پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۶ خرداد ۱۳۹۱، ۱۰:۳۹

به بهانه بزرگداشت ملاصدرا؛

ملاصدرا؛ بزرگ‌مرد حکمت برین/ فیلسوفی که بوی تازگی می‌دهد

ملاصدرا؛ بزرگ‌مرد حکمت برین/ فیلسوفی که بوی تازگی می‌دهد

قم - خبرگزاری مهر: کاروان فلسفه و حکمت اسلامی از فارابی و ابن سینا آغاز شد و منزل به منزل گذشت و با توشه‌هایی از سفرهای دور و دراز عقلی، تاج حکمت اسلامی را بر سر حکیم ملاصدرا گذاشت.

"سخن از پر فروغ‌ترین خورشید معرفت و حکمت است که عقل‌ها را به شگفت آورد و اندیشه تحقیق را در شکوه تفکر متحیر ساخت و بلنداى همتش سروهاى سرفراز را سر آمد و چینش زیباى کلامش عقده‌ها از عقاید برداشت.

صراحت در بیان و مرامش دلق رنگ و ریا از چهره‌ها برگرفت و چماق‌هاى توهم و تهمت با سندان پولادین اراده و استقامتش در هم شکست.

بزرگمرد حکمت برین و تک سوار افق‌هاى بیکران یقین، صدرنشین مسند عرفان و آموزگار نخستین حکمت متعالیه که نامش فروغ بخش حلقه حکیمان است و یادش چشم اندازى از خاک تا خدا و همراهى با مرامش زورقى از نبوغ مى‌خواهد تا با قطب نماى وحى و بادبان اراده و ناخدایى قلبى پر از عشق در یم هستى گام نهد و سفرهاى چهارگانه از مبدا تا معاد را یکى پس از دیگرى در نوردد و کلیدهاى زمردین غیب و شهود را در فرازین قله حکمت به چنگ آرد."

به گزارش خبرنگار مهر، کسی چراغ بی‌زوالی است که بودنش، افروختن است و فقدانش، جهت بخشی. اما دریغ، کسی را یارای تحمل روشنگری و حق طلبی این حکیم دوراندیش نیست و امروز هم حصار ظاهراندیشان مجالی برای درک اندیشه‌های این نگین تاریخ فکر ایرانیان نمی‌گذارد.

اینکه جامعه ما تا چه حد این فیلسوف بی‌نظیر را می‌شناسد و به ایرانی بودن او افتخار می‌کند و اندیشه‌ها و تراوشات ذهنی ملاصدرا مورد استفاده جامعه امروز قرار می‌گیرد، سئوال‌هایی است که پاسخ به آنها دور از انتظار نیست.

عدم معرفی درست ملاصدرا

حجت‌الاسلام رسولی از طلاب حوزه علمیه معتقد است: ملاصدرا یکی از بزرگ‌ترین فیلسوفان جهان اسلام هستند که نظریه‌های ایشان در حکمت متعالیه و فلسفه اسلامی چراغ راه اندیشوران و نام آوران عرصه علمی است.

او عدم معرفی درست شخصیت‌های برجسته علمی را یکی از آسیب‌های امروز می‌داند و اظهار می‌کند: اگر آرای دانشمندانی همچون ملاصدرا و حتی شخصیت علمی و رفتاری ایشان به درستی در جامعه تبیین می‌شد، امروز کسی جرات نمی‌کرد در قالب نقد حکمت متعالیه، تیشه به ریشه داشته‌ها و رهاورد علمی فیلسوفان گذشته بزند.

به گفته رسولی هر چند فعالیت‌های علمی برای بهره مندی بیشتر از نظریه‌ها و آرای ملاصدرا انجام می‌شود اما باید این واقعیت را در نظر داشت که نگرش عموم جامعه نسبت به جایگاه علمی ملاصدرا اصلا در خور شان این فیلسوف بی‌نظیر نیست.

وی می‌افزاید: اینکه گرامیداشت ملاصدرا در یک یا دو روز خلاصه شود و در این روزها برنامه‌هایی اجرا شود، کمترین کاری است که در حق بنیانگذار حکمت متعالیه انجام می‌شود. باید این شخصیت فرهیخته را به گونه‌ای در جامعه معرفی کرد که قشرهای مختلف مردم نسبت به خدمات ارزنده این بزرگوار به اسلام و مسلمانان مطلع شوند.

قدر ملاصدرا را نمی‌دانیم

زهرا رمضانی دیگر شهروند قمی که دانشجوی ترم اول مدیریت دولتی است با اینکه اطلاعات چندانی از صدرالمتالهین ندارد، می‌گوید: الان که شما در مورد آشنایی با نظریه‌های ملاصدرا از من پرسیدید، خیلی شرمنده شدم که چرا نباید در مورد شخصیت مهمی همچون ملاصدرا اطلاعات خوبی داشته باشم.

