به گزارش خبرنگار مهر، با پایان تعطیلات نوروزی، همچون سالهای گذشته فعالیت ستادهای تسهیلات نوروزی نیز به پایان میرسد و کم کم، کتابچههای قطور و خوش آب و رنگی از سوی ستادهای فعال شده در سراسر کشور که به تعداد استانهاست، منتشر می شود تا در نسخههای زیاد به بخش های مختلف سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و حتی اعضای هیأت دولت ارسال شود.
گزارش تحلیلی ــ خبری مهر؛
مسئولان گردشگری پنهان در پشت آمارهای خوش آب و رنگ مسافرتهای نوروزی!

مسئولان گردشگری و ستادهای تسهیلات سفر این روزها درتلاشند با اعلامآمار میلیونی مسافراننوروزی و جمع و تفریق ورودی و خروجیها گوی سبقت را از یکدیگر بربایند اما هیچیک از آنها از میزان تاثیر این هجوم گردشگران بر رشد اقتصادی و رونق این صنعت سخنی نمیگویند.
آمارهایی که گواه فعالیت شبانه روزی مدیران آن است در نزد مدیران بالاتر و و ادله مدیران بالاتر برای رشد این صنعت اما به راستی افزایش 40 درصدی سفرهای نوروزی چقدر در رشد اقتصادی کشور تاثیر گذار بوده است. اینکه افزایش میزان سفرهای نوروزی، چه ارتباطی با عملکرد سازمان میراث فرهنگی و گردشگری دارد، الله اعلم. اما آیا به راستی تاکنون مردم به سفر نمیرفتند. آیا پس از تشکیل ستاد تسهیلات سفرهای نوروزی، ـ که ظاهرا بیش از فعالیت در حوزه های دیگر، مشغول جمع و تفریق کردن تعداد ماشینها و مسافران ورودی و خروجی به استانهاست ـ صنعت گردشگری در این کشور رشد داشته یا اینکه این ستاد در شکل گیری این سفرها نقش مهمی را بر عهده داشته است.
به راستی تشکیل این ستاد چه تاثیری بر صنعت گردشگری این مرز و بوم داشته است اگر ما این فرضیه ـ یعنی همان رشد صنعت گردشگری با تشکیل ستاد سفرهای نوروزی در کشور را بدون چک و چانه زدن با مسئولان قبول کنیم، به راستی با وجود کارشناسان ارشد آماری در حوزه صنعت گردشگری که به صورت شبانه روز در حال جمع و تفریق کردن هستند و هنوز تعطیلات پایان نیافته، آمار را به این سرعت ارائه میدهند، چرا آماری تهیه نمی شود که میزان تاثیر این هجوم گردشگران بر رشد اقتصادی کشور را اعلام کند. چرا مسئولان این سازمان، تنها به جمع و تفریق ورودی و خروجیها میپردازند، مگر وظیفه این سازمان این است که آمار جادهها و ورودی و خروجیها را اعلام کند.
مگر نقش سازمان جز سیاستگذاری کلان در این حوزه است سازمانی که با ارائه ادله متقن، گزارشهایی را اعلام کند که به طور مثال در فلان مورد این قدر بازدید از آثار میراث فرهنگی، باعث ورود این مقدار ارز به ایران بوده یا در فلان مورد فلان تعداد بازدید موجب این مقدار از رشد اقتصادی شده است به راستی چرا سازمان میراث فرهنگی و مسئولان آن خود را در کوچه پس کوچههای آمار ورود و خروج گردشگران پنهان میکنند! آن هم آماری که تنها با یک بررسی کوتاه، چیزی را اثبات نمیکند جز، ضعف عملکردی روسای این سازمان را.
مسئولان گردشگری پشت جمع و تفریق گردشگران پنهان شدهاند
مسئولان گردشگری پشت جمع و تفریق گردشگران خود را پنهان می کنند! به نظر میرسد کار ستاد تسهیلات سفرهای نوروزی که چندین سال است به صورت دائمی و در دو نوبت نوروزی و تابستانی به فعالیتهای ویژهای می پردازد در برقرار کردن ارتباط میان ارگانها و سازمانهای مختلفی که در این ایام مشغول به فعالیت هستند، خلاصه شده و تنها کار مثبت این ستاد بوده است!
