به گزارش خبرنگار مهر، محمدرضا 34 ساله متهم است در تاریخ 16 فروردین 89 مرد ناشناسی را در غرب تهران به قتل رسانده و جسد او را به آتش کشیده است.
او پس از این جنایت با سرقت 350 هزار تومان پول از محل جنایت گریخت که کارآگاهان پلیس آگاهی شهریار او را در جریان سرقت یک جفت کفش دستگیر و راز این قتل فاش شد.
متهم پس از اقرار به این جنایت و بازسازی صحنه قتل از طرف دادسرا مجرم شناخته شد و با توجه به شناسایی نشدن اولیای دم دادستان به نیابت از آنها برای متهم درخواست مجازات قانونی کرد.
صبح امروز محمدرضا برای محاکمه در شعبه 71 دادگاه کیفری حاضر شد که در ابتدای جلسه قضای شفیعی نماینده دادستان تهران با تشریح کیفرخواست برای او تقاضای مجازات قانونی کرد.
در ادامه متهم با حضور در جایگاه در دفاع از خود گفت: من بخشی از اتهامات را قبول دارم اما مرتکب جنایت نشدم.
او ادامه داد: فروردین سال 89 من اعتیاد شدیدی به مواد مخدر داشتم به طوری که به خاطر اعتیاد از سوی خانوادهام نیز طرد شده بودم. در این ماه من به عنوان مامور پلیس آگاهی سراغ یک کارگر افغانی در آریاشهر رفته و با میله آهنی چند ضربه به سر او زدم. پس از مجروح کردن کارگر افغانی 350 هزار تومان از او سرقت کرده و گریختم. بعد از این ماجرا ماموران پلیس آگاهی تهران مرا دستگیر کردند که با توجه به مطرح نشدن شکایت از سوی کارگر افغانی آزاد شدم. به خاطر مواد مخدر در شهریار مرتکب 49 فقره سرقت شدم که در آخرین سرقت هنگام دزدیدن یک جفت کفش دستگیر و به اداره آگاهی منتقل شدم. در جریان بازجوییها به خاطر توهم مواد مخدر و اینکه میخواستم اعدام شوم ادعا کردم کارگری را در غرب تهران کشتهام. پس از این اعترافات مشخص شد 16 فروردین یک کارگر در غرب تهران به قتل رسیده است که ماموران گفتند تو قاتل این کارگر هستی. من هم به دروغ اتفاقاتی که در جریان سرقت رخ داده بود مطرح کرده و اتهام قتل مرد ناشناس را قبول کردم.
رئیس دادگاه: چرا میخواستید اعدام شوید؟
متهم به قتل: من چند بار اقدام به خودکشی کردم و ادامه این زندگی برایم ممکن نبود. از روش های مختلف نیز استفاده کردم اما هیچکدام موفق نبود به همین خاطر به قتل اعتراف کردم تا مرا قصاص کنند.
رئیس دادگاه: هفت ماه پس از اعترافات اولیهات دوباره در بازجوییها با خط خود به تشریح ماجرا پرداختهاید آن زمان نیز توهم داشتید؟
متهم به قتل: بله توهم داشتم. اما هدفم راحت شدن از این زندگی بود.
رئیس دادگاه: در جریان بازسازی صحنه قتل نیز ماجرا را همان گونه که رخ داده است بازگو کردهاید. در این باره چه توضیحی دارید؟
متهم به قتل: من ماجرایی که برای آن کارگر افغانی و سرقت از او رخ داده بود تعریف کرد و اگر مرتکب این جنایت شده بودم چرا هیچ آثاری از خون در آن محل کشف نشد.
پس آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
نظر شما