به اعتقاد او دانشمندانی همچون ملاصدرا در طول تاریخ مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اند و برای اینکه یادی از آنها شود، نامشان بر روی تابلو تعدادی از خیابان‌ها و میدان‌های شهری دیده می‌شود که اگر همین نامگذاری‌ها نبود، امروز هیچ کسی این شخصیت‌های مهم را نمی‌شناخت.

ملاصدرا افتخار جهان اسلام

ملاصدرا از نظر سعید علی بیگی که در یک واحد تولیدی کار می‌کند فقط یک عالم بزرگ است. او هیچ چیزی از این شخصیت بی‌نظیر نمی‌داند، اما رفتن به اردوگاه ملاصدرا در کهک برای او و خانواده‌اش خاطرات زیبایی رقم زده و از همان روز نام ملاصدرا در ذهنش باقی مانده است.

حدیثه فراهانی هم ملاصدرا را نمی‌شناسد اما همین قدر می‌داند که در کتاب‌های درسی، مطالبی در مورد ایشان نوشته شده است.

همسر حدیثه که تحصیلکرده رشته برق است، می‌گوید: ملاصدرا یکی از مفاخر اسلامی است اما در کشور ما به این شخصیت برجسته آن گونه که باید توجه نشده است.

عباس خدایی می‌گوید: ملاصدرا الگوی مناسبی برای دانشمندان اسلامی است که ما باید به داشتن چنین متفکرانی افتخار کنیم، ولی متاسفانه بسیاری از مردم در مورد این شخصیت برجسته اطلاعی ندارند و این نشان می‌دهد که نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای در مورد معرفی اسطوره‌های علمی کم کاری کرده‌اند.

از نظر علی بیگدلی، ملاصدرا را استادان و دانشجویان رشته‌های علوم حوزوی و انسانی بیشتر از دیگران می‌شناسند و البته انتظار این است که مردم نسبت به وجود چنین شخصیتی در ایران گذشته اطلاع داشته باشند.

او می‌گوید: در برخی کتاب‌های درسی در مورد آرای ملاصدرا مطالبی منتشر شده است اما این مسئله بسیار مهم است که در شرایط کنونی چطور می‌توان از اندیشه های ملاصدرا برای بسط فلسفه اسلامی استفاده کرد و در کنار آن ویژگی‌های رفتاری و عرفانی او را مورد توجه قرار داد.

طلوع خورشید

بنا به نقلى در ظهر روز نهم جمادى الاولى سال ۹۸۰ قمری مژده تولد فرزندى را به میرزا ابراهیم بن یحیى قوامى شیرازى دادند و او که سال‌هاى دراز انتظار چنین روزى را داشت و بارها نذر و نیاز کرده بود از فرط خوشحالى سراسیمه خود را به منزل رساند و بر طبق عهدى که کرده بود نام مبارک محمد را براى فرزندش برگزید و تا زمانى که خود زنده بود روزانه یک سکه به شکرانه این لطف الهى در راه خدا انفاق مى‌کرد.

میرزا ابراهیم با انتخاب معلمان و استادان مجرب در تربیت یگانه فرزندش کوشید و در آموزش علوم متعارف زمان کوتاهى نکرد تا آنکه در ۱۶ سالگى او را به کار تجارت به بصره فرستاد و محمد در مدت سه ماهى که آنجا بود به زیارت عتبات نیز مشرف شد و با شنیدن خبر مرگ پدر به شیراز برگشت و مدتى مشغول رسیدگى به امور دارایی‌هاى پدر شد اما در همه این مدت دل در گرو تحصیل داشت تا سرانجام با سپردن مغازه و املاک پدر به دایى خود که مردى درستکار بود براى ادامه تحصیل راهى اصفهان شد.

همان گونه که روال عادى حوزه هاى علمیه آن زمان بوده است، ملاصدرا علاوه بر فقه و اصول و دیگر علوم اسلامى متعارف، علوم دیگرى چون ریاضیات و نجوم و طب و هیئت و… به خصوص منطق و فلسفه را در شیراز آغاز کرده و به مرحله‌اى رسانده که مجبور شده براى تکمیل رشته‌هاى مورد علاقه خود به مسافرت و حضور در محضر استادان مشهور نواحى دیگر اقدام کند.

صدرالمتالهین حدیث و درایه و رجال و فقه و اصول را از شیخ بهائى و فلسفه و کلام و عرفان و دیگر علوم ذوقى را از محضر میرداماد آموخت و علوم طبیعى و ریاضى و نجوم و هیئت را نیز از محضر این دو استاد و احتمالا نزد حکیم ابوالقاسم میرفندرسکى عارف زاهد و ریاضى‌دان بنام عصر فرا گرفت.

