به گزارش خبرنگار مهر، آقای خ. ا. معاون سابق وزیر صنایع و معادن و رئیس سازمان ایمیدرو، بازداشت از تاریخ چهاردهم دی ماه سال گذشته به لحاظ عجز از تودیع وثیقه به مبلغ 20 میلیارد ریال و تشدید آن به قرار بازداشت موقت از تاریخ شانزدهم بهمن ماه گذشته متهم است به:
1ـ ارتشاء به مبلغ جمعا 9 میلیارد ریال(نهصد میلیون تومان)
2ـ مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور
با عنایت به محتویات پرونده، در حین تحقیقات مقدماتی از متهم پرونده به نام ع. ر. (مدیرعامل شرکت گروه ملی فولاد ایران) نامبرده اظهار داشته است که پیرو تقاضا و دستور آقای م. ا. (سهامدار اصلی شرکت گروه ملی فولاد) مجموعا پانصد و پنجاه میلیون تومان داخل دو عدد کیف به آقای خ. ا. مدیرعامل و رییس سازمان ایمیدرو وابسته به وزارت صنعت و معدن تجارت، پرداخت کرده است.
پیرو این اظهارات مراتب از آقای خ. ا. با احضار قبلی ایشان به بازپرسی تحقیق شده است. ازوی در خصوص سوابق آشنایی وی با آقایان ع.ر. و م . ا. تحقیق شده است، که نامبرده اظهار داشته است: با توجه به عضویت من در هیئت عامل ایمیدرو، با جناب آقای ع. ر. آشنا شدم و از طریق آقای ع. ر. بعد از واگذاری شرکت گروه ملی با اقای م. ا. در چند جلسه آشنا شدم و در جلسات آشنا شدم و در جلسات متعددی که با اقای ع. ر. داشتم، در خصوص موضوعات کاری بحث متعدد داشتیم و با آقای م. ا. فقط در چند جلسه در وزارت صنایع در دفتر وزیر (وزیر صنایع و معادن، آقای م) و دفتر شرکت شهرکهای صنعتی جلسه داشتم.
در ادامهی تحقیقات، از نامبرده در خصوص اظهارات آقای ع . ر. مبنی بر اینکه وجوهی را به خ. ا. پرداخت کرده است، سؤال شد که اظهار داشته است: «... حدود ششصد میلیون تومان بابت مؤسسهی خیریه ایشان(ع. ر) پرداخت کردند و اسناد و مدارک آن هم موجود است. در دفتر کارم در تهران پرداخت کردند و یک نوبت هم در هتل لاله فرستادند و این جانب از نامشروع بودن خبر نداشتم و حاضرم در یک زمان محدودی آن را پرداخت کنم.
اینجانب خ. ا. مبلغ 600 میلیون تومان از آقای ع. ر. دریافت کردم، از این که منشا وجوه نامشروع است، هیچ اطلاعی نداشتم و در حال حاضر آمادهام که مبلغ فوق را ظرف پانزده روز آینده به حسابی که دادستانی معرفی می کند مسترد کنم.
در ادامه تحقیقات، از آقای ع. ر. مجددا در خصوص موضوع تحقیق شد و نامبرده اظهار داشته است:ابتدا طی یک درخواست از سوی موسسه فرهنگی مذهبی ایذه که ممهور به مهر بود، تقاضای هزار تن آهن آلات شد؛ که انجام این امر ممکن نشد، متعاقبا طی سه فقره چک جمعا یکصد میلیون تومان به توصیهی آقای خ. ا تحت عنوان موسسه و کمک به این موسسه به آقای خ. ا. پرداخت شده است؛ و در ادامه دو عدد کیف مشکی و یک کیف سامسونت خودم(ع. ا) که محتویات آن به شرح ذیل بود:
یک عدد کیف مشکی که مقادیر داخل آن را نشماردم، ولی خانم ج. ا. به این جانب داد که این کیفها را حوالی ساعت 7 یا 8 در درب هتل لاله به شخص خ. ا. دادم. یک کیف مشکی باز مقادیر داخل آن حدود 200 میلیون تومان بود، به فاصله دو ماه توسط آقای م. ا. تاکید و به خانم ج. ا. داد و در درب هتل لاله به راننده ایشان، آقای ع پرداخت شد (جلسه بازجویی مورخ 14 دی ماه سال گذشته یک کیف سامسونت حاوی پانصد میلیون تومان آقای م. ا. تأکید و دستور داد، خانم ج. ا تا ظهر اماده کرد و شامل ارز(یورو) سکه و عمدتا پول رایج کشور بود که به دلیل اینکه (در کیف) جا نمیشد، بخشی از آن شمرده نشده بود و در کیف دیگری تخلیه شد که محتوی سامسونت حدودا سیصد و پنجاه میلیون تومان میشد. توسط آبدارچی آقای م. ا. به طبقه همکف (پارکینگ) شرکت امیرمنصور آریا منتقل شد و در عقب پژوی 405 رانندگان استیجاری شرکت گذارده شد و به در شهرکهای صنعتی نزدیک هتل هما منتقل شد که من داخل رفتم بعد از پایان جلسه به ایشان (خ. ا) گفتم که آقای م. ا مبلغی را فرستاده که رانندهی ایشان آقای ع به خیابان آمد و کیف را برد و در پشت ماشین ایشان گذاشت .