این سازمان هرگز به صورت رسمی اعلام نکرده است که برای تشکیل این ستاد ها، سالانه چه هزینههایی را صرف کرده و ستاد مرکزی به غیر از این هماهنگی، قرار است چه اقداماتی را انجام دهد! ظاهرا مدیران و مسئولان این ستاد، بر همین نکته یعنی جمع و تفریق کردن تعداد ورود و خروجهای گردشگران و اعلام آماری این چنین بسنده کرده و برای ارائه خدمات با کیفیتتر به گردشگران برنامه ای ندارند! گواه این امر، اخبار ارائه شده از سوی کمیته اسکان این ستاد است.
بر اساس اخبار منتشر شده در پایگاه خبری میراث آریا که گویا در ایام نوروز، همزمان با فعالیت ستاد تسهیلات نوروزی، به پایگاه خبری ستاد تسهیلات نوروزی نیز تبدیل شده بود در سفرهای نوروزی امسال با افزایش 40 درصدی مواجه بوده ایم. اینکه این آمار بر اساس چه مواردی و چگونه به دست میآید، بماند! در اینجا قصد داریم دقیقا بر اساس فرضیهها و دادههای این سازمان وضعیت صنعت گردشگری کشور را مرور کنیم.
تختهای هتلها در فصل پیک سفر اشغال نشده است
بر اساس اخبار منتشر شده در این پایگاه خبری، تا پنجم فروردین ماه امسال، سفرهای نوروزی حدود 5/34 درصد رشد نسبت به سال گذشته داشته است! در این میان میزان استفاده از اماکن اقامتی 29درصد افزایش یافته است، با این حال میزان اقامت گردشگران در هتلها، با احتساب رشد آن تنها حدود 1/24 درصد بوده است! این یعنی باز هم تمام تختهای هتلها در فصل پیک سفر، اشغال نشده است و به عبارتی، هتلهای ستارهدار کشور، با اینکه در فصل نوروز با هجوم گردشگران به مراکز توریستی مواجه هستیم، هنوز نتوانسته اند ظرفیت اشغال خود را به حداقل 50 درصد برسانند!
پس به لحاظ رشد صنعت هتلداری هیچ اتفاقی در این عرصه نیفتاده است و این امر هم یعنی، در صنعت گردشگری، به هتلها، سودی بابت رشد بسیار تعداد مسافران نوروزی نرسیده است و این هتلها تنها 24 درصد ضریب اشغال داشتهاند! به عبارت دیگر، با افزایش تعداد گردشگران در فصل پیک، هم ضریب اشغال در هتلها افزایش نیافته است! در این میان، سرمایه گذاران هتلها با صرف هزینه های بسیار برای هتلهای خود، از سود قابل توجهی برخوار نشدند و در نتیجه رضایتی از افزایش تعداد گردشگران در کشور نخواهند داشت.
با هجوم گردشگران در نوروز هتل ها خالی ماند، مدارس اشغال شد
پس از انتشار اخبار بسیاری مبنی بر برگزاری همایشهای فرصتهای سرمایه گذاری برای سرمایهگذاران خارجی و آوردن هزاران سفیر به همراه خانواده و گشت و گذار آنان در شهرهای مختلف کشور، در صنعت گردشگری، نه تنها سرمایهگذار خارجی سرمایه گذاری نکرد، بلکه حتی یک هتل از سوی خارجیها در این کشور ساخته نشد .
با تمام وعده و وعیدهای مسئولان دولتی برای ساخت هتلهای 7 ستاره به بالا، در این دو دوره، تعداد کمی هتل به مراکز اقامتی کشور اضافه شده است. آن هم در حالی که تمام این هتلها بر اساس آمار سازمان میراث فرهنگی، تنها با 24 درصد رشد در ضریب اشغال خود در سال جاری رو به رو شده اند.
آمار کمیته اسکان ستاد تسهیلات نوروزی نشان میدهد که اکثر گردشگران نوروزی در مهمانپذیرها، هتلآپارتمانها، منازل استیجاری، کمپهای موقت و مدارس و چادرهای اقامتی و سایر مراکز اقامت داشته اند. بر اساس این آمار، اقامت گردشگران نسبت به سالهای گذشته در کمپهای موقت 9/49 درصد و در مدارس 9/22 درصد افزایش یافته است! یعنی حجم قابل توجهی از مسافران به جای استفاده از هتلها و هتلآپارتمانها، به مدارس رایگان و بدون کیفیت مجهز شده از سوی وزارت آموزش و پرورش گرایش داشتهاند و یا ترجیح دادهاند در میادین شهرها یا در کمپینگهای موقت شهرداری با هزینه کمی، شب را به روز برسانند.
