لطفا در آغاز گفت وگو سوابق تحصيلي و مطالعاتي خود را بيان كرده و بفرماييد چگونه با كتاب اعترافات آشنا شديد ؟
پيش از آن كه مترجمي زبان فرانسه را در دانشگاه الزهرا بخوانم در انستيتوي ايران - فرانسه ، زبان فرانسه مي آموختم ، سپس در مقطع كارشناسي، رشته مترجمي زبان را دنبال كردم ، پايان نامه من ترجمه رمان روسالد اثر هرمان هسه بود . از آن جايي كه نقطه پاياني براي آموختن نمي بينم، سه چهار سالي هم از كلاسهاي دانشكده زبانهاي خارجي دانشگاه تهران بهره بردم ، گاه نيز به صورت مستمع آزاد در كلاسهاي فلسفه و كلام شركت مي كردم . وصف اعترافات را نخست به نقل از زبان مرحوم دكترجلال الدين مجتبوي شنيدم ، ايشان تلخيصي از مفاد باب ها را به تفكيك، و به نوبه خود، بسيار برانگيزاننده و خواندني ارائه مي كرد . بنابراين كتاب را از كتابخانه ادبيات به امانت گرفته و مد تي را به خواندن و رفع اشكال گذراندم ، احساس كردم كه ديگر از جذبه اين اثر نمي توانم خود را برهانم ، لذا چهار باب را ترجمه كرده ودر سال 1372 آن را به رياست وقت انتشارات انقلاب اسلامي ( علمي و فرهنگي كنوني) براي ارزيابي و انتشار سپردم . با تشويق ايشان كار را ادامه داده و در سال 1375 كل اثر را با عقد قراردادي براي انتشار، تحويل موسسه مذ كور دادم . حكايت معطل ماندن نشر اين ترجمه را پيش از اين در ماهنامه كتاب ماه ادبيات و فلسفه ( 54 و 55) توضيح داده ام . لازم به ذكر است كه در حين ترجمه نياز به مطالعه كتابهايي درباره فلسفه قرون وسطي، الاهيات وجودي، و در راس آنها زندگي و آثار آگوستين پيش مي آمد كه به اندازه توانم ، مطالعاتي در اين باره نيز انجام دادم .
چه ضرورتي براي ترجمه اثري كلاسيك، متعلق به قرون وسطي - آ ن هم در سال 72 - د يديد كه د ست به ترجمه اين اثر كلاسيك زديد؟
اعترافات فقط يك اثر كلاسيك و كهن نيست ، نمي توان و نبايد آن را به جرم قد مت، از حوزه مطالعات مدرن بيرون دانست . براي نمونه توجه شما را به تكيه خاصي كه آگوستين بر تاويل و بازخواني متن مي كند جلب مي كنم ، وي در باب دوازدهم از فصل هفده كتاب ، يكي از عبارات سفرتكوين را چنان با قرائتهاي مختلف مي كاود كه اگر مولف را نشناسيم تصور مي كنيم پژوهشگري نوانديش در عصر حاضر ، و با روش تحليل مفهومي دست به چنين كاري زده است . وي همچنين در كتاب يازدهم در خصوص زمان به تاويل اسطوره كرونوس توجه مي كند . او معتقد است كه همواره مبنايي براي تاويل وجود دارد كه بر اساس آن مبنا، قرائتهايي چند گانه از يك متن معتبر فراهم مي آيد . جالب است بدانيد كه كتاب اعترافات را از حيث آن كه به صورت خودآگاهانه نوشته شده است نخستين كتاب مدرن به شمار آورده اند . همچنين ، برخي ، الاهيات آگوستيني را به دليل ترديدهايي كه درتقويت نظام معنوي ابراز داشته شريك جرم مدرنيته مي دانند . آگوستين كسي است كه نخستين واكنشهاي عقلي را نسبت به امر مقدس نشان داده و به يك تعبير مي توان گفت، دانش الاهيات عقلي را تاسيس كرده است . از سوي ديگر بحث خاطره و بحث زبان د ر اعترافات، الهام بخش مارسل پروست در كتاب زمان از دست رفته و ويتگنشتاين در كتاب پژوهشهاي فلسفي بوده است . همچنين مي توان تلقي آگوستين از ماهيت انسان را پيش درآمدي بر اگزيستانسياليسم در قرن بيستم دانست . علاوه بر نكات فوق كه نشان دهنده تاثيرو اهميت انديشه هاي آگوستين بر فيلسوفان و انديشمندان مدرن است ، از آن جايي كه قرون وسطي يك از ادوار مهم تاريخي فلسفه و الاهيات ، و آگوستين يكي از مهمترين انديشمندان اين دوره است توجه من را جلب كرد . هرچند كه يافتن آگوستين و آشنايي با او براي من به صورت تصادفي اتفاق افتاد ولي رفته رفته و با پيشرفت كار به ميزان اهميت اين شخص و اثرش پي بردم .
