به گزارش خبرنگار مهر، در بخش دوم از گفتگو با عوامل نمایش "پس از سقوط" که این روزها در سالن شماره یک تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است با فرناز رهنما بازیگر جوان و مستعد تئاتر که ایفای نقش "مگی" را در این نمایش برعهده دارد و محمد اسکندری بازیگر با سابقه تئاتر که در این نمایش در نقش میانسالی "کوئنتین" راوی داستان و در واقع خود آرتور میلر را بازی میکند درباره چگونگی ایفای نقش در این اثر گفتگو کردیم.
*خبرگزاری مهر، سرویس فرهنگ و هنر: خانم رهنما شما در نمایشنامه "پس از سقوط" نقش مگی را برعهده دارید که در واقع همان مریلین مونرو دنیای واقعی و همسر آرتور میلر است. این شخصیت در دنیای سینما بسیار شناخته شدهاست و بیشتر علاقمندان سینما با سرگذشتش آشنایی دارند. اما برای اولینبار است که شخصیت مونرو و ویژگیهایش در ایران به نمایش گذاشته میشود. برای رسیدن به این نقش چقدر تلاش و تحقیق کردید؟
فرناز رهنما: در ایران بازی کردن در نقش مریلین مونرو کار بسیار سختی است. چون جدا از ممیزیها و نوع پوشش و طرز تفکر و حتی آرایش موهای این شخصیت مهمترین نکته این است که ما در ایران فارسی صحبت میکنیم و همین کار را بسیار سخت میکند. مثلا اگر به زبان انگلیسی کار اجرا میشد من میتوانستم تحقیقات بیشتری انجام دهم و حتی در نوع حرف زدن و آکسانگذاری بر روی کلمات به مونرو واقعی نزدیکتر شوم.
خانم محامدی معتقد بود همه میدانند که مونرو کیست و زیاد احتیاجی به معرفی این شخصیت نداریم. اما من تاکید داشتم این شخصیت شاید در آمریکا شناخته شده باشد اما در ایران معمولا مخاطب خاص او را میشناسند و باید المانهایی برای معرفی او استفاده کنیم. از زمانی که قرار شد من گریمی شبیه مونرو داشته باشم و از خال و پوستیژ روشن استفاده کنم کارم بسیار سخت شد. بنابراین شروع به تحقیق درباره این شخصیت کردم.
اینکه مونرو در موقعیتهای مختلف چگونه بوده، رفتارش با همسر اول و دومش چطور بوده یا با میلر چه رفتاری داشته است. در واقع من حدود هفت ساعت فیلم مستند درباره این شخصیت دیدم و چیزی که در نهایت به آن رسیدم این بود که بر خلاف اینکه میگویند مونرو زنی با ویژگیهای خاص است نمیتوان او را شخصیت احمقی دانست.
شاید او زنی بسیار جذاب و با رفتاری سرخوشانه و ساده لوحانه باشد اما بیشتر از احمقی شخصیتی رها است. از آنجائیکه ما نمیتوانستیم جذابیتهای او را به درستی به تصویر بکشیم و پر رنگ کنیم باید برخی ویژگیهای مونرو را مشخصتر به نمایش میگذاشتیم.
من از بازی در این نقش خیلی میترسیدم چون مطمئن بودم اگر نتوانم شخصیت را به درستی بازی کنم منتقدان تیربارانم میکنند! اما حالا خوشحالم. چون همین که این شخصیت به طرف لودگی نرفته است و جدیت، شیرینی، جذابیت و سبک سری مونرو را توانستم به درستی نشان دهم خوشحالم.
محمد اسکندری: خانم محامدی دراماتولوژی که روی این متن انجام داد جدا از جمع و جور کردن متن و حفظ سیال بودن دیالوگها و موقعیتها در ذهن کوئنتین تصمیم گرفتند که دو نفر نقش وکیل را بازی کنند. این عمل کار خلاقانهای است. چون همه صحنههای نمایش به طور همزمان روی صحنه جریان دارد. بنابراین تصور کنید من بعد از گفتن مونولوگ اول باید میرفتم به دیدار ژدرم در بیمارستان بعد به سرعت خودم را به همسر اولم لووئیس میرساندم و بعد مگی را میدیدم. اگر این اتفاق میافتاد افت زمانی بسیاری به وجود میآمد و ریتم نمایش میافتاد.

* شخصیت کوئنتین در نمایشنامه در واقع خود آرتور میلر است. برای رسیدن به شخصیت نویسنده چقدر درباره او تحقیق کردید. با وجود اینکه شما میلر را به خوبی میشناسید و قبلا هم در نمایشنامهای از او به نام "چشماندازی از پل" حضور داشتید.
نظر شما