هفته بعد آقای ع کیف سامسونت را پس داد. بنابر این اگر کیفهای مشکی 300 میلیون تومانی باشد مجموع پرداختیها به آقای خ. ا نهصد و پنجاه میلیون تومان و اگر کیفهای مشکی 200 میلیون تومان باشد. جمعا 750 میلیون به آقای خ. ا پرداخت شده است.
در ادامه تحقیقات از آقای خ. ا. در خصوص آخرین اظهارات آقای ع. ر. تحقیق شده و ایشان در پاسخ به این سؤال که آقای ع. ر. اظهار داشته است که شما نهصد میلیون تومان گرفتهاید، در حالی که شما به ششصد میلیون تومان اعتراف کردهاید، اظهار داشته است: «وجوهی را که اینجانب از آقای ع. ر. دریافت کردهام از منشاء آنگاه نبودم و حاضرم که این مبالغ را به حساب دادگستری و بیتالمال مسترد نمایم. اقرار ضمنی یا تلویحی.
در ادامه تحقیقات در جلسه مورخ چهارم بهمن سال گذشته از آنجا که علت پرداخت این وجوه به آقای خ. ا. شفاف نشده بود... از اقای ع. ر. تحقیق شد. نامبرده اظهار داشته است: بعد از کمک یکصد میلیون تومانی به آقای خ. ا.، آقای م. ا. را دیدم، ایشان گفت: به خ. ا. چیزی دادی یا نه؟ گفتم در حد مقدورات، پرسید مثلا چه میزان کمک میکنی. گفتم تا حالا یکصد میلیون تومان کمک کردم که م. ا. گفت اینها خرجشان خیلی بیشتر است. اگر میخواهی هوای شرکت (شرکت گروه ملی فولاد ایران) را داشته باشد، بایستی کلان کمک کرد و بحث پانصد میلیون تومان را طرح کرد و من تحویل آقای خ. ا. دادم.
وی در ادامه میافزاید: «دلایل کمک آقای م. ا. به خ. ا. عبارتند از: 1 ـ افزایش سهمیه شمش گروه ملی توسط آقای خ. ا. 2 ـ حمایت از درخواستهای گروه ملی در ایمیدرو مثل طرح فروش فولاد شهر 3 ـ تقسیط بدهیهای گروه ملی در ایمیدرو که انجام شد. در ادمهی تحقیقات از اقای م. ا. در خصوص پرداخت وجه به آقای خ. ا. تحقیق شد و نامبرده اظهار داشته است: تمام پولها به اقای خ. ا توسط آقای ع. ر. پرداخت شده است نامبرده در خصوص سابقهی آشنایی خود با آقای خ. ا. اظهار میدارد: از طریق آقای ع. ر با خ. ا. آشنا شدم. دو نوبت به اتفاق آقای ع. ر. به دفتر آقای خ. ا. در خصوص شمش فولاد خوزستان مراجعه کردهام و در خصوص شهرک صنعتی سیلکون متال نیز از شرکت سبکسازان جهت اخذ مجوز تاسیس شرکت، به شرکت شهرکهای صنعتی مراجعه کردهایم. آقای م. ا. در خصوص علت پرداخت وجه به آقای خ. ا. اظهار داشته است که این وجوه بابت سهمیهی شمش فولاد خوزستان پرداخت شده است.
با توجه به تحقیقات انجام شده که همگی حکایت از آن دارد که آقای م. ا. با وساطت اقای ع. ر. با خ. ا. آشنا میشود. با توجه به سمتهای که آقای خ. ا. داشته است؛ از جمله اینکه: عضو هیئت عامل ایمیدرو؛ رییس و مدیر شرکت شهرکهای صنعتی و مدیرعامل ایمیدرو بوده است. از طرف دیگر، با توجه به اینکه آقای م. ا. بابت توسعهی برنامههای خود در جهت تامین شرکتهای جدید و تملک اراضی در شهرک های صنعتی سراسر کشور و برای حمایت وزارت صنایع به ویژه سازمان ایمیدرو از برنامههای صنعتی و حمایت از آن از جمله افزایش افزایش سهمیهی شمش گروه ملی فولاد در فولاد خوزستان،تقسیط دیون گروه ملی فولاد ایران به ایمیدرو، احتیاج به حمایتهای آقای خ. ا. داشته استف درصدد بر میآید که از طریق و با وساطت آقای ع. ر. وجوهی را به آقای خ. ا داشته استف درصدد بر میآید که از طریق و با وساطت آقای ع. ر. وجوهی را به آقای خ. ا. پرداخت کند.
براساس تحقیقات به عمل آمده، مبلغ نهصد میلیون تومان به عنوان رشوه به آقای خ. ا. از جانب آقای م. ا. و ع. ر. پرداخت شده است. متهم خ. ا نیز به این امر اقرار و اعتراف کرده است و این وجوه را به حساب سپرده معرفی شده از جانب دادستانی تهران مسترد کرده است.
اظهارات متهم م. ا در جلسه بازجویی
پولهایی که آقای خ. ا گرفته است جهت این که سهمیهی شمش از فولاد خوزستان را هر ماه به ما اختصاص بدهند و هر دفعه بهانه میآوردند که میخواهیم سهمیهی شما را کم کنیم و اگر سهمیه را کم میکردند، به تولید شرکت آسیب میرسید و این بود که این پول به ایشان به عنوان عضو ایمیدرو پرداخت میشد.
آقای ع. ر. (مدیرعامل شرکت گروه ملی فولاد) طی بازجویی یازدهم بهمن اظهار داشته است: «آشنایی من با خ. ا. به سالها قبل و در زمان دولتی بودن شرکت مربوط میشود. در زمان دولتی (بودن شرکت گروه ملی فولاد ایران) کمکهای زیادی به شرکت گروه ملی در تأمین مواد اولیه در زمان وزارت م. داشتند و لذا رفاقت زیادی داشتیم. در زمان خصوصیسازی نیز من همین انتظار را از ایشان داشتم. ولی ایشان میگفت حالا دیگر کمک من به شما به سود سرمایهدار میشود و انتظار کمک داشتند. یک بار م. ا. از من سؤالا کرد که هوای ایشان را داری یا نه؟ که من گفتم در حد 10 الی 20 میلیون تومان کمکهایی کردهام که م. ا. گفت اینها خرجشان خیلی بیشتر است و لذا پیشنهاد داد در مرحلهی اول پانصد میلیون تومان و طی دو مرحله نیز چهارصد میلیون تومان به ایشان بدهیم، و طی سه مرحله دو کیف مشکی و یک کیف سامسونت ک دو کیف را در جلوی هتل لاله یکی به خودشان و یکی به آقای ... و در مجموع نهصد میلیون تومان به خ .ا پرداخت شد.
تنها انگیزه این جانب از قبول این انتقال وجه، خدا را شاهد میگیرم، استفاده از خ. ا. جهت افزایش سهمیهی شمش گروه ملی بود که پنج هزار تن به سهمیه اضافه شد و از طرفی تقسیط بدهیهای گروه ملی در ایمیدرو که در این خصوص نیز در هیئت عامل ایمیدرو و مساعدت کردند.
در جلسه بازجویی مورخ 11 / 11 / 1390 آقای م. ا. در شعبه 6 بازپرسی دادسرای کارکنان دولت، در پاسخ به این سؤال که پیرو تحقیقات سابق از شما، بنا بر اظهارات آقای ع. ر. و اظهارات خودتان، شما مبلغ حدودا نهصد میلیون تومان برای ع. ر. توصیه کردید که به آقای خ. ا. پرداخت کند در این خصوص چه توضیحی دارید، اظهار کرده است: «برای اینکه سهمیه شمش فولاد خوزستان برای گروه ملی در دست گروه ایمیدرو بود و آقایان میگفتند برای اینکه سهمیهی شما در گروه ملی از طریق فولاد خوزستان پایدار بماند، باید به ما پول پرداخت شود که خود آقای ع. ر. هم در جریان قضایا هستند و برای این که به تولید خدشهای وارد نشود، ما مجبور بودیم که به ایشان جهت پایدار ماندن تولید حق حساب بدهیم تا سهمیه ما در فولاد خوزستان حفظ شود و گرنه سهمیه ما را کم میکردند و هر ماه برای کارخانه این بازیها را در میآوردند و تا پول نمیگرفتند سهمیهی ما را کم میکردند و حیت اقای خ. ا. از بنده تقاضای یک واحد آپارتمان هم کرد که بنده به آقای ع. .ر نیز این مطلب را منتقل کردم.
نظر شما