری در نمایشنامههای ما نخواهد انجامید و تنها جامعه یکی از موثرترین راهکارهای خود را از کف میدهد و عرصه برای رشد فرهنگ نامعقول و سوداگری فراهم میشود.
همه وسط درام زندگی میکنیم
پاکدل نیز در ادامه سخنان یاراحمدی گفت: ما همه وسط درام زندگی میکنیم و تاریخ هنر در حال نوشته شدن است. 17 سال پیش گفتگویی با معاون وقت سیما داشتم تا از توهینی که به عبدالحسین زرینکوب در یکی از برنامهها شده بود اعتراض کنم. او هم پذیرفت اما حرف من این است که مادر دهر چقدر باید بزاید تا یکی همچون زرینکوب به دنیا بیاید.
در ادامه به دعوت پاکدل حضار برای ادای احترام به بیضایی ایستادند و کف زدند.
جایزهبگیر حرفهای شدهام
محمد رحمانیان نیز به جای بیضایی به روی سن آمد و اظهار کرد: من یک جایزهبگیر حرفهای شدهام. البته جایزه بگیر بدل! سال گذشته جایزه چرمشیر را گرفتم و امسال هم به جای بیضایی اینجا ایستادهام. دیشب تلفنی با او درباره جشن صحبت کردم و او سلام رساند و دو یادداشت به من داد که پیش از این کمتر خوانده شده است.
پس از خواندن این دو یادداشت سیامک گلشیری به نمایندگی از هیئت داوران جایزه بیضایی را به رحمانیان اهدا کرد و رحمانیان ادامه داد: به تاسی از شهرزاد قصههای بیضایی این جایزه را به شهرزادهای نمایشهای خودش، عصمت صفوی، مهری ودادیان، مهین دیهیم که دیگر میان ما نیستند و سوسن تسلیمی، شبنم طلوعی و مژده شمسایی که بار سفر بستهاند تقدیم میکنم.
در ادامه مراسم یادی از زندهیاد رضا کرم رضایی شد و بهزاد فراهانی برای صحبت درباره این هنرمند به روی سن آمد و گفت: کرم رضایی تازه از آلمان برگشته بود که به دعوت استاد جوانمرد به گروه هنر ملی آمد. اگر به دیگر دوستان برنخورد او آچار فرانسه گروه هنر ملی بود.
بعد از آن افشین کرم رضایی جایزه پدر فقیدش را به پاس یک عمر فعالیت از بهزاد فراهانی گرفت و فراهانی نیز یک خاطره درباره بیضایی گفت: من زمانی با بیضایی فوتبال بازی میکردم او همسایه رخ در رخ ما بود و علاوه بر هنر من در فوتبال هم شاگردی او را کردم!
کاش جای من رادی اینجا بود
بعد از آن یادی از اسطوره درام ایران اکبر رادی شد و حمید بانوعنقا همسر وی برای دریافت لوح تقدیر او در طی سخنانی گفت: کسانی که به تئاتر علاقه دارند هیچگاه رادی را از یاد نمیبرند. جای او خیلی خالی است ای کاش او به جای من اینجا ایستاده بود، چندگاهی است که اگرچه رادی در میان ما نیست اما آثارش در ادبیات نمایشی ایران ماندگار است و نمایشنامه نویسان جوان کشورمان در تاریخ نه چند طولانی تئاتر این سرزمین ما رادی را زنده نگه میدارند.
وی افزود: جوامع فرهنگی همواره خاطره هنرمندان بزرگ خود را زنده نگه میدارند و برای گسترش آثارشان می کوشند. امیدوارم کسانی که قلم به دست گرفتهاند تا با فروغ اندیشه صحنه تئاتر را روشن کنند موفق باشند و در آستانه نوروز و طلیعه بهار در این جشن باشکوه آرزوی توفیق و سربلندی تئاتر ایران را دارم.
در ادامه فیلم کوتاهی با سخنرانی ایرج راد مدیرعامل انجمن تئاتر درباره بهزاد فراهانی پخش شد و بعد از آن عباس شادروان به روی سن آمد و قصیدهای درباره این هنرمند خواند.
بعد از آن فراهانی نیز به روی سن آمد و با اشاره به اینکه بعد از سکته اخیر هنوز صدایش را نیافته است، یک دوبیتی خواند که گریه مانع از قرائت کامل شعر شد و خواندن ادامه آن را به پاکدل سپرد.
امیدوارم هرگز به این ملک خیانت نکنم
پس از اهدای جایزه ویژه این دوره از جشن به فراهانی او در سخنانی گفت: من شاگرد اکبر رادی، بهرام بیضایی، بیژن مفید، شاهین سرکیسیان، سعید سلطانپور و عباس جوانمرد هستم. لذا همیشه شاگرد بودم و امیدوارم همیشه شاگرد خوبی باشم و بیشتر آرزو میکنم هرگز به این ملک به بزرگان اهل ادب خیانت نکنم.
وی افزود: امیدوارم روزی روزگاری بتوانیم آنقدر درام نویسان بزرگ داشته باشیم که به یکی دو تن از رجل بزرگ درام نویسی اکتفا نکنیم و بدون شک به این روز خواهیم رسید. روزی که جشن بزرگ شادی ما با سرناهایی که در شعر عباس آمده بود، پا میگیرد و شادمانهتر در خیابانها میرقصیم
فراهانی تصریح کرد: من از انجمن سپاسگزارم چراکه شاید برای نخستینبار است که در این ملک یک گروه هم یاد من کرد.
تئاتر ایران از زبالههای مغرب زمین سر است
مهین بهرامی داور بخش پژوهش در ادامه به روی سن آمد و در سخنانی گفت: من چندان به افتخار اعتقادی ندارم بلکه به خوشبختی و خوشدلی معتقدم و بالاتر از آن به مهر و گمان میکنم اکنون نمونهای از زیباترین صورت مهر را میبینم. تئاتر ایران که من حدود 20 سال است چیزهایی در آن مینویسم در برابر سینمای 100 سالهای که سرشار از هیاهو و موج و جاذبه است و خوشبختانه هنوز سه بعدی نشده ارزشمند است.
وی افزود: گذشته از زبالههایی که مغرب زمینیها به ما هدیه میدهند تئاتر ایران یک حیثیت خاص دارد و مثل موجود فاخری است که گرچه صدای بلندی ندارد اما نجوایش به صورت شعری از بازتاب بزرگان شعر ایران همچون حافظ، شاملو و فروغ است. تئاتر ایران موجودیت و حیثیتی فاخر دارد و یک برگ برنده که زندگی است.
پاکدل سخنان بهرامی را چکیدهای خواند که توضیح آن سه جلد کتاب میشود.
پس از آن دکتر فریندخت زاهدی برای مجموعه پژوهش درام معاصر ایران و هنریک ایبسن به عنوان تنها برگزیده بخش پژوهش معرفی شد و گفت: حدود 15 سال پیش برای سخنرانی درباره ایبسن به نروژ رفته بودم. مجری برنامه در معرفی کشور من گفت حتی اسم ایبسن در ایران آورده نمیشود و چاپ کتاب یا اجرای نمایش از این نمایشنامه نویس در کشور ما ممنوع است. پس از آن من به روی سن رفتم و خوشبختانه از آنجایی که صحنههایی از تئاترهای تلویزیونی و صحنهای را با خود به همراه داشتم از ایران بهعنوان کشوری با تمدن هزاران ساله نام بردم که سهم بزرگی در تمدن جهانی دارد و برای آن سطح از فرهیختگان که مثل عوام از طریق رسانههای جمعی روی فرهنگ ملتها قضاوت میکنند، متاسف شدم چرا که 100 سال است ایبسن در ایران تدریس و تحلیل میشود و نمایشنامههایش به روی صحنه میرود، بنابراین وظیفه خود دیدم پژوهشی درباره تاثیر او در ادبیات نمایشی و تئاتر انجام دهم و از تاثیرپذیری او از اساتید ایرانی سند و مدرک بیاورم.
در ادامه بهرام جلالیپور به نمایندگی از هیئت داوران بخش ترجمه به روی سن آمد و گفت: خوشحالم در این مراسم بزرگان گرامی داشته میشوند چرا که این سنت پسندیده سالها بود از یاد رفته بود. کیفیت آثار ترجمه نیز به نسبت سال گذشته از روند صعودی برخوردار بوده. ترجمه برای ارتباط و آشنایی بین فرهنگها وظیفهای سنگین بر دوش مترجم میگذارد تا به درک صحیح مخاطب از آثار ترجمه شده بیانجامد و به درک و شناخت کامل مترجم از دو زبان مبدا و مقصد وابسته است. به ویژه نمایشنامه که کلمات در آن در سطح ظریفتر و موشکافانهتری به کار گرفته میشوند و استعاره و کنایه در آنها موجود است.
وی افزود: به دلیل محدودیتهای موجود در حوزه نشر و محدودیت منابع مالی هیئت داوران از مترجمان میخواهد در انتخاب آثار دقت و وسواس بیشتری داشته باشند و به ترجمه و نشر آثار پیشتر منتشر شده اقدام نکنند و فرصت آشنایی مخاطبان با طیف بیشتری از آثار را فراهم کنند.
معرفی برترین نمایشنامههای ترجمه
پس از آن "آدم بزرگها و تقتق" نوشته جولز فایفر ترجمه مهسا خلیلی، نشر چشمه، "دموکراسی" نوشته مایکل فریم ترجمه امید مهرگان نشر رخداد نو، نمایشنامه "دوچرخه مرد محکوم" نوشته فرناندو آرابال ترجمه اصغر نوری نشر افراز، نمایشنامه "مفیستو برای همیشه" نوشته تم لانوی ترجمه محمدرضا خاکی نشر بیدگل، نمایشنامه "نفوس مرده" نوشته میخائیل بولگاکف ترجمه آبتین گلکار نشر هرمس، "قضیه مترانپاژ" نوشته الکساندر الکساندر وامپیلوف ترجمه مژگان صمدی انتشارات مرکز، نمایشنامه "نورگیر" نوشته آنتونیو بایخو ترجمه پژمان رضایی نشر بیدگل به عنوان کاندیداهای بخش نمایشنامه ترجمه معرفی شده و برگزیدگان این چنین اعلام شدند:
نفر اول آبتین گلکار مترجم نمایشنامه "نفوس مرده" نوشته میخائیل بولگاکف، نشر هرمس.
نفر دوم محمدرضا خاکی مترجم "مفیستو برای همیشه" نوشته تم لانوی، نشر بیدگل.
نفر سوم مهسا خلیلی مترجم "آدم بزرگها و تقتق" نوشته جولز فایفر، نشر چشمه.
پاکدل اعلام کرد قرار بوده محمود استاد محمد پیامی برای پنجمین دوره جشن بدهد اما به دلیل کسالت موفق به این کار نشده است.
بیاعتنایی به دلمشغولیهای اجتماعی
قطبالدین صادقی نیز برای خواندن بیانیه هیئت داوران به روی سن آمد و خواند: داوری 164 نمایشنامه پنجمین دوره انتخاب برترینهای ادبیات نمایشی کانون تئاتر ایران یک بار دیگر نشان داد که یکی از اساسیترین عناصری که میتواند موجب اعتلای نمایش، ایجاد انگیزه خلاقیت در نزد گروههای تئاتری مختلف و نیز افزایش علاقمندی و پیوند اقشار مردم با هنر نمایش باشد، هنوز نمایشنامه آن هم نمایشنامه دارای چارچوب درام محکم، شخصیتپردازی حساب شده، زبان شفاف، کشمکش نیرومند و درونمایه جذاب است.
در ادامه بیانیه هیئت داوران آمده بود: هرچند در میان نمایشنامههای ارزیابی شده امسال بودند آثاری که آسان و بیتفاوت از کنار تعارضهای زمانه گذشته بودند و درام نویس کوچکترین اعتنایی به دلمشغولیهای ریز و درشت اجتماعی از خود نشان نداده بود، آیا این چشم پوشی یا سهل انگاری هنر تئاتر را از دایره احترام و کنجکاوی و علاقمندی مردم دور نمیکند.
جا دارد یادآوری شود ضرورت نوشتن اثری در نزد درامنویس چه امری اجتماعی و بیرونی باشد و چه امری فردی و درونی که آن نیز ضروری است باید بازتاب راستین خود را در جوهره دراماتیک اثر به تمامی بنمایاند و آن را دارای اصالت و صداقتی منحصر به فرد کند. زیرا اثری ماندگار و هنری است که برخواسته از ضرورتی نیرومند و گریز ناپذیر باشد و نیز بودند آثاری که با رویکردی تاریخی افسانهای یا اسطورهها به حوادث، مسائل و شخصیتها داشتند اما در عوض کوچکترین روزنه نو، امروزی و معاصر به روی مخاطب خود نمیگشایند.
معرفی برترینهای نمایشنامه تالیفی
نامزدهای بخش نمایشنامه تالیفی اینطور معرفی شدند:
نمایشنامه "یک دقیقه سکوت"، نوشته محمد یعقوبی، نشر افراز.
نمایشنامه "تنها راه ممکن"، نوشته محمد یعقوبی، نشر افراز.
نمایشنامه "آینه و سنگ صبور"، نوشته یداله آقاعباسی، نشر قطره.
نمایشنامه "نفرینی عاشقانه بر آتش"، نوشته اکبر حسنی، انتشار نمایش.
نمایشنامه "در دوزخ نوشتم"، نوشته محمدرضایی راد، نشر نیلا.
نمایشنامه "شیون مرغ مقلد"، نوشته حسین شایانی، نشر نگیما.
نمایشنامه "نیلوفر"، نوشته سیروس همتی، نشر نمایش.
نمایشنامه "چشمها"، مسعود هاشمینژاد، نوشته نشر نمایش.
نمایشنامه "پشت کلانتری، کوچه اول، زیر تیر چراغ برق"، نوشته علی اصغری، نشر سوره مهر.
نمایشنامه "هدیه جشن سالگرد"، نوشته افشین هاشمی، نشر نیلا.
برگزیدگان نیز به این شرح بودند:
نفر اول: یک دقیقه سکوت، محمد یعقوبی، نشر افراز.
نفر دوم: آیینه و سنگ صبور، آقا عباسی، نشر قطره.
نفر سوم: نیلوفر، سیروس همتی، نشر نمایش.
تاسیس کمیته مبارزه با سانسور!
علیرضا نادری که برای اهدای جایزه یعقوبی آمده بود، ضمن تبریک به او اظهار کرد: من از دیشب میدانستم قرار است جایزه او را بدهم و فکر میکردم از او یک سئوال کنم و یک پیشنهاد بدهم. آیا ما میتوانیم ذیل عنوان کانون نمایشنامهنویسان یک اتاق، کمیته یا تشکیلات برای مبارزه با سانسور ایجاد کنیم؟
یعقوبی پاسخ داد: خانه کتاب اخیراً از مصوبه شورای انقلاب فرهنگی رونمایی کرد. رونمایی به معنای واقعی چرا که تا کنون ما با مصوبه به این شکل شفاف و روشن آشنا نبودیم و متاسفانه ممیزان نظرات شخصی خودشان را اعمال میکنند و باید با غرضورزی آنها برخورد کرد.
وی افزود: تکلیف کتاب نمایشنامه "کوکوی کبوتران حرم" که پیش از این اجرا شده بود و از همان وزارتخانهای که مجوز به روی صحنه رفتن نمایشی را میدهد از انتشار منع میشود چیست؟
نادری در ادامه گفت: باید با بیقانونی و گریز از قانون مبارزه کرد و پیشنهاد من این است که همه برندگان جوایز مبلغی را کنار بگذارند و سالهای آتی جایزهای را نیز به نویسندهای که با سانسور مبارزه می کند بدهیم!
در پایان مراسم از رضا شیرمرز بهعنوان یکی از پرکارترینهای حوزه نمایشنامهنویسی به ویژه ترجمه آثار کمدی یونان و روم باستان قدردانی شد که شیرمرز در یونان به سر میبرد. کارگردانی مراسم را رضا گوران بر عهده داشت و طراح مراسم بابک کچچیان و دانایا فتحی بودند.
حاشیهها:
- پاکدل هنگام قرائت اسامی نامزدها و زمانی که فراهانی از او خواست ادامه شعری را بخواند، چند بار تپق زد و بعد از این گفت: نمیدانم چطور این اتفاقات امشب برای منی میافتد که قند در دهان طوطی میگذارم! غافلگیری در هر شرایط سخت است و بدون عینک بودن و بیسوادی مزید بر علت میشود.
- فراهانی بعد از دریافت جایزهاش خطاب به یاراحمدی گفت: من گلهای از بزرگمرد انجمن بزرگ نمایشنامهنویسان دارم. برای اینکه هر وقت من در خانه تئاتر بیانیهای نوشتم تنها کسی که تصحیحش کرد او بود!
- تا انتهای مراسم تالار هنر کاملا پر شد و مریم معترف، نوید محمدزاده، افشین هاشمی، آرش عباسی، ساقی عطایی، سیامک زمردیمطلق، حسن باستانی، حمیدرضا نعیمی، علی سرابی، محمد رحمانیان، مریم کاظمی و پرستو گلستانی از جمله چهرههای حاضر در این مراسم بودند.
نظر شما