۲ خرداد ۱۳۹۱، ۸:۵۵

کریم مجتهدی طرح کرد؛

انسان و جهان دو آیینه متقابل/ حرکت جوهری و امکان استکمال جهان

انسان و جهان دو آیینه متقابل/ حرکت جوهری و امکان استکمال جهان

یک استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران با بیان اینکه شاید بتوان انسان و جهان را بمانند دو آیینه متقابل تصور کرد که به نحوی در یکدیگر انعکاس می یابند، گفت: حرکت جوهری امکان استکمال جهان را نشان می دهد.

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر کریم مجتهدی، چهره ماندگار فلسفه عصر روز گذشته اول خردادماه در شانزدهمین همایش بزرگداشت صدرالمتألهین شیرازی (ملاصدرا) با عنوان انسان و جهان در مورد انسان و جهان به ارائه سخن پرداخت و گفت: ما انسان را به انحای مختلف می شناسیم؛ هرچه بیشتر راجع به انسان فکر می کنیم چیزهای بیشتری از او شناخته می شود، چون انسان شناخته نشده است.

وی افزود: یکی از کوشش های اصلی هر فیلسوفی در شرق و غرب عالم این بوده که انسان را کشف کند. من کیستم؟، از کجا آمده ام؟، به کجا می روم؟، و ... سؤالات اصلی ای بوده که همه فیلسوفان درباره آن به بحث و بررسی پرداخته اند.

استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران با بیان اینکه به نظرم درست نیست که انسان به طور مستقیم خود را بشناسد، اظهار داشت: تعاریفی که دکارت و ابن سینا در این سعی و تلاش ارائه دادند برای من قانع کننده نیست.

مجتهدی با اشاره به اینکه تعریف "انسان، حیوان ناطق است" مشهورترین تعریف ارائه شده برای انسان است، بیان کرد: آیا ناطقیت موجود در این تعریف حیوانیت را نفی می کند؟، دیدگاه های مختلفی در این باره ارائه شده و یکی از اندیشمندان ایتالیایی مطرح می کند این تعریف سعی دارد حیوانیت انسان را نفی کند. بنابراین انسان نمی تواند با این تعریف خود را بشناسد.

استاد فلسفه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه سخنانش تصریح کرد: در سنت ادیان ابراهیمی انسان نمی تواند خیلی به خودش ببالد، چون به خاطر عقل و اراده خود طرد شده است. از این لحاظ برخی از فیلسوفان و اندیشمندان نیز همین مسأله را طرح کرده اند و انسان را به خاطر بالیدن به عقل و اراده سرزنش کردند.

وی با بیان اینکه انسان قابلیت هایی دارد که با آن باید بتواند خود را بشناسد، تصریح کرد: حرکت جوهری امکان استکمال جهان را نشان می دهد.

مجتهدی در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: شاید بتوان انسان و جهان را بمانند دو آیینه متقابل تصور کرد که به نحوی در یکدیگر انعکاس می یابند و در نتیجه براساس نوعی علم مناظرکه به ناچار نقطه گریز آن تا بی‌نهایت کشیده می‌شود آن دو به توازی مرتبه ای از درجات وجودی خود را نمایان می‌سازد.

وی در پایان سخنانش تأکید کرد: از این لحاظ باید به طیفی از سلسله مراتب شناختی قائل شد که اندکی به سبک افلاطون و سنت اشراقیون با نوعی سلسله مراتب وجودی نیز مطابقت دارد. بی مورد نیست که راوی رساله عقل سرخ سهروردی با نوعی فراروی مستمر، فقط در مراحل پایانی سیر و سلوک خود تا حدودی با مشخصات اصلی چهره خویش آشنا می شود.

کد خبر 1608487

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha