یک پرسش در همه زمینهها، حرفها و تحلیلهای تحلیلگران ساری و جاری است و آن این است که آیا همواره سخنان "جامعه علمی" مورد توجه قرار می گیرد؟
در پاسخ باید گفت که همواره چنین نیست. برای نمونه یکی از مسائلی که باید به حرفهای "جامعه علمی" توجه داشت مسأله "گرم شدن زمین" است.
در واقع این مسأله چیزی نیست که بر بشر حادث شده باشد بلکه نتیجه عملکرد خود بشر است.
اما سخنان "جامعه علمی" در این میان با "قدرت سیاسی" مواجه می شود. البته قدرت سیاسی نیز در این میان با برخی سازمانها و شرکتهای قدرتمند اقتصادی مواجه است و تحت فشار قرار می گیرد. در نمونه مذکور، شرکتها و کمپانیهای نفتی بر قدرت سیاسی اعمال نفوذ میکنند و نمیگذارند که مسأله گرم شدن زمین آنگونه که حاد است مطرح شود.
در واقع، گویی آنها شک دارند که این پدیده برای بشر خطرناک است. مسأله به اینجا نیز ختم نمیشود. این کمپانیهای قدرتمند دست به ایجاد "اتاقهای فکری" می زنند که در این اتاقهای فکر، مسأله گرم شدن زمین و اهمیت آن به چالش کشیده شود.
این کانونهای قدرت در واقع در تلاش هستند تا با در اختیار گرفتن رسانهها اینگونه ترویج کنند که گرم شدن زمین موضوعی حاد و حیاتی نیست.
نکته جالب توجه این است که آنها در این امر به موفقیت هم رسیده اند. در نظرسنجیهایی که صورت گرفته عموم افراد در غرب بر این نکته اذعان داشتهاند که گرم شدن زمین توطئه و دسیسهای از سوی "جامعه علمی" است.
نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که حکومت باید در مقابل چنین کانونهای قدرتی مقاومت کند.
ولی آنچه در حال حاضر در غرب مشاهده میشود همراهی و پیروی حکومت با کانونهای فشار و قدرت است. در واقع بانکها و بخشهای مالی در غرب که مبتنی بر اصول نئولیبرالیسم فعالیت میکنند حرفهای خود را به خورد قدرت سیاسی میدهند و آنها نیز دنبالهروی این حرفها هستند.
...............
پروفسور استوارت سیم فیلسوف سیاسی معاصر و استاد دانشگاه نورث آمبریا در نیوکاسل انگلستان است. او استاد دانشگاههای نیوکاسل و اوپن در انگلستان نیز بوده است. وی بالغ بر 30 کتاب به نگارش درآورده و برخی از آثارش به 17 زبان دنیا ترجمه شده است. مطالعات او در زمینه نظریه انتقادی دارای بازتابهای جهانی است.
نظر شما