به گزارش خبرنگار مهر، پخش مجموعه تلویزیونی "مثل یک کابوس" به کارگردانی شهرام شاهحسینی از چند روز پیش از شبکه یک شروع شدهاست. گرچه شاهحسینی جزو کارگردانانی است که در سینما با ساخت آثاری همچون "کما"، "کلاغپر"، "آقای هفت رنگ" و... نتوانست نظر منتقدان را به سمت خود جلب کند، در تلویزیون عملکرد بهتری ثبت کردهاست.
او با ساخت مجموعه تلویزیونی "تاوان" و فیلم تلویزیونی "گامهای معلق" که قصههای پرکششی داشتند، توانست نظر منتقدان و مخاطبان را جلب کند، به همین دلیل در دومین مجموعه تلویزیونیاش به سراغ داستان فردی رفته که بعد از سالها به سرزمین مادریاش برگشته و به دنبال حقیقتی در گذشته است، گذشتهای پایمال شده که رنگ و بوی تباهی میدهد. طرح و توطئه و خیانتی که با خون آغشته شده و اینک با خون شسته خواهد شد.
ممکن است قصه مجموعه تلویزیونی "مثل یک کابوس" در نگاه اول ریتم کندی داشته باشد، اما با توجه به فضای داستان چنین ریتمی را میطلبید که اتفاقات آرامآرام مخاطبان را همراه خود کند تا بتواند تعلیق لازم را برای آنها داشته باشد. دیالوگهای این مجموعه به قوت سریال تلویزیونی "تاوان" نیست و حتی در برخی قسمتها به سمت شعار میرود. مثل دیالوگی که درباره رواننویس عنوان میشود و محمد صادقی خطاب به دخترش میگوید "این قلم قشنگ است، اما به شرط آنکه فقط حقیقت را با آن بنویسی!"
مسلماً زمان چنین دیالوگهایی گذشته است و قرار دادن نمونههای آن در فیلمنامه نه تنها کاربردی ندارد، بلکه مخاطب پس میزند؛ اگر نویسندگان مجموعه "مثل یک کابوس" زمان بیشتری برای دیالوگهای این مجموعه میگذاشتند، قطعاً این مشکلات برطرف میشد و مخاطب ارتباط بهتری با این مجموعه برقرار میکرد. از سوی دیگر این مجموعه تلویزیونی از بازیگران خوبی همچون داریوش فرهنگ، محمد صادقی و... هم بهره میبرد که رنگ و لعاب خاصی در زمینه بازی به این مجموعه داده است.
گرچه این مجموعه تلویزیونی به لحاظ فیلمنامه با مشکلاتی روبهرو است، اما امتیاز آن نسبت به دیگر مجموعههای مشارکتی در این است که به شکل گل درشت به سفارشهای نهاد سفارش دهنده نپرداخته است.
دیدن چنین موردی در میان مجموعههای مشارکتی تلویزیون امری بعید به نظر میرسد، چرا که مخاطبان عادت کردند وقتی شاهد یک مجموعه مشارکتی هستند، به شکل گل درشت تبلیغات را ببینند، اما مجموعه تلویزیونی "مثل یک کابوس" فارغ از این مسئله است و با وجود آنکه با مشارکت شرکت گاز ساخته شده، اما تبلیغات این شرکت در دل قصه گنجانده شده است.
سال گذشته با مشارکت شرکت گاز یک مجموعه تلویزیونی با نام "باغ شیشهای" به کارگردانی مهدی مظلومی تهیه و پخش شد و مخاطبان به شکل نامطلوبی شاهد تبلیغات گل درشت این شرکت در این مجموعه بودند. به حدی که دیگر تمایلی برای دیدن ادامه این مجموعه نداشتند.
در مجموع تبلیغات باید به شکل درستی در قصه گنجانده شود، چرا که تبلیغات گل درشت تنها تبدیل به ضد تبلیغ تبدیل میشود. اگر بستهبندی درست باشد پیام به مخاطب منتقل خواهد شد. از سوی دیگر باید فصل مناسب هم برای پخش مجموعههای مشارکتی در نظر گرفته شود.
وقتی قرار است مجموعهای با مشارکت گاز تهیه شود، مسلماً باید در فصل زمستان پخش شود تا پیام به مخاطب منتقل شود. پخش چنین مجموعهای در فصل گرم چندان مناسب نخواهد بود. بنابراین مسئولان شبکه یک برای مجموعه تلویزیونی "مثل یک کابوس" زمان مناسبی را در نظر گرفتند.
فقط انتظار میرفت این دقت نظر مسئولان این شبکه شامل حال فیلمنامه هم میشد و دیالوگهای فیلمنامه هم قوت لازم را داشت. البته شهرام شاهحسینی با انتخاب صدای حامد بهداد برای تیتراژ پایانی رنگ و لعاب خاصی به پایان این مجموعه داده است. امید که روزی فرا برسد تا با تمهیدات مسئولان سیما مشکلات فیلمنامهنویسی نیز بر طرف شود.
------------
فاطمه فرازمند
نظر شما