صدرالدین محمد به تدریج در علوم متعارف زمان و به ویژه در فلسفه اشراق و مکتب مشاء و کلام و عرفان و تفسیر قرآن مهارت یافت. روش‌هاى گذشتگان را دقیقا بررسى کرد و موارد ضعف آنها را باز شناخت و مسائل مبهم مکاتب را به خوبى دانست. او اگر چه از مکتب اشراق بهره‌ها برد ولى هرگز تسلیم عقاید آنان نشد و گرچه شاگرد مکتب مشاء شد لیکن هرگز مقید به این روش نشد.

بیزاری از تمجید شاهان

ملاصدرا از دانشمندان کم نظیرى بود که از همراهى با صاحبان قدرت و زندگى با اهل دنیا و دنیاپرستان و تعریف و تمجید شاهان صفوى بیزار بود و عظمت روحى که در او وجود داشت به او اجازه سر فرود آوردن در برابر مقامات پست دنیایى را نمى‌داد و البته دنیا طلبان نیز چنین مزاحمى را نمى‌توانستند تحمل کنند و او را از حسادت و توهین و تهمت خود در امان نمى‌گذاشتند.

بخشی از زندگی صدرالمتالهین که به دوران سخت ریاضت‌هاى جسمانى و مجاهدت‌هاى نفسانى و عبادت و رسیدن به مقامات کشف و شهود نام گرفت مربوط به حضور ایشان در روستای کهک از توابع قم است.

ملاصدرا فارغ از قیل و قال و جاه و رفاه شهر و شهرنشینى در جوار لطف کریمه اهل بیت علیهم السلام و حرم آنان پناه مى‌گیرد تا ضمن بهره‌گیرى از دریاى علوم آل محمد(ص) از گزند فتنه‌ها در امان باشد.

سال ورود و مدت اقامت ملاصدرا در کهک همانند ورود و اقامتش در اصفهان به خوبى روشن نیست ولی از تطبیق و انطباق بعضى یادداشت‌ها مى‌توان نتیجه گرفت که بین سال‌هاى ۱۰۲۵ تا ۱۰۳۹ در کهک بوده است.

تالیفات حکیم شیرازى که بیش از 40 عنوان کتاب و هر یک در نوع خود شاهکارى بى‌نظیر است به جز رساله سه اصل در علم اخلاق و چند نامه همگی به زبان عربى نوشته شده و داراى نثرى روشن و فصیح و مسجع و براى آموزش فلسفه و عرفان بسیار آسان و سهل است. در میان آثار فلسفى او بخشى خصلت عرفانى بارزترى دارند و بعضى داراى لحن برهانى و استدلالى‌تر هستند، هر چند که از تمامى آنها بوى عرفان به مشام مى‌رسد.

از ویژگی‌هاى بسیار مهم نوشته‌هاى ملاصدرا که از دستاوردهاى انحصارى خود اوست تطبیق بین مفاهیم و بیانات شرع و براهین فلسفى است به نحوى که در هیچ مسئله فلسفى تا استشهاد بر آیات قرآن و آثار معصومین نکند نظر قاطع خود را ابراز نمى‌دارد. او همواره در کتاب‌هایش افتخار مى‌کند که هیچ کس را ندیده که همچون خود او اسرار قرآن کریم و سنت معصومین را فهمیده باشد.

تمام نوشته‌هاى فلسفى او پر از آیات قرآن و روایات است و تمام تفاسیرش سرشار از برداشت‌هاى عرفانى و عقلى است و او در این تطبیق یگانه پیشتاز است و در این روش نظیرى ندارد.

نوشته هاى صدرالمتالهین در مجموع از ویژگی‌هایى چون جامعیت، داورى مصلحانه بین آراء مختلف، استفاده از عقل و ذوق و وحى در حل مبهمات، احاطه بر آراء گذشتگان و در آخر سهل و ممتنع نویسى برخوردار است.

غروب خورشید

حکیم وارسته در طول عمر ۷۱ ساله‌اش هفت بار با پاى پیاده به حج مشرف شده و گل تن را با طواف کعبه دل صفا بخشیده و در آخر نیز سر بر این راه نهاد و به هنگام آغاز سفر هفتم یا در بازگشت از آن سفر به سال ۱۰۵۰ هجری قمری در شهر بصره تن رنجور را وداع نمود و در جوار حق قرار گرفت و در همان جا به خاک سپرده شد. اگر چه امروز از او دوریم، اما شمیم دل انگیز و رایحه تجلی بخش حکمت متعالی‌اش، همواره در جان اسلام و در گستره سرزمین‌های حقیقت‌جو جریان دارد و بزرگداشت او، نه کار زمین است و نه در ظرفیت اهل خاک می‌گنجد.

کد خبر 1611630

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha