پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۱، ۱۱:۵۸

سیدجمال ساداتیان:

دوام سینمای اجتماعی مستقل تنها با حمایت مخاطبان ممکن است

دوام سینمای اجتماعی مستقل تنها با حمایت مخاطبان ممکن است

تهیه‌کننده فیلم سینمایی "انتهای خیابان هشتم" ضمن اشاره به مشکلات پیش روی تولیدات مستقل سینمای اجتماعی تصریح کرد: دوام این نوع سینما تنها و تنها با حمایت مردم و مخاطب امکان‌پذیر است.

به گزارش خبرگزاری مهر نوزدهمین جلسه خانه فیلم فردوس  با نمایش و نقد و بررسی فیلم "انتهای خیابان هشتم" برگزار شد. در این جلسه علیرضا امینی، کارگردان، سیدجمال ساداتیان، تهیه‌کننده، محمدرضا غفاری، بیتا بیگی و مهدی ماهانی، بازیگران، حمید سلیمی فیلمنامه‌نویس و منتقد و محمدرضا لطفی، منتقد و مجری حضور داشتند.
 
آثاری که نقد اجتماعی می‌کنند در اکران با هزار مشکل مواجه‌اند

در ابتدای این نشست محمدرضا لطفی گفت: سیدجمال ساداتیان در کارنامه خود تهیه فیلم‌هایی همچون دایره زنگی، چهارشنبه سوری، سریال خواب و بیدار، هفت دقیقه تا پاییز، برف روی کاج‌ها و.... را دارد که حکایت از علاقه وی به سینمای اجتماعی دارد.

لطفی سپس از ساداتیان پرسید ماجرای هربار به تعویق افتادن اکران این فیلم که در نهایت در برنامه اکران نوروز 91 قرار گرفت چه بود؟ که وی هم در پاسخ گفت: اساسا آثاری که در حوزه نقد اجتماعی هستند در اکران با هزار و یک مشکل برای اکران مواجه هستند و در سوی دیگر فیلم‌های مستقل معمولا مهجور واقع می‌شوند. حال حساب کنید که یک فیلم حوزه اجتماعی که به بیان نقد یک معضل می‌پردازد و به شکل مستقل هم تولید شود چه بلاهایی به سرش می‌آید. دوام این نوع سینما تنها و تنها با حمایت مردم و مخاطب امکان‌پذیر است، چرا که معمولا آثار دولتی با حمایت‌های انبوه چه در تولید و چه در اکران مواجه هستند، اما حمایت در این سو، یعنی سینمای مستقل به شکل قطره چکانی صورت می‌گیرد.

ساداتیان تأکید کرد: از یاد نبریم که امروزه همه چیز در فیلمسازی گران شده است و هزینه ها به شدت بالا رفته است،درحالی که درآمدهای این حرفه روز به روز محدودتر و محدودتر می شود و حال در این وضعیت که ساخت کارهای سفارشی شتاب عجیبی گرفته،حتی ارگان هایی مثل فارابی هم برای ابزارش از ما پولش را جلو جلو می گیرد.حال در چنین شرایط باید چه توقعی داشت؟

سینما جایی برای تفریح مخاطب است که او را به فکر هم وادارد

پس از صحبت‌های ساداتیان منتقد برنامه توضیح داد که علیرضا امینی سینما را با ساخت فیلم‌های کوتاه آغاز کرد و سپس چند فیلم کم هزینه و به نوعی شخصی ساخت و بعد با "استشهادی برای خدا" وارد فاز جدیدی شد و در نهایت این پوسته‌اندازی به ساخت دو فیلم برای مخاطب انبوه و یک سینمای اجتماعی و قصه‌گو یعنی هفت دقیقه تا پاییز و انتهای خیابان هشتم انجامید.
 
وی سپس از امینی این سوال را مطرح کرد که حال با این کارنامه و پوسته‌اندازی و رشد پله به پله‌ای اکنون به جایی رسیده‌اید که دیگر بگویید سینمای مورد علاقه خود را پیدا کرده‌اید؟ که امینی توضیح داد: من فارغ‌التحصیل کارگردانی هستم و همان‌طور که شما توضیح دادید 5 فیلم تجربی ساختم تا به استشهادی برای خدا رسیدم که معتقدم یک نقطه عطف در کارنامه من به حساب می‌آید  و تا آن مقطع من هنوز دیدگاه خودم را پیدا نکرده بودم، در واقع سعی می‌کردم تا زوایه‌ها و نگاه‌های جدیدی را تجربه کنم و مسیر خود را بیابم.
 
امینی افزود: این آزمون و خطاهای درونی من ادامه داشت تا رسیدم به هفت دقیقه تا پاییز که همه تلاشم را کردم تا هر آنچه که آموخته بودم را به تصویر بکشم و فکر می‌کنم که با این فیلم مسیر خود را پیدا کردم. در واقع من معتقدم که سینما ارزش مضاعفی در مقایسه با تلویزیون دارد،چراکه سینما اساسا هم باید جایی برای تفریح مخاطب باشد و هم مخاطب را به فکر وا دارد.
 
در ادامه نشست مجری برنامه از بیتا بیگی بازیگر فیلم خواست تا ابتدا کمی از سوابق خود بگویید و سپس از کار با امینی توضیح دهد. بیگی هم در پاسخ به این پرسش توضیح داد: انتهای خیابان هشتم دومین تجربه تصویری من بود که خب البته بعد از این کار در چند تله‌فیلم و سریال هم بازی کردم و در آن زمان با اینکه تجربه چندانی نداشتم، اما با سبک کاری آقای امینی آشنا بودم و می‌دانستم  که در کارهای ایشان فیلمنامه به شکل رایج در کارهای دیگر وجود ندارد و ایشان با ذهنشان و در صحنه دست به خلق می‌زنند، اما با این حال علیرضا امینی همواره بازیگر را در تفکراتش سهیم می‌کند و این باعث می‌شود که تو ناخودآگاه درکار غرق بشوی.اما چیزی که برای من بیشتر استرس زا بود زمانی بود که می خواستم در مقابل فردی مثل ترانه علیدوستی دیالوگ بگویم و البته ترانه خود آنقدر در کار ذوب شده بود که به من خیلی کمک کرد.
 
ماهانی: با سینمای علیرضا امینی آشنا نبودم

پس از صحبت‌های بیگی منتقد برنامه از مهدی ماهانی پرسید که آیا در تجربه‌‌های قبلی ات هم با این شیوه که فیلمنامه کاملی محیا نباشد کار کرده بودی یا خیر؟که ماهانی گفت: ابتدا اجازه بدهید من این بحث را که در کار فیلمنامه وجود نداشته را بشکافم و توضیح دهم که ما شرح سکانس ها را کاملا می دانستیم و بر اساس این شرح سکانس‌ها صحنه را می‌گرفتیم، اما در مورد پاسخ شما باید بگویم که خیر تا قبل از این کار تجربه اینچنینی نداشتم و شناخت زیادی از سینمای علیرضا امینی نداشتم، البته الان در کار خانم درخشنده حضور دارم و ایشان هم از همین شکل استفاده می‌کنند و جالب است که بعد از آقای امینی این شکل فیلم نامه نویسی باب شده است.
 
امینی: طراوتی که در بداهه گویی وجود دارد ستودنی است

در ادامه امینی گفت: اجازه بدهید من در مورد شکل فیلم‌نامه‌های کارهایم و شیوه کارم کمی توضیح بدهم، چون چندبار اینجا این بحث مطرح گردید.ببینید ما در این کار یک فیلمنامه کامل داشتیم که شرح سکانس ها نوشته شده بود،اما این سکانس ها در واقع فقط یک سری توضیحات بدون دیالوگ بودند که در سرصحنه باید این سکانس ها به بار می نشستند.من این شیوه را از تاتر یاد گرفتم و قبول دارم که برای بازیگر این شیوه بسیار سخت است،چون نمی داند که دقیقا چه باید بگوید،اما معتقدم طرواتی که در بداهه گویی وجود دارد ستودنی است.
 
در پایان مجری و منتقد برنامه از امینی سوال کرد کارکترهای فیلم شما عقبه روشنی ندارند و این در بعضی جاها به کار لطمه می‌زند، علت این امر چه بوده است؟ و علیرضا امینی هم در پاسخ گفت: فیلم ما را حوادث جلو می‌برد و در سینمای مدرن همه چیز را نباید به مخاطب داد. این درست خلاف سینمای کلاسیک است که یک قصه‌گویی سر راست دارد و من در این کار می‌خواستم تا خیلی چیزها را مخاطب کشف کند. ما می‌خواستیم نشان دهیم که ظرف 72 ساعت آدم‌ها چگونه تغییر هویت پیدا می‌کنند و این وضعیت چه اثری روی آنها می‌گذارد. این نشست در ساعت بیست و یک و سی دقیقه با تجلیل از مهمانان پایان یافت.
کد خبر 1597889

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha