به گزارش خبرنگار مهر، مشهد به عنوان دومین کلان شهر مذهبی جهان سالانه 25 میلیون زائر را پذیرایی می کند، قرار است جمعیت مسافران این دیار در سال 1404 به 40 میلیون نفر برسد، این در حالی است که شهر هر روز از استاندارد های یک هر مذهبی فاصله می گیرند و به مدرنیسم چشمک می زند.
توقع از مشهد
رضا حمید زاده مسافری از دیار آذربایجان می گوید: وقتی نام مشهد به گوش می خورد احساس غریبی، بوی کاه گل ها صدای نقاره خانه و بازار های پیچ در پیچ در وجودت خانه می کند.
وی می افزاید: وقتی از فرودگاه یا ترمینال وارد شهر می شوی، باورهایت فرو می ریزد، فکر می کنی وارد شهر دیگری شده ای، واقعا اگر گنبد طلای مولا از دور نمایان نشود، بهت و حیرت در وجودت می ماند.
وی یادآور می شود: تمام خیابانهای منتهی به مشهد را ساختمان های بتنی مرتفع و برج های تجاری و مسکونی احاطه کرده اند.
به گفته وی باید مشهد را به سویی سوق داد که طعم معنویت و زیارت از تار و پودش پیدا باشد، عبور از کنار آسمان خراش ها و گذر از جوار مجتمع های فوق مدرن و سپس رسیدن به باب الرضا و باب الجواد، شهر را از قرب به آقا امام رضا(ع) دور کرده است.
مشهد قدیم
مشهد قدیم درست مثل یک موزه سرشار از لطافت بود، حرم مطهر امام هشتم مثل یک نگین در انگشتری بازارهای سر پوشیده می درخشید.
بازار بزرگ، بازار سراج ها و بازار زنجیر تا کنار ورودی صحن کهنه امتداد داشت.
تا دهه 50، از 100 متری حرم ، دالان اتصال به امام غریب ، آغاز و تا کنار خادم عصا نقره ای خوش طینتی که به زوار خیر مقدم می گفت ، امتداد می یافت.
اکبر انوری از مشهدی های قدیمی می گوید: تا دهه 50 همه چیز رنگ زیارت داشت، عطر فروشی ها، مغازه های سوغات، چلوکبابی و دستفروشی های دوره گرد که زیارتنامه و شمایل ضامن آهو را به زوار می فروختند.
صحن کهنه و صحن نو، انبوه کبوترانی که در کنار تلی از گندم در فراز و فرود بودند و تو مقید بودی قبل از ورود به صحن و سرای امام رضا(ع) برای کبوترهای خوش رنگ هم تدارک ببینی.
انوری می گوید: متاسفانه اطراف حرم که خراب شد، طرحهای عمرانی به تاخیر افتاد و در ده سال اخیر هم فقط مجتمع های تجاری گران قیمت در خیابانهای نزدیک حرم از زمین رویده اند.
به گفته وی برج هایی که هر روز مثل قارچ سر در می آورند حلاوت مسافرخانه های قدیمی را ندارند و مراکز تجاری امروز نیز که با هزار تا لامپ مشتری را صدا می کنند، نمی توانند جای عطاری های قدیم را بگیرند.
باید فکری کرد
این روزها تمامی خیابانهای اطراف حرم به کارگاهی بزرگ تبدیل شده است.
صدها سرمایه گذار پول خود را در پروژه های این محدوده هزینه می کنند، شهرداری هم با عرضه اوراق مشارکت همه شهروندان را به گرایش به این سمت و سو دعوت می کند.
از حرم که به خیابانهای اطراف نگاه می کنی، به غیر از بازار رضا که اصلا نمی شود اسم بازار سنتی بر آن نهاد، هیچ بازاری منطبق با سلیقه مسافران وجود ندارد.
ویترین های کامپوزیت، نور پردازی به روش شیخ نشین های خلیج فارس و انواع و اقسام کالاهایی که بیشتر در دبی باید سراغ آنها را گرفت، مجموعه ای از تصاویری هستند که نظرها را جلب می کنند، به نظر می رسد مشهد برای حفظ هویت خود نیازمند، بازنگری در روشهای معماری است.
باید کاری کرد که تلفیق از هنر و صنعت، از معماری و مهندسی مدرن و از خشت و آهن در منظر قرار گیرد تا حال و هوا کمی معنوی تر شود.
...............................
گزارش : محمد ابراهیمی
نظر شما