مي دانيد كه ترجمه ديگري از اين اثر از زبان انگليسي به زبان فارسي ترجمه شده است . آيا اين اثر را ديده ايد ؟ نظرشما درباره آن چيست ؟
بله ديده ام . با قطع نظر از صحت معنايي ترجمه ، اين امر ( ترجمه) به ميزان زيادي سليقه اي است . برگرداندن متني كه قريب به هفده قرن با آن فاصله داريم داراي مشكلات و موانع خاصي از جمله يافتن متن مورد اعتماد است . فهم الفاظ و مفاهيم متن و يافتن معادل فارسي براي اين الفاظ و مفاهيم دومين دشواري پيش روي مترجم است . در اين وضعيت مترجم با يك متن معاصر روبرو نيست كه بتواند معادلهاي رايج و امروزين را براي آنها به كار ببرد ، در چنين حالتي مترجم بايد معادل فارسي واژه ها را - تا حد ممكن- با توجه به تبار آنها در زبان مبداء انتخاب كند . براي مثال در چنين متن هايي نمي توان براي marin از معادل ملوان استفاده كرد . سومين دشواري در ترجمه چنين متوني ، مفاهيم ديني ، به ويژه در متنهاي مربوط به ادعيه و نيايش ها است . تفاوت هاي اين دو ترجمه به تفاوتهاي دو زبان انگليسي و فرانسه بر مي گردد . آن چه مرا بر آن داشت كه حتي پس از سالها تعلل ناشر ، و چاپ ترجمه ديگري ازاين اثر - از زبان انگليسي - بر نشر ترجمه خود پاي بفشارم ، نسبتي است كه ميان زبان فرانسه - به ويژه زبان فرانسه اي كه ژوزف ترا بوكو در ترجمه اين اثر اززبان لاتين به فرانسه به كار برده است - و زبان لاتين وجود دارد . همان گونه كه مستحضريد خاستگاه زبان فرانسه زبان لاتين است ، و مردم سرزمين گل پس از حمله ژوليوس سزار زبان سلتي خود را به بوته فراموشي سپرده و زبان لاتيني را با جرح و تعديل هايي به كار بستند . اميدوارم اساتيد فن نظر به اهميت متن ، ضعف ها و كاستي هاي آن را به مترجم گوشزد نمايند .
آيا آثار ديگر آگوستين را هم براي فهم بهتر اعترافات مطالعه كرده ايد ؟
در ميان بيش از هشتاد اثر آگوستين شمار قليلي به زبان هاي اروپايي ترجمه شده اند ، براي خواندن ساير تاليفات اين مولف ناگزير از دانستن زبان لاتين هستيم . من فقط نگاه كوتاهي به كتاب شهر خدا كرده ام ، اما براي تهيه پانوشت ها از حواشي ترجمه آرنولد د اند يلي بسيار استفاده كرد م .
اعترافات آگوستين داراي چه ويژگي هاي فكري و ادبي است ؟
برخي از صاحبنظران اعترافات را يكي از سه اثر مشهور تاريخ ادبيات جهان به شمار آورده اند ، و ساير آثار ماندگار تاريخ ادبيات را هم متاثر از اين اثر مي دانند . اعترافات آگوستين داراي وجوه مختلفي است ، در اين كتاب هم دعا و نيايش وجود دارد و هم اقرار به گناهان ارتكابي در پيشگاه او . آگوستين حكايات و تحليل را در هم مي آميزد و به نقش زبان در ميزان تاثير بر مخاطب و نيز وظيفه آن در كاركرد حافظه به خوبي واقف است . بر صناعات ادبي از قبيل استعاره ، تشبيه، جناس، و سجع چيره است و تعمدا آنها را به كار مي گيرد . شيوه بياني او روايي و روان است و در اوج روايت به ناگاه باز مي ايستد و به تامل مي پردازد . او صادقانه سخن خود را مي گويد و شايد همين صداقت ، دوام اين اثر را بر جريده عالم ثبت كرده است .
برخي اعترافات را با المنقذ من الضلال غزالي و تاملات دكارت مقايسه مي كنند ، نظر شما در اين باره چيست ؟
در اين موارد بايد اهل فن اظهار نظر كنند ، اما آن چه كه به نظر من مي رسد اين است كه وجه اشتراك ميان اين افراد در جرئت و جسارت شك كردن است . شك كردن ، به تعبيري ، خود يك روش است . غزالي در اوج شكوفايي فقهي و كلامي اش در دوران استادي مدرسه نظاميه بغداد گرفتار شك شد . شك چنان بر او مستولي شد كه در تمامي دانسته هايش ترديد كرد . آمد و شد ميان شك و يقين احوالي است كه آگوستين نيز به آن مبتلا بود . اما درباره دو كتاب ياد شده بايد بگويم كه كتاب آگوستين بيشتر جنبه حديث نفس دارد ، و درطي آن صادقانه احوالات خود را با خواننده درميان مي گذارد ، در حالي كه كتاب غزالي بيشتر به سير تكاملي روحش پرداخته است . درباره نسبت دكارت با آگوستين بايد بگويم كه دكارت بسيار از آگوستين تاثير پذيرفته است ، از جمله، عبارت معروف دكارت ، يعني : cogito ergo sum در اعترافات وجود دارد . در باب دهم اعترافات ، فصل يازدهم آگوستين ماهيت تفكر را به بحث مي گذارد و ريشه لاتين تفكر را واكاوي مي كند . در ترجمه فرانسه اثر عين اين كلمات به لاتين آمده ، برخلاف ترجمه انگليسي كه كلمات لاتينبه حاشيه برده شده است و از آن به عنوان توضيحات مترجم فارسي ياد شده است . در باب دهم از فصل يازدهم اعترافات، آگوستين ماهيت تفكر را به بحث مي گذارد و مي گويد : انديشه نيرويي مي خواهد تا همچون پديده هاي نوظهور ، آنها را از نقاطي پنهان بجويد و ديگر بار گردشان آورد تا بتواند هدف يك دانش قرار دهد .
معمولا مترجم ها پراكنده كارند و طبق مد روز پيش مي روند ، آيا شما كار بعدي خود را در همين حوزه ، يعني ترجمه متون كلاسيك قرون وسطي برگزيده ايد ؟
در حال حاضر مشغول ترجمه " پروسلوگيون " سنت آنسلم هستم. اين كتاب حاوي مشهورترين برهان براي اثبات وجود خداوند در تاريخ فلسفه است . اين برهان كه به برهان وجودي مشهور است منتج به بداهت وجود خداوند مي شود . به اين معنا كه نام خدابر موجودي دلالت دارد كه بزرگتر از او قابل تصور نيست. اتفاقا دكارت هم در پنجمين تامل در كتاب تاملات در فلسفه اولي ، برهاني براي اثبات وجود خداوند ارائه كرده است كه تفسير مجددي از برهان آنسلم با الهام از رياضيات است . و اما انگيزه من از دومين كار در حوزه فلسفه قرون وسطي پرهيز از پراكنده كاري است .
گفتني است ترجمه اين كتاب از زبان انگليسي توسط "سايه ميثمي " توسط انتشارات سهروردي چندي پيش به چاپ دوم رسيده است .
نظر شما