البته آن دسته از مسافرانی که میلی به پرداخت هزینه به چنین اماکنی ندارند، ترجیح میدهند که در میادین شهرها و مراکز توریستی، چادر زده و شب را به روز برسانند در این میان، صرف نظر از هشدار برخی از پزشکان وزارت بهداشت در خصوص شیوع وبا و بیماریهای واگیردار در میان مسافران نوروزی، خوابیدن مسافران و گردشگران در میادین شهرها یا کمپهای موقت یا حتی مدارس، سودی را حاصل صنعت گردشگری این کشور نخواهد کرد. چرا که با مجهز کردن مدارس آن هم به صورت رایگان، یا در برخی موارد به صورت دریافت قیمتهای ناچیز هیچ پولی در راستای توسعه صنعت گردشگری خرج نمیشود.
فرض کنید وزارتخانه عریض و طویلی چون وزارت آموزش و پرورش برای اسکان برخی از مسافران، مدارس را با صرف هزینه ای، مجهز به موکت و برخی از موارد مورد نیاز مسافران میکند. یعنی، بودجهای را که باید برای توسعه مدارس و کیفیت مسائل آموزشی کشور هزینه کند، در راه تبدیل مدارس به مراکز اقامتی صرف کرده، آن هم بدون اینکه سودی برای این کار نصیب آموزش و پرورش شود. البته ممکن است در فاکتورهای مدارس مجهز شده، هزینه هایی کم و زیاد شود، اما در نهایت منفعتی برای صنعت گردشگری کشور نخواهد داشت.
در این میان، آموزش و پرورش با وجود تمام مشکلاتی که در حوزه آموزش این کشور دارد، با مشکل بزرگتری به نام هجوم گردشگران میلیونی و تهیه اماکنی برای اسکان موقت آنها مواجه است! البته تنها آموزش و پرورش نیست که با این مشکل مواجه است، بلکه سازمان هلال احمر، شهرداری، وزارت راه و ترابری و راهنمایی و رانندگی و هزاران ارگان و سازمان دیگر نیز در این ایام علاوه بر تمام مشکلات خود، با هجوم سنگینی از مسافران و گردشگران مواجه میشوند که نتیجه بی برنامگی و سیاستگذاریهای اشتباه سازمان سیاستگذاری است که مدیرانش تنها به افزایش آمار دلخوش کردهاند و لاغیر.
فرض میکنیم بر اساس جمع و تفریقهای انجام شده از سوی ستاد تسهیلات قم ـ که اعلام کرده است روزانه پذیرای بیش از 2 هزار گردشگر خارجی است ـ و آمار سایر ستادها مانند استان مازندران که پذیرای 10 میلیون گردشگر بوده است، در کل آمار افرادی که از خانه پا بیرون گذاشته و در خیابان یا مراکز اقامتی قدم میزدند، بیشتر از تعداد جمعیت کل کشور باشد، در چنین حالتی، حتی اگر تمام خیابانهای کشور را جمعیتهای میلیونی پرکنند، آیا صنعت گردشگری کشور رشد خواهد کرد که این چنین مدیران این سازمان به کم و زیاد کردن آمار دلخوش کرده و هر روز آماری را در رسانهها منتشر میکنند.
در این میان، کدامیک از ارگانهای فعال در ستاد تسهیلات سفر سود می کند راهنمایی و رانندگی که باید به واسطه هجوم مسافران، تعداد شیفتهای کاری خود را زیاد کند، یا نیروی انتظامی، که به دلیل هجوم بسیاری از مردم در خیابانها باید ضامن برقراری امنیت با تعداد نیروهای محدود خود برای تعداد بیشتر گردشگران باشد یا سازمان هلال احمر که دست خالی به مسافران در برف گیر کرده یا در جاده مانده سازمان میراث فرهنگی، کمک کند یا شاید هم وزارت راه و ترابری که باید در برابر هجوم بیش از حد مسافران و گردشگران در جادهها، نظارت داشته .
در چنین حالتی، چرا سازمان میراث فرهنگی، فرابخشی بودن صنعتی به نام گردشگری را فراموش کرده و تنها به ورود و خروج گردشگران بسنده کرده و معضلات چنین سازمانهایی را برای رسانهها مطرح نمیکند! به نظر می رسد، هیچ یک از سازمانهای فعال در این ستاد به اندازه سازمان میراث فرهنگی از خدمت رسانی این چنین که بیشتر شبیه به خدمت رسانی در بحرانی به نام گردشگری است رضایت نداشته باشند.
اغراق در ارائه آمار و مسابقه آمار بازی میان ستادهای تسهیلات
بر اساس آمار اعلام شده از سوی "سیف الله فرزانه" دبیر ستاد تسهیلات سفر مازندران در نوروز امسال، حدود 10 میلیون مسافر به استان مازندران سفر کردهاند. از میان این 10 میلیون نفر، تنها 950 هزار نفر از مسافران با خودروی شخصی خود وارد استان شدهاند و 53 هزار و 800 مسافر با اتوبوس، 560 نفر با قطار و 881 نفر با هواپیما به مازندران سفر کردهاند.
با جمع و تفریق این اعداد به این نتیجه میرسیم که نهایتا 5 میلیون نفر وارد این استان شدهاند، اما چرا این تعداد از سوی این ستاد دقیقا دو برابر اعلام شده است. حتی اگر تعداد نفرات موجود در خودروهای سواری را بر خلاف قانون 5 نفر تصور کنیم، به نظر می رسد تعداد مسافران ورودی به این استان 10 میلیون نباشد! این در حالی است که کشور بزرگ اسپانیا، با تمام وسعت و امکاناتی که برای گردشگران مهیا کرده است، نصف این رقم را یعنی 5 میلیون نفر گردشگر را در طول دو ماه جذب کرده است و خدمات ارائه میدهد.
شاید هنوز صنعت گردشگری اسپانیا به اندازه صنعت گردشگری ایران رشد نکرده است! شاید هم مدیران وزارتخانه توریسم اسپانیا، بازی با ارقام را یاد نگرفتهاند از طرفی نیز حمید مکارم، دبیرستاد تسهیلات قم اعلام کرده است که "در فصل بهار سال 90، روزانه بیش از دو هزار نفر گردشگر خارجی به شهر مقدس قم سفر کرده است" . به عبارتی، سال گذشته استان قم، تنها در فصل بهار شاهد حضور 730 هزار مسافر خارجی بوده است. یعنی از آن چند میلیون مسافر خارجی، بیشترین مسافر در قم حضور داشته اند و بسیاری از ارزهای خارجی وارد این شهر شده است!
این در حالی است که استان قم استان کوچکی است و آثار طبیعی و تاریخی بسیاری هم ندارد و به نظر می رسد بیشترین نوع گردشگری موجود در این استان، گردشگری مذهبی باشد که مخاطبان خاصی دارد. به راستی شهرهای دیگری چون استان فارس در ارائه آمار گردشگران خروجی خود اشتباه نکردهاند اگر چنین اتفاقی صحت داشته باشد، چرا در میزان رشد اقتصادی کشور، صنعت گردشگری ایران جزو صنایع برتر به شمار نمیآید آن هم درست در زمانی که تنها یک شهر کوچک ایران، حضور روزانه فقط 2 هزار گردشگر خارجی را با دلارهای گران خود تجربه میکند.
ارائه آمار میلیونی از سوی ستاد تسهیلات نوروزی قابل تامل است گویا مسابقهای از طرف ستاد مرکزی تسهیلات نوروزی ایجاد شده است و به همین دلیل ستادهای استانی، در تلاشند که گوی سبقت را بربایند، بدون اینکه در نظر داشته باشند اعلام این آمار چه عواقبی را دارد به طور مثال حضور 10 میلیون مسافر در استان مازندران که نهایتا 2 میلون نفر در اماکنی چون هتل، هتل آپارتمان، چادر و کمپ و مدرسه اسکان یافته اند و به گفته مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران، 165 هزار نفر به صورت چادرهای مسافرتی در پارکها، حاشیه بلوار و خیابانها اقامت داشتند وضعیتی را در این استان کوچک به وجود میآورد که بیشتر به بحران شبیه است تا گردشگری و سفر.
تصور کنید در استان کوچکی چون مازندران، تمام میادین و خیابانها از مسافرانی پر شده است که در چادر اقامت کردهاند صرفنظر از هوای بارانی و برفی، صرفنظر از میزان آلودگی هوا و وضعیت بهداشتی، وضعیت امنیتی حاکم بر این مناطق و همچنین ترافیک وحشتناکی که گاها منجر به معطلی 8 تا 10 ساعته مسافران در میانه راه میشود و صرفنظر از وضعیتی که در افزایش قیمت کالاها در این مناطق رخ میدهد و ناظری نیست که بتواند این حجم وسیع را کنترل کند، آیا به راستی چنین سفرهایی مفهوم و لذت واقعی سفر را برای گردشگران تداعی خواهد کرد.
در چنین شرایطی چگونه میتوان از گردشگران فرهنگی و فرهنگ گردشگری را توسعه داد؟! چگونه میتوان انتظار داشت که آثار طبیعی و میراثی را پاس دارند و ..
کد خبر 1573073
نظر شما