"فرانسوا اولاند" نامزد سوسیالیست های فرانسه در انتخابات ریاست جمهوری 2012 توانست با غلبه بر "نیکلا سارکوزی" عنوان رئیس جمهور این کشور را تصاحب کند.
اولاند امروز سه شنبه با حضور در کاخ الیزه ادای سوگند می کند. دور اول ریاست جمهوری اولاند با مراسم ادای سوگند آغاز می شود اما وی باید خیلی سریع این مراسم را به پایان رسانده و برای صرف شام با "آنجلا مرکل" صدرآعظم آلمان آماده شود.
مشکلات داخلی
آیا دولت جدید فرانسه مسیر "مرکوزی" - مرکل و سارکوزی- را در ریاضت اقتصادی ادامه خواهد داد؟ یا همانطور که اولاند قول داد راه تازه ای در پیش خواهد گرفت؟ راهی که متضمن رشد اقتصادی باشد و پیمان ثبات و هماهنگی اقتصادی اتحادیه اروپا را اصلاح کند؟
آیا فرانسه می تواند راهی میانه برای ایجاد تعادل میان ریاضت اقتصادی و تحرک اقتصادی پیدا کند؟ از شواهد اینگونه بر می آید که دولت جدید قادر نخواهد بود، نه ریاضت و نه تحرک جدید و معناداری بدون ترمیم اعتماد از دست رفته میان دولت، صاحبان صنایع، طبقه های اجتماعی و بیکاران، ترسیم کند.
در فرانسه، ایجاد اشتغال پایدار به معنای پل زدن روی شکاف عمیق میان کارفرماها و مهاجران تازه وارد است که می دانند با تبعیض در استخدام مواجه هستند. سارکوزی از زمان بر کار آمدن روی پایین آوردن هزینه های اشتغال (مانند کاهش حقوق بازنشستگی و قوانین مربوط به فسخ قرارداد) متمرکز شد. اما خیلی کم به مشکل نرخ دو رقمی بیکاری در میان مهاجران جدید پرداخت.
پایین آوردن نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی، از بار فشار بر دولت اولاند خواهد کاست. اما این هدف بدون حداقلی از همکاری سازمانهای کار امکان تحقق ندارد. فرانسه پیشینه درخشانی در مبارزات کارگری دارد ولی اخیرا حتی از برگزاری اعتراضات دورهای نیز ناتوان است: آخرین اعتصاب عمومی تاثیرگذار فرانسه به سال 1995 (در اعتراض به قطع خدمات بازنشستگی در دوره ژاک شیراک) باز می گردد. اولاند باید سعی کند از تجربیات و درسهای سارکوزی بیاموزد.
پرسش انتقادی برای دولت اولاند این است که چگونه اعتماد از دست رفته سازمانهای کار، صنایع و سرمایهگذاران بین المللی، رهبران اجتماعات مهاجر و همچنین راست افراطی را به دست آورد و بتواند همکاری آنها را جلب کند. اولاند جای زیادی برای تکان خوردن ندارد و بهترین گزینه این است که وزیر اقتصادش را با نمایندگان صنایع و کارگران به میز مذاکره بکشاند. حزب سوسیالیست و اولاند قطعا خیلی بهتر از دولت راست گرای پیشین می توانند با کارگران تعامل برقرار کنند. اما آیا به همین میزان می توانند در کسری بودجه، رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی موثر باشند یا به خواسته های راست افراطی نیرومند شده پاسخ گویند؟ احتمالا این آخری بزرگ ترین چالشی باشد که اولاند به محض آغاز دوره ریاست جمهوری با آن مواجه خواهد بود.
مشکلات خارجی
با وجود آشکار بودن نارضایتی مرکل از انتخاب اولاند، صدر اعظم آلمان در ردیف اولین کسانی بود، که انتخاب اولاند را به او تبریک گفت.
ارتباط با آمریکا، نحوه حضور در ناتو و خروج از افغانستان مشکلاتی هستند که در نگاه اول اولاند در بعد خارجی با آنها مواجه است. در ارتباط با عضویت در ناتو، اولاند از کاهش سطح حضور فرانسه در پیمان اتلانتیک شمالی حمایت می کند، در حالی که فرانسه در زمان ریاست جمهوری سارکوزی، به متحد نزدیک آمریکا تبدیل شده بود.
حضور فعال نظامی فرانسه در افغانستان، قرار گرفتن در کنار بریتانیا و آمریکا طی عملیات نظامی ناتو در لیبی، که منجر به تغییر حکومت قذافی و ادامه بهار عربی در شمال آفریقا شد، از جمله نتایج این همگرایی ها بود. فرانسوا اولاند وعده داده که نیروهای فرانسوی را زودتر از تعهدات قبلی، از افغانستان فرا می خواند.
آمریکا نیز علاوه بر نگرانی های ناشی از تضعیف مالی حوزه یورو، و احتمال کند شدن روند خروج اروپا از رکود اقتصادی، نسبت به آینده نقش فرانسه در ناتو نیز دارای نگرانی های جدی است.
بی شک بر آوردن وعده های رویایی اولاند آسان و سریع صورت نخواهد گرفت. در عرصه خارجی، نگرانی های ناشی از تغییر مسیر فرانسه کمتر از امور داخلی نیست. روز ۲۰ ماه مه جاری، آمریکا میزبان کنفرانس سران ناتو است. و با حضور اولاند واشنگتن، باراک اوباما فرصت خواهد یافت با تاکید بر اهمیت نقش فرانسه در حفظ امنیت جهانی، ساکن تازه کاخ الیزه را به حفظ تعهدات دولت سابق در ناتو تشویق کند.
نظر شما