دکتر "علی غضنفری" استاد دانشگاه تهران و عضو هیئت مدیره اتاق بازرگانی ایران و آلمان، دکتر "عباس لقمانی" کارشناس رسانه و آلمان شناس و دکتر "سعید فیروز آبادی" استاد دانشگاه وکارشناس شرق شناسی درآلمان در بخش پایانی نشست بررسی آثار و پیامدهای شعر ضدصهیونیستی "گونتر گراس" شاعر و نویسنده صاحب نام آلمانی در خبرگزاری مهر موضوع هولوکاست و مسائل بوجود آمده حول این واقعه را مورد بحث قرار دادند.
دکتر "علی غضنفری": در این رابطه بگذارید من یک مثال عرض کنم. ببینید آقای شرودر صدراعظم سابق آلمان با پروفسور سمیعی به ایران آمد و به شمال و اصفهان هم رفت. در این میان من دوبار وی را دیدم که یک بار آن در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران بود. وی آنجا در حضور تمام مقامات صراحتا گفت این موضوع مربوط به ماست و ما اقرار می کنیم که این ننگ تاریخ بر چهره ما هست. همانطور که می گویند مسئله ما این نیست که تعداد قربانیان هولوکاست چقدر بوده است. البته تعداد هم به جای خودش موضوع مهمی است ولی نفس عمل در اینجا قبل از تعداد قرار می گیرد.
ما می گوییم این بینش غلط بوده و این که تعداد چقدر بوده در وهله بعدی است. این ها مسائلی است که به ما هزینه هایی را در سیاست خارجی تحمیل می کند. |
دکتر علی غضنفری |
همین "اندرس بریویک" نروژی چه هفت نفر را می کشت چه هفتاد نفر در ماهیت بینش اشتباهش که فرقی نمی کند. ما وقتی بحث اقتصادی، اجتماعی و فلسفی می کنیم در ابتدا بینش را مورد نظر قرار می دهیم و می گوییم که اینچنین نگرشی غلط است و بعد به تعداد می پردازیم. ما می گوییم این بینش غلط بوده و این که تعداد چقدر بوده در وهله بعدی است. این ها مسائلی است که به ما هزینه هایی را در سیاست خارجی تحمیل می کند.
من اینجا سوالی را مطرح می کنم، شما می دانید در زمان جنگ ایران و عراق چند بار به نفع کشور ما در منطقه تظاهرات شد؟ در چنین زمانی آقای عرفات در کنار صدا می ایستاد که مشغول گلوله باران ما بود، ملک حسین ماشه توپی را کشید که به سمت ایران شلیک شد. سوال من این است که چرا ما باید مسائل کشورداری را با چنین مسائلی گره بزنیم. اینها بحث هایی جداگانه است، بحث دفاع از مظلوم و انساندوستی هم به جای خودش، اینها موضع فردی نیست، منافع یک ملت است، مسئله ما سرنوشت هفتاد و پنج میلیون نفر شهروند کشور است،
موضوع نسل آینده است که باید به آنها بپردازیم. ما کدام صندوق ذخیره نسل آینده را داریم؟ کویت 300 میلیارد دلار از محل فروش نفتش برای نسل آینده ذخیره کرده است، نروژ تقریبا تمام درآمد نفتی اش را برای نسل آینده گذاشته است. ببینید برنامه هایی که اینها دارند چگونه است. بعد ما آمده ایم در سیاست خارجی کاری کرده ایم که پیامدهای آن هزینه های سنگینی به بار آورده است. ببینید در میدان پارس جنوبی چه زیانی را متحمل شده ایم، قطر چه مقدار گاز بیشتر از ما از این ذخایر برداشت می کند بخاطر چه چیز؟ چیزی که اصلا به ما ربطی ندارد. ما باید اول این کشور را بسازیم و از هر لحاظ قدرتمند شویم.
![]() وقتی صحبت از بحث برون گروهی است باید در مورد موضوع فکر کرد. باید منطق گفتگو با کسی که روبروی ماست سنجیده شود یعنی این که نمی توانی فقط با منطق خودت پای بحث بنشینی، باید بخشی از منطق خودت را مطرح کنی و بعد بدنبال راهی مشترک باشی تا بتوانی با استفاده از آن به بحث با طرف مقابل بپردازی. ![]() |
دکتر سعید فیروز آبادی |
اما وقتی صحبت از بحث برون گروهی است باید در مورد موضوع فکر کرد. باید منطق گفتگو با کسی که روبروی ماست سنجیده شود یعنی این که نمی توانی فقط با منطق خودت پای بحث بنشینی، باید بخشی از منطق خودت را مطرح کنی و بعد بدنبال راهی مشترک باشی تا بتوانی با استفاده از آن به بحث با طرف مقابل بپردازی. اگر جز این باشد بحث به بیراهه می رود، اصلا برداشت نادرست از موضوع می شود.
شما ببینید غربیها در این مسائل زبده هستند. مثلا شبکه سی ان ان اخیرا در یکی از مصاحبه هایش با یک سیاستمدار ایرانی بخشی از جواب وی را چرخانده بود و طور دیگری ارائه داده بود، البته بعد از 24 ساعت به این اشتباه اعتراف کرد و عذرخواهی کرد، اما این اقدام بی فایده بود چون آنها کار خودشان را کرده بودند یعنی با یک چرخش در واژه ها به خواسته شان که انتقال مفهومی خاص به مخاطب است، رسیده بودند. این بازی را با واژه های "kern" و "atom" انجام داده بودند. اولی به معنای هسته ای است و وقتی مطرح می شود به معنای جنبه صلح آمیز است اما وقتی از اتم صحبت می شود جنبه نظامی آن مورد نظر است. آنها دقیقا این کلمات را جابجا استفاده کرده بودند، فکر می کنید این اتفاقی بود؟ به هیچ وجه، آنها این کار را کردند و در همان هنگام هزاران نفر پای تلویزیون و مشغول تماشای برنامه بودند و برداشت غلط از این صحبتها کردند. منظور من همان منطقی است که باید درک شود، مورد توجه و مراقبت قرار گیرد.

ما باید بدانیم ایران هم یک کشور از مجموع حدود 200 کشور جهان است، البته کشور ما در جای خود اهمیت دارد. |

این وضع در اروپا و آمریکا حاکم است. در آمریکا که اصلا بالای هفتاد درصد سناتورهای آمریکایی پاسپورت ندارند، آقای بوش قبل از این که رئیس جمهور شود فقط به مکزیک سفر کرده بود، وضعیت باقی شان هم همینگونه است. اصلا شما اگر بروید آمریکا متوجه می شوید که اکثریت مردم این کشور اصلا پایشان را از ایالات متحده بیرون نگذاشته اند، یعنی تا مکزیک هم نرفته اند.
در زمان انتخابات آلمان یکی از خبرنگاران با یک شهروند آلمانی مصاحبه کرد و پرسید که چرا به حزب آقای شرودر رای دادی؟جواب داد: چون که کراواتش همرنگ کراوات من بود. |
در اروپا هم وضع مشابهی وجود دارد. در زمان انتخابات آلمان یکی از خبرنگاران با یک شهروند آلمانی مصاحبه کرد و پرسید که چرا به حزب آقای شرودر رای دادی جواب داد: چون که کراواتش همرنگ کراوات من بود.
نظر شما