به گزارش خبرگزاری مهر نوزدهمین جلسه خانه فیلم فردوس با نمایش و نقد و بررسی فیلم "انتهای خیابان هشتم" برگزار شد. در این جلسه علیرضا امینی، کارگردان، سیدجمال ساداتیان، تهیهکننده، محمدرضا غفاری، بیتا بیگی و مهدی ماهانی، بازیگران، حمید سلیمی فیلمنامهنویس و منتقد و محمدرضا لطفی، منتقد و مجری حضور داشتند.
آثاری که نقد اجتماعی میکنند در اکران با هزار مشکل مواجهاند
در ابتدای این نشست محمدرضا لطفی گفت: سیدجمال ساداتیان در کارنامه خود تهیه فیلمهایی همچون دایره زنگی، چهارشنبه سوری، سریال خواب و بیدار، هفت دقیقه تا پاییز، برف روی کاجها و.... را دارد که حکایت از علاقه وی به سینمای اجتماعی دارد.
لطفی سپس از ساداتیان پرسید ماجرای هربار به تعویق افتادن اکران این فیلم که در نهایت در برنامه اکران نوروز 91 قرار گرفت چه بود؟ که وی هم در پاسخ گفت: اساسا آثاری که در حوزه نقد اجتماعی هستند در اکران با هزار و یک مشکل برای اکران مواجه هستند و در سوی دیگر فیلمهای مستقل معمولا مهجور واقع میشوند. حال حساب کنید که یک فیلم حوزه اجتماعی که به بیان نقد یک معضل میپردازد و به شکل مستقل هم تولید شود چه بلاهایی به سرش میآید. دوام این نوع سینما تنها و تنها با حمایت مردم و مخاطب امکانپذیر است، چرا که معمولا آثار دولتی با حمایتهای انبوه چه در تولید و چه در اکران مواجه هستند، اما حمایت در این سو، یعنی سینمای مستقل به شکل قطره چکانی صورت میگیرد.
ساداتیان تأکید کرد: از یاد نبریم که امروزه همه چیز در فیلمسازی گران شده است و هزینه ها به شدت بالا رفته است،درحالی که درآمدهای این حرفه روز به روز محدودتر و محدودتر می شود و حال در این وضعیت که ساخت کارهای سفارشی شتاب عجیبی گرفته،حتی ارگان هایی مثل فارابی هم برای ابزارش از ما پولش را جلو جلو می گیرد.حال در چنین شرایط باید چه توقعی داشت؟
پس از صحبتهای ساداتیان منتقد برنامه توضیح داد که علیرضا امینی سینما را با ساخت فیلمهای کوتاه آغاز کرد و سپس چند فیلم کم هزینه و به نوعی شخصی ساخت و بعد با "استشهادی برای خدا" وارد فاز جدیدی شد و در نهایت این پوستهاندازی به ساخت دو فیلم برای مخاطب انبوه و یک سینمای اجتماعی و قصهگو یعنی هفت دقیقه تا پاییز و انتهای خیابان هشتم انجامید.
پس از صحبتهای بیگی منتقد برنامه از مهدی ماهانی پرسید که آیا در تجربههای قبلی ات هم با این شیوه که فیلمنامه کاملی محیا نباشد کار کرده بودی یا خیر؟که ماهانی گفت: ابتدا اجازه بدهید من این بحث را که در کار فیلمنامه وجود نداشته را بشکافم و توضیح دهم که ما شرح سکانس ها را کاملا می دانستیم و بر اساس این شرح سکانسها صحنه را میگرفتیم، اما در مورد پاسخ شما باید بگویم که خیر تا قبل از این کار تجربه اینچنینی نداشتم و شناخت زیادی از سینمای علیرضا امینی نداشتم، البته الان در کار خانم درخشنده حضور دارم و ایشان هم از همین شکل استفاده میکنند و جالب است که بعد از آقای امینی این شکل فیلم نامه نویسی باب شده است.
در ادامه امینی گفت: اجازه بدهید من در مورد شکل فیلمنامههای کارهایم و شیوه کارم کمی توضیح بدهم، چون چندبار اینجا این بحث مطرح گردید.ببینید ما در این کار یک فیلمنامه کامل داشتیم که شرح سکانس ها نوشته شده بود،اما این سکانس ها در واقع فقط یک سری توضیحات بدون دیالوگ بودند که در سرصحنه باید این سکانس ها به بار می نشستند.من این شیوه را از تاتر یاد گرفتم و قبول دارم که برای بازیگر این شیوه بسیار سخت است،چون نمی داند که دقیقا چه باید بگوید،اما معتقدم طرواتی که در بداهه گویی وجود دارد ستودنی است.
نظر شما