به گزارش خبرنگار مهر، کم و کیف حضور سینمای مستند در سیامین جشنواره فیلم فجر یکی از بحث برانگیزترین مسائلی بود که از زمان طرح این موضوع و دعوت از فیلمسازان مستند برای ارسال آثار بالای 70 دقیقهای خود به کرات مطرح شد و واکنشهای مثبت و منفی بسیاری را نیز در پی داشت.
این موضوع هنگام برگزاری جشنواره و نمایش فیلمهای مستند در سینماهای جشنواره و به خصوص برج میلاد بحث برانگیز شد، اما به نوعی ورق برگشت و در نهایت شاهد بودیم که به دلایل مختلف سینمای مستند آنگونه که باید دیده نشد، از همینرو خبرگزاری مهر در نشستی که با حضور شفیع آقامحمدیان، فرهاد ورهرام، صادق داوریفر و فتحالله امیری بهعنوان دو مستندسازی که در این دوره از جشنواره فیلم فجر با فیلمهای "شیخ شوخ کاشی" و "در جستجوی پلنگ ایرانی" حضور داشتند برگزار کرد، دلایل و چرایی دیده نشدن این مستندها در این دوره از جشنواره فیلم فجر را بررسی کرد.
در ابتدای این نشست شفیع آقامحمدیان مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی درباره ضرورت حضور سینمای مستند در جشنواره فیلم فجر، فرهنگ سازی برای دیده شدن این نوع سینما، گلایه از اطلاعرسانی در خصوص حضور سینمای مستند و بسیاری دیگر از بحث ها سخن گفت.
*خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و هنر: بهعنوان نخستین سئوال آیا صرف دیده شدن فیلمهای مستند در سیامین جشنواره فیلم فجر از نگاه شما کافی بود و یا اینکه بحث کیفیت فیلمها را نیز در نظر داشتید؟
- شفیع آقامحمدیان؛ مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی: واقعیت این است که دغدغه من بهعنوان یک مدیر در یکی از مراکز اصلی ساخت و تولید سینمای مستند و تجربی، دیده شدن فیلمهای مستند است و تنها دیده شدن فیلمهای مستند ساخته شده در مرکز هم مدنظرم نیست بلکه دغدغه دیده شدن فیلمهای مستندی که در سراسر ایران با بودجههای غیردولتی نیز ساخته میشود را نیز دارم.
* این دغدغه نمیتوانست در جای دیگری غیر از جشنواره فیلم فجر مطرح شود؟
آقامحمدیان: جشنواره فیلم فجر، یکی از رویدادهای شناخته شده ومطرح در عرصه سینمای ایران است و سینمای مستند هم بنابر ماهیت خود سهم کوچکی از این پدیده فرهنگی دارد. از همینرو به اعتقاد من بحث عدم نمایش فیلمهای مستند در جشنواره فیلم فجر منتفی است. البته نگاه مستندسازان و سیاستگزاران در این بخش نیز متفاوت است به این معنا که برخی به ضرورت حضور سینمای مستند در جشنواره فیلم فجر معتقدند و برخی دیگر مخالفتهایی دارند به همین دلیل سیاست مشخصی در خصوص چگونگی حضور این نوع سینما در جشنواره فیلم فجر وجود ندارد.
* نگاه شما به عنوان یک مدیر سینمایی در بحث سینمای مستند چیست؟
آقامحمدیان: به اعتقاد من باید حضور سینمای مستند در جشنواره فیلم فجر آسیبشناسی شود و در سایه این بررسی ضعفها نیز برطرف شود و در نهایت حضور سینمای مستند به کمال برسد. اما پیشنهاد اولیه مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به معاونت سینمایی وزارت ارشاد این بود که تمامی فیلمهای مستند در تایمهای متفاوت را برای نمایش در جشنواره فیلم فجر به دبیرخانه جشنواره ارسال کنیم. دلیل این پیشنهاد هم این بود که سینمای مستند به واسطه جنسی که دارد در کنار فیلمهای داستانی به درستی دیده نمیشود. اما درنگاه کلی نفس نمایش فیلمهای مستند در جشنواره فیلم فجر درست است و خیلی خوشحال شدم که بالاخره محفلی پیدا شد تا سینمای مستند در کنار سینمای داستانی محلی برای عرصه داشته باشد.
جشنواره فیلم فجر مانند جشنوارههای مختلف فیلم چون رضوی، میلاد سرخ، آوینی بهانهای است برای دیده شدن فیلمهای مستند. از همینرو ما به اهداف اولیه خود دست یافتیم وموفق به این حضور شدیم اما کم و کیف این حضور در جشنواره به عهده تیم اجرایی جشنواره بود.
* جناب آقامحمدیان یکی از بحثهای مطرح در دوران جشنواره که شاید خارج از بحث این نشست باشد اما مسئله مهمی است و بهتر است که در این نشست مطرح شود، این است که بسیاری از سینماگران ماهیت جشنواره فیلم فجر را نیز زیر سئوال میبرند و معتقد به تغییرات بنیادین در این رویداد فرهنگی هستند.
آقامحمدیان: درهر کشوری به یک بهانه ملی جشنواره و یا پدیدهای که نمادی از شادی آن ملت باشد برگزار میشود و در مرحله نخست شاید نگاه به این رویداد فرهنگی صرفا برگزاری جشن باشد اما در طول زمان تنها برگزاری جشن مطرح نیست و در دراز مدت به یک جشنواره فرهنگی تبدیل می شود. منتها زمانی که بحث مقایسه پیش می آید باید ببینیم که سینمای ملی هر کشور با چه معیاری سنجیده میشود. من همیشه این نکته را متذکر میشوم که سینمای ملی خودمان را باید با المانهای سینمای خود مقایسه کنیم. هیچگاه نمیتوانیم بهترین فیلمهای خودمان را با بهترین فیلمهای هالیوود مقایسه کنیم. به همین ترتیب روشها هم همینگونه است و باید روشهای اجرایی در برگزاری یک جشنواره را براساس سینمای خودمان بررسی کنیم. از همین رو معتقدم که جشنواره فیلم فجر یک جشنواره تمام عیار است و از استانداردهای لازم برخوردار است .
* نخستین تجربه حضور سینمای مستند در جشنواره فیلم فجر به لحاظ حضور مخاطب و دیده شدن آن توسط اهالی سینما تا اندازهای ناموفق بود. اینطور نیست؟
آقامحمدیان: بحث اجرایی جشنواره موضوعی متفاوت است چراکه من همچنان معتقدم سیاست اجرایی در بحث جداگانه باید بررسی شود و نیاز به آسیبشناسی دارد. اما درباره سینمای مستند بحث فرهنگسازی را مهم میدانم. سینمای ایران حدود 60 سال سن دارد و زمان بسیاری برده تا این صنعت در ایران به شکل امروزی در آمده است. سینمای مستند هم به مثابه سینمای داستانی درطول تمام این سالها وجود داشته است. اما در مقایسه با سینمای داستانی این نوع سینما به نوعی مهجور مانده و همیشه در حاشیه بودهاست. البته این بیتوجهی به خاطر جنس خود سینمای مستند است و درهمه دنیا هم به همین شکل است چراکه سینمای مستند به دلیل ویژگی و خاصیتهایی که دارد تماشاگران ویژه که معمولا دغدغه مستند دارند را به خود جذب میکند.
* اما سینمای مستند تاثیرگذارتر از سینمای داستانی است.
آقامحمدیان: در این موضوع تردیدی نیست. اما در فیلمهای داستانی جدیت و پیگیری که از سوی مخاطب در مستند دیده میشود وجود ندارد و به خاطر همین نگاه است که جنس سینمای داستانی متفاوت و از زرق و برق بیشتری برای جذب مخاطب برخوردار است. تاجائی که عده بسیاری از مخاطبان سینما گمان میکنند سینما رفتن به معنای سرگرمی است اما در سینمای مستند چنین نیست و بیننده به نوعی درگیر موضوع میشود و از سوی دیگر بسیاری از مخاطبهای حرفهای سینما هستند که تحمل درگیری ذهن و قدرت تجزیه و تحلیل را ندارند به همین دلیل ناخواسته از این سینما فاصله میگیرند ودنبال پدیدهای میروند که راحت بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. البته این واکنش در برابر سینمای مستند در نگاه اول ممکن است منفی به نظرآید اما به نظرمن از ویژگی های خوب سینمای مستند هم است و شاید برهمین اساس، معتقدم سینمای مستند مادر کارهای بصری است.
* سئوال خود را بار دیگر اینگونه مطرح میکنم چرا سینمای مستند در جشنواره فیلم فجر مورد بیمهری قرار گرفت؟
آقامحمدیان: چند علت دارد که قبل از توضیح دلایل باید این نکته را متذکر شوم که همه کمبودها را نباید متوجه ستاد اجرایی جشنواره کرد. به نظرمن یکی از دلایل این بیمهری و یا دیده نشدن فیلمهای مستند در درجه نخست بیتوجهی خود فیلمسازان بود و اهمیتی به این موضوع مهم نمیدادند.
اما دلیل اصلی چرایی دیده نشدن فیلمها در جشنواره کم کاری خبرنگاران و اهالی رسانه به پوشش اخبار مستند بر میگشت که این بی مهری به درستی گناهی نابخشودنی است؛ چراکه اصحاب رسانه نیز به نوعی مدعی فرهنگسازی هستند اما در این بخش از فرهنگسازی ضعیف عمل کردند. البته این نکته را نباید از نظر دور داشت: فضایی که در جشنواره معمولا به وجود می آید همه را مرعوب خود می کند و به دلیل زرق و برق سینمای داستانی ارزش بیشتری برای آن قائل هستند. اما با این اوصاف رسانهها موظف بودند که با برنامه ریزی درست به فیلم های مستند موجود در سالن میلاد سری بزنند.
*آیا فکر نمیکنید علاوهبر دلایلی که برشمردید عدم جذابیت فیلمها هم مخاطب را پس زد. چراکه فیلمهای مستند در این دوره از جشنواره اغلب غیرجذاب و طولانی بودند یعنی بسیاری از فیلمها که در 30 یا 50 دقیقه میتوانست مستند خوبی باشد تنها به صرف قید زمانبندی که گذاشته شده بود صاحبان اثر به هرقیمتی فیلم های خود را به 70 دقیقه رسانده بودند.
آقامحمدیان: با بخشی از صحبتهای شما موافق هستم چون خود من هم به کرات شنیدم که دوستان مستندساز میگفتند که مجبور شدند از یک فیلم 50 دقیقهای را به اثری 70 دقیقهای تبدیل کنند که من با این شکل نمایش فیلمها مخالف هستم و معتقدم مقصر خود فیلمسازان هستند مگر صرفا به دلیل وجود فرصت جشنواره است که ارزش کار یک فلیم مستند تعریف میشود. البته تا جایی که من اطلاع دارم این قوه تمیز وجود داشت که چنین اتفاقی نیافتد اما اخلاق حکم میکرد که خود فیلمسازان از انجام این کار بپرهیزند چون به اعتقاد من چنین حرکتی نوعی خودکشی فیلمساز و اثرش محسوب میشود.
* در میان صحبتهای خودتان به بحث فرهنگسازی اشاره کردید. این فرهنگسازی در عرصه سینمای مستند چگونه اتفاق می افتد؟
آقامحمدیان: نباید فراموش کرد که دربحث فرهنگسازی یک دست صدا ندارد و برای نخستینبار بود که بخش مستند در جشنواره سیام فجر حضور داشت و خوب قدم اول برداشته شد. اما قبول دارم که برنامهریزی جدی که درباره سینمای داستانی در جشنواره انجام شد در حوزه مستند بسیار کم رنگ بود و ضعفهای داشت. در جشنواره گذشته فیلم مستند از این رویداد فرهنگی حذف شد اما امسال به واسطه تجربهای که از حذف این نوع سینما داشتند به این نتیجه رسیدند که به گونهای برنامه ریزی کنند که سینمای مستند هم بتواند پا به پای سینمای داستانی پیش رود.
از دیگر فعالیتهایی که میتوانیم در بحث فرهنگسازی در عرصه سینمای مستند به آن اشاره کنم این بود که نمایش فیلمهای مستند را دربحث اکران در سینما سپیده فراهم کردم که نمایش فیلم دراین سینما زمینه ساز به وجود آمدن بحثهای جدی و چالش بر سر فیلمهای خود در بین فیلمسازان شد. از سوی دیگر میخواستیم فرهنگ دیده شدن مستند در بین مردم گسترش پیدا کند و علاوه بر نمایش فیلم در سینما سپیده، ورود فیلم های مستند به شبکه نمایش خانگی را نیز آغاز کردیم. مذاکراتی هم با صدا و سیما انجام دادیم و تعدادی از فیلمهای مستند از شبکه مستند پخش شد. اما ادامه این روند نیازمند به دلسوزی برای سینمای مستند است.
*شرط فرهنگسازی تداوم برنامههای فرهنگی است از همینرو چه تضمینی وجود دارد که با تغییر مدیران سیاستها نیز تغییر نکند؟
آقامحمدیان: این ضعف در عرصه مدیریت فرهنگی وجود دارد من هم به این نگاه معترض هستم و معتقدم نسبت به مدیران فرهنگی باید نگاهی فرا زمانی شود و یا عمر یک مدیرفرهنگی را به شکل قانونی 10 سال کنند در نگاه کلی من نسبت به تغییرات فرهنگی با تغییر مدیریتها مخالف هستم.
ادامه دارد....
نظر شما