پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۷ خرداد ۱۳۹۱، ۱۱:۴۲

گزارش تحلیلی مهر/

حجاب نماد اسلامیت جامعه/ فرهنگ سازی تنها نیاز ترویج عفاف است

حجاب نماد اسلامیت جامعه/ فرهنگ سازی تنها نیاز ترویج عفاف است

ابرکوه - خبرگزاری مهر: نیاز امروز ایران اسلامی که ترویج شعائر اسلامی را در دستور کار خود قرار داده است فرهنگ سازی در این حیطه و به ویژه در بحث حجاب است.

به گزارش خبرنگار مهر،‌ جمهوری اسلامی که به مقتضای ماهیت اسلامی خود، همواره مروج شعائر و فرائض دینی است، از هر فرصتی برای فرهنگ سازی در مورد التزام به حجاب به عنوان برجسته ترین شعائر اجتماعی بانوان استفاده کرده است و باور داریم که حجاب نماد اسلامیت جامعه است.

بی حجابی و بدحجابی که دستاورد فرهنگ ابتذال غربی است، همواره مورد انزجار مردم اصیل و نجیب ایران اسلامی بوده است و خودباختگی در برابر فرهنگ فرنگ نیز در بین مردم ما جایگاه مقبولی ندارد.

آنچه باید در بحث حجاب که مقام معظم رهبری چادر را به عنوان نماد برتر آن معرفی می کنند، مورد توجه قرار گیرد، پژوهش است.

در همین راستا در گفتگو با یک پژوهشگر دینی، رابطه عفاف و حجاب مورد بحث قرار گرفته است.

حجت الاسلام سید ابراهیم حسینی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: "عفاف" با فتح حرف اول، از ریشه «عفت» است و لغت شناسان درباره آن گفتهاند: (واصله الاقتصار على تناول الشىء القلیل). یعنى: عفاف اکتفا ورزیدن به بهره مندى کم و شایسته است و همچنین عفت را چنین معنا مى کنند: «العفة حصول حالة للنفس تمتنع بها عن غلبة الشهوة»، عفت پدید آمدن حالتى براى نفس است که به وسیله آن از افزون طلبى قوه شهوانیه جلوگیرى مىشود و عفت یعنی خویشتن دارى از آنچه که حلال و زیبا نیست.

در ادب پارسى، عفاف از نظر معنا و گویش، تفاوت یافته است، در لغت نامه دهخدا چنین آمده است: «عفاف: پارسایى و پرهیزگارى نهفتگى، پاکدامنى، خویشتن دارى».

عفاف در آیات و روایات

امام جمعه ابرکوه افزود: در قرآن کریم خداوند متعال عفت را از صفات مؤمنین برشمرده است و در قرآن چهار بار از ریشه "عفاف" استفاده شده است که از آن جمله می توان به سوره نساء آیه شش اشاره کرد که درباره شناخت زمان رشد و بلوغ یتیمان به سرپرستان سفارش مى کند که از دست یازى به اموال یتیمان خوددارى کنند و عفاف ورزند، این آیه خویشتن دارى را عفاف خوانده است.

آیه 32 سوره نور نیز خویشتن دارى (استعفاف) را به رام کردن قوه جنسى اطلاق فرموده است.

رابطه "عفت" با "هوای نفس"

حسینی ادامه داد: در آیات و روایات، میان "شهوت پرستى" و "عفت"، تقابل جدى برقرار شده و به دینداران، آموزش داده مى شود که شهوت پرستان عفیف نیستند، ولى به نظر مى رسد که معمولاً تنها بخشى از گستره معنایى شهوت پرستى، مورد نظر برخى دین داران واقع شده است.

وی یادآور شد: راغب اصفهانى در المفردات مى نویسد: "اصل شهوت که کشش و اشتیاق نفس است به آنچه اراده کند، در دنیا بر دو گونه است: حقیقى و غیر حقیقى، اشتیاق حقیقى آن است که بدن بدون تأمین آن آسیب مى بیند، همانند اشتیاق به غذا هنگام گرسنگى و اشتیاق غیر حقیقى "کاذب" آن است که بدن بدون تأمین آن آسیب نمى بیند.

در لغت نامه دهخدا آمده است: "شