به گزارش خبرنگار مهر، در شرایط کنونی اقتصادی و اجتماعی کشور در اولویت و اهمیت موضوع حیاتی و راهبردی کارآفرینی و اشتغال تردیدی وجود ندارد.
ایجاد اشتغال نیز ضامن توجه به کار و سرمایه ایرانی در عرصه های مختلف است.
یکی از معضلات اجتماعی و مشکلات ما به ویژه در حوزه فرهنگ به این موضوع بازگشت دارد و باز تردیدی نیست که به اجماع اصل فن، نارسایی های ما در حوزه اقتصاد، اشتغال و معیشت، به حوزه های عمیق تر برمی گردد که از آن می توان به عنوان عدم مدیریت بهینه منابع یا استفاده نادرست از ظرفیت ها و موقعیت ها یاد کرد.
آشکار است که در کشور ما از انبوه ظرفیت های بسیار متنوع طبیعی، نظیر معدن، اقلیم های متفاوت آب و هوایی، موقعیت ژئوپلوتیک جغرافیای و نیز از استعدادهای سرشار انسانی، به شایستگی و درستی استفاده نمی شود.
بررسی دلایل این امر خارج از موضوع این گفتگو است و در این مجال و در گفتگو با یک کارشناس به معرفی تنها یکی از حوزه های مهم اما مغفول در حوزه اشتغال و کارآفرینی یعنی عرصه "فرهنگ" خواهیم پرداخت.
نگاه به بخش فرهنگ و هنر اشتباه است
علی اکبر قیومی در این باره به خبرنگار مهر گفت: تصور غالب از فرهنگ و هنر در نظام اقتصادی و مجامع تصمیم سازی و سیاستگذاری ما، بخشی کاملا هزینه بر است و کمتر کسی از سیاستگذاران و متولیان، به ظرفیت های اقتصادی بخش فرهنگ و هنر توجه کرده اند.
مدیر مراکز رشد شهرستانی پارک علم و فناوری یزد افزود: نهادهای فرهنگی کشور نیز که تعداد آنها اندک نیست، تماماً نهادهایی هزینه بر محسوب شده و به محل توزیع بودجه های فرهنگی و یا ارائه خدمات فرهنگی تبدیل شده اند فراتر از آن اینکه تصور غالب ما بر آن است که اگر از اقتصاد فرهنگ یا کسب درآمد از طریق مشاغل فرهنگی و هنری صحبت کنیم به جایگاه این بخش توهین شده است که به راستی اینگونه نیست.
وی با اشاره به تجارب جهانی در این عرصه اظهار داشت: اگر به برخی از تجارب بزرگ و برجسته در سطح بین الملل نگاه کنیم و یا نیم نگاهی به مسائل فرهنگی در داخل کشور داشته باشیم متوجه خواهیم شد که اتفاقاً دلیل بسیاری از دستاوردهای بزرگ در عرصه فرهنگ و نیز عامل اصلی برخی از معضلات داخلی ما در این حوزه به موضوع راهبردی "اقتصاد هنر" و "کارآفرینی و صنایع فرهنگی" باز می گردد.
اقتصاد هنر مورد توجه جدی جهانیان است
وی گفت: ظرفیت های اقتصادی فوق العاده بزرگ بخش فرهنگ و هنر، هم از منظر تولید ثروت و اشتغال و هم به دلیل تقویت فرهنگ ملی و ارزش های بومی، در فضای اقتصادی، فرهنگی و برنامه ریزی توسعه در دنیای امروز به شدت مورد توجه قرار گرفته است و اصولاً بر خلاف تصور ما، اقتصاد و فرهنگ در دو حوزه جدای از یکدیگر دانسته نمی شوند.
وی تصریح کرد: بنگاه های اقتصادی بسیار بزرگ تولید فرآورده های فرهنگی نظیر رسانه های معظم بین المللی، کمپانی های تولید فیلم و انیمیشن، مراکز بین الملل توزیع کتب و نشریات، شرکت های فعال در حوزه موسیقی، صنایع دستی، طراحی مد و ... مصادیق بسیار پرشماری هستند که در غالب کشورهای توسعه یافته موارد متعددی از آنها را می توان سراغ گرفت.
نگاه اقتصادی به هنر منشأ توفیقات بزرگ است
قیومی ادامه داد: این توفیقات بزرگ که حاصل نگاه اقتصادی به بخش فرهنگ است، علاوه بر عواید سرشار اقتصادی، فرهنگ ها و ارزش های یک کشور را نیز بر بال های فناوری در اقصی نقاط جهان تبلیغ و ترویج می کند بی توجهی به اقتصاد فرهنگ در کشور ما و عدم سیاستگذاری موثر و هدفمند در مسیر توسعه کارآفرینی و صنایع فرهنگی، پیامدهای منفی گسترده ای را در عرصه های فرهنگ و حوزه اقتصاد داشته است.
ضررهائی که عاید ما شد
وی گفت: مشکل عمده معیشت هنرمندان که به گونه ای فزاینده به کوچ کردن اهالی قبیله فرهنگ منجر شده و پیکره جامعه فرهنگی و هنری را ضعیف و نحیف ساخته است از جمله این تبعات است کاسته شدن از سهم تاثیر گذاری دولت در بخش فرهنگ به دلیل سهم ناچیز آن در گردش مالی بخش فرهنگی در مقیاس اقتصاد ملی نیز یکی دیگر از پیامدهای این نگاه به فرهنگ است.
قیومی عنوان کرد: اقبال مردم به فرآورده های فرهنگی بیگانه به دلیل رعایت اصل مشتری مداری به عنوان یک اصل اقتصادی در تولیدات و بی توجهی مفرط بنگاه های فرهنگی دولتی داخلی به این موضوع نیز روز بروز باعث عدم توجه به فعالیت های فرهنگی در کشور شده است که دلیل آن عدم بازده داشتن اقتصادی این گونه فعالیت ها است گرفتار شدن مدیریت این بخش به روزمرگی به دلیل نزول آشکار بخش حاکمیتی از شان سیاستگذاری و راهبری در حوزه فرهنگ نیز از دیگر تبعاتی است که می توان برای این نوع نگرش برشمرد رواج روزافزون فرهنگ زیر زمینی و مبتذل نیز دستاورد همین نگاه به حوزه فرهنگ است.
وی افزود: ضعف عمومی بنگاه های فرهنگی عمدتا دولتی داخلی در مواجهه با تولیدات فرهنگی بیگانه که بخش عمده ای از آن به ساختار سازمانی و مدیریت اقتصادی این نهادها باز می گردد و دلایل مختلف دیگر را نیز می توان حاصل این نوع نگرش به فعالیت های فرهنگی در داخل کشور دانست.
راهبردها را به کار بگیریم
وی افزود: در این راستا، توجه راهبردی به موضوع حساس اقتصاد هنر و کارآفرینی و صنایع فرهنگی می تواند از طریق کمک به بازیابی شان سیاستگذاری و راهبری دولت، اصلاح ساختارهای فرهنگی در بخش بنگاهی و دولتی و جذب هنرمندان و اهالی فرهنگ به دلیل تامین آتیه و معیشت آنان، به عنوان یک استراتژی موثر در مسیر تبلیغ فرهنگ بومی و هویت ملی و نیز مواجهه با فرهنگ منحط بیگانه به کار گرفته شود و علاوه بر آن به حل بخش قابل توجهی از معضل بیکاری و مسائل داخلی جامعه هنرمندان نیز منجر شود.
وی ادامه داد: اگرچه تجربیات محدود و معدودی از پرداختن به مسئله صنایع فرهنگی و اقتصاد هنر در کشور ما وجود دارد اما تا رسیدن به جایگاهی شایسته فرهنگ بالنده ایران اسلامی هنوز مسیری طولانی در پیش رو داریم و باید به این نکته توجه کرد که سرعت تحولات کنونی به خصوص در عرصه فرهنگ مجال درنگ و اجازه تاخیر و تامل را به ما نمی دهد و چه بسا همین تعلل کنونی نیز تاکنون هزینه های بسیاری برای ما در برداشته است اما به نظر می رسد با اتخاذ راهبردهایی بتوان در آغاز این مسیر قدم برداشت.
قیومی بیان داشت: تقویت ادبیات موضوعی و ترویج و تبلیغ اهمیت این موضوع در بین سیاستگذاران، کارشناسان، اهالی فرهنگ و هنر و مردم یکی از این راهکارها است.
وی ادامه داد: نهادینه کردن نگاه "کلی نگر" و تفکر "برنامه ریزی و مهندسی" در میان سیاستگذاران و نهادهای موثر در حوزه فرهنگ وحرکت در جهت تدوین طرح آمایش و اطلس فرهنگی در سطح ملی و استانی نیز از دیگر برنامه هایی است که در ادامه مسیر باید به آن پرداخته شود ضمن آن که تقویت عملکرد شبکه ای در جهت هماهنگی بیشتر و تجمع امکانات و توانمندی ها نیز از ضروریات است.
لازمه پیشبرد راهکارها هم اندیشی است
وی اضافه کرد: در مرحله نخست برای پیشبرد این مقصود تدارک هم اندیشی هایی با حضور کارشناسان و مدیران میانی نهادهای موثر و متولی نظیر استانداری، میراث فرهنگی، ارشاد اسلامی، حوزه هنری، پارک فناوری، شهرداری و ... ضروری است که با تشکیل این نشست ها جوانب مختلف این موضوع مورد بررسی قرار گیرد و کار در حوزه اقتصاد فرهنگ با حمایت جمعی و هم افزایی نهادهای متولی استانی به طور جدی در دستور کار مدیریت استان یزد قرار بگیرد.
..........................
گزارش: رحیم میرعظیم
نظر شما