به گزارش خبرنگار مهر، اسفندماه که می شود، کودکان چشم هایشان به صفحه های آخر تقویم خیره می شود تا هر چه زودتر قبل از رسیدن عید نوروز دست در دست پدر رهسپار بازار شوند و لباس هایی را که دوست دارند بخرند.
این کودکان نه از عیدی کارمند و کارگر جماعت سر در می آورند و نه از مبلغی که برای تکه پارچه ای پرداخت می شود، آنها همه فکر و ذکرشان در دنیای کودکی این است که لباسشان از لباس هم سن و سال هایشان قشنگتر باشد.
غم نان شب
با آمدن عید نیز تمام هم و غم کودکان این است که با تن پوش های نو و کفش های جدید دلشان را شاد کنند و بی تاب شوند تا زودتر به منزل بزرگ ترها راهی شوند و به هم سن و سال های خودشان پز لباس و کفش نو را بدهند.
اما در میان کودکان این شهر هستند بچه هایی که نمی توانند کفش و لباس نو داشته باشند، کودکانی که از کودکی بزرگ مردانی کوچکند و غم نان شب دلخوشی لباسی نو را از خاطرشان برده است.
در جای جای مشهد دیده می شوند، نگاه های معصوم کودکانی که از عید و خوشی تنها نامی شنیده اند و بس و جامه های کهنه شان نشان از فقری دارد که هر روز بیش و بیشتر، زند گی شان را زیر بار نداری، خرد و خمیر می سازد.
این جا شهری است که مبالغ بسیاری برای کمک های خیرخواهانه به مصرف رسیده اما هنوز کودکان بسیاری نمی دانند که عید یعنی خوشی، یعنی خانه ای گرم با نان و غذا.
آری عید می آید، عید می آید اما مژده آمدن این جشن را نمی توان با صدای بلند فریاد زد، چرا که در این شهر تا سر می چرخانی تصویر کودکی را می بینی که در پشت چراغ های قرمز یا گل می فروشد یا روزنامه، مژده آمدن عید را به چه کسی بگویم.
به راستی که نمی توان مژده رسیدن عید را به آن پسرک روزنامه فروش، به آن دخترک گل فروش و به آن کودکی که با دستانش کفش ها را سیاه می کند داد.
کمی آن سوتر از ایستگاه اتوبوس، پسرکی در پیاده رو با دست های کوچکش بسته های دستمال کاغذی و آدامس را می فروشد و یتیمانه به روبرویش که پر است از مغازه های کفش و لباس فروشی خیره شده است.
این پسرک که محمد نام دارد، چند سال پیش پدرش را از دست داده و امروز با مادرش در آلونکی در گوشه ای از شهر روزگار می گذراند، او می گوید: عید نوروز را دوست دارم اما عید نیز که بیاید بازهم برای من و مادرم فرقی ندارد چرا که ما در روزهای عید بیش از روزهای عادی باید برای تامین معاش زندگی تلاش کنیم.
نان آوری کوچک
او که نان آوری کوچک است از آرزوهایش می گوید: از اینکه دوست داشته به مدرسه برود تا نزدیک عید او نیز همانند همسن و سال های خود پیک نوروزی بگیرد.
محمد که سالهاست پدر مهربانش در زیر خروارها خاک خفته است، می گوید: دوست داشتم پدرم زنده بود تا من هم مانند بسیاری از کودکان این شهر دست در دست پدرم می شدم و برای خرید لباس و کفش راهی بازار می شدم.
وی می افزاید: اما امروز نیز برای من مهم این است که مادرم در آسایش و رفاه باشد و غصه ای بر دلش راه ندهد.
مادر او نیز همانطور که آرام دست هایش را در زیر چادرش برای گرم کردن فرو می برد، گفت: محمد کار می کند و به من اجازه نمی دهد تا بر سرکاری بروم، هرچه به او می گویم حوصله ام از بیکاری سر می رود به گوشش نمی رود که نمی رود، می گوید مرد شده ام و نمی گذارم تو کار کنی.
مادر این کودک ادامه می دهد: پسر من فقط 10 سال دارد اما به جای بازی های کودکانه فقط و فقط کار کرده است، این عدالت نیست درست است که همسر من به رحمت خدا رفته است اما نباید مسئولین و دست اندرکاران به دلیل عدم حمایت سبب شوند که کودک 10 ساله ام نان آور خانه ام شود.
وی افزود: در قانون گفته شده که کودکان نباید کار کنند اما در این جا درست برعکس عمل می شود و هیچکس نیز پاسخگو نیست.
یک دسته گل هدیه به کودکان کار
یک دسته گل هدیه به کودکان کار. به شما کودکانی که به کودکانههای زندگی احترام می گذارید به شما بزرگمردان کوچک که هر روز در خیابانها با شرافت و غیرت شاخه های گل و روزنامه را می فروشید تا نانی حلال به دست آورید.
ای کودکان نترسید، میراث مردم این شهر برای شما درد نخواهد بود، از رویای نداشته اتان نهراسید، چرا که سقف آسمان بلند است و عید نوروز بهانه ای است برای شادی قلب های مهربانتان.
مسئولین نسبت به کودکان کار بی توجهند
عضو هیئت امنا یک موسسه خیریه با بیان اینکه مسئولین ذیربط نسبت به کودکان کار بی توجهند اظهارکرد: موضوع کودکان کار از معضلات اجتماعی جامعه امروز است.
جواد اکبیاء افزود: در قانون اساسی در راستای توجه و کمک به این کودکان تاکید شده اما متاسفانه مسئولان و دستگاه های مسئول در این زمینه احساس مسئولیت نمی کنند.
اکبیا تصریح کرد: در برخی از موارد نیز علی رغم تلاش بعضی از مسئولان هنوز شاهد معضل اجتماعی و وجود کودکان کار هستیم که اگر این روند ادامه یابد مسائل نا امنی و بزه های اجتماعی در جامعه افزایش می یابد.
وی تاکید کرد: در صورتی که نتوان از این کودکان حمایتهای همهجانبه کرد بسیاری از آنان در آینده نه چندان دور در صف مجرمان قرار میگیرند و بهتر است هزینهای که در آینده برای مقابله با جرم در نظر گرفته میشود، امروز برای باسواد شدن و دیگر حمایتهای اجتماعی کودکان یاد شده صرف شود.
یکی از خیرین نیز که نخواست نامش ذکر شود، بیان کرد: مسئولین و دست اندرکاران باید در راستای حمایت از کودکان کار اقدامات محکمی را انجام دهند، چرا که آسیب های اجتماعی فراوانی این کودکان را تهدید می کند.
وی بیان کرد: این کودکان نیاز دارند که در کنار خانواده باشند، بازی کنند، درس بخوانند و از امکانات زندگی بهره مند شوند و شایسته نیست که تصویر آنها از زندگی تیره و تار باشد.
......................
گزارش:مرضیه صاحبی
نظر شما