به گزارش خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، در يكصد ونهمين نشست هفتگي كانون كه به نقد و بررسي رمان « خاله تولا » نوشته ي ميگل . د. اونمونو (اونامونو)، نويسنده اسپانيايي اختصاص داشت.
دكتر پرويز عباسي داكاني - شاعر، با حضور در اين نشست گفت : شايد بتوان اونمونو را تحت عنوان « اگزيستانسياليسم » طبقه بندي كرد . اما به واقع او به هيچ مكتبي تن نمي داد و به الهيات « اگزيستانسياليستي » و« مدرسي » وفلسفه « پوزيتيويستي » حمله مي كرد. وي به نوعي در فلسفه از « كي ير كه گور » فيلسوف دانماركي تبعيت مي كرد وزندگي را تراژيك مي دانست .
وي افزود : مرگ انديشي وميل به جاودانگي كه دغدغه اصلي بشر است در آثار اونمونو موج مي زند وپرسش " بودن يانبودن" « هملت » را ترجيع وار تكرار مي كند ومي گويد : آنان كه در سطح " تن " زندگي مي كنند ، زندگي شان كميك است وآنان كه با " روح " مي زيند، زندگي شان تراژيك است .
داكاني با اشاره به اعتقادات اونمونو گفت : اونمونو معتقد است وحدت " من " بشري با نقادي راوانكانه وپوزتويستي تارانده وتجزيه شده واز كل آن چيزي باقي نمي ماند.
وي مي گويد : وظيفه ي ما « دون كيشوتيزم » است يعني تراژيك زيستن در روزگاري كه ارزش ها را به شكل كمدي نگاه مي كند.
دكتر نجمه ي شبيري - مترجم كتاب با اشاره به نقش زن ومادر بودن در اين اثر گفت : « خاله تولا» خود اونمونو است همان شخص معترض .
وي افزود : اونمونو به خود متكي وبسيار مغرور بود ، كسي را غير از خود قبول نداشت وبه « سروانتس » رشك مي برد كه چرا بيش از او شهرت دارد و جاودانه شده است . اين نشست روز گذشته درتالار مولوي دانشگاه تهران برگزار شد.
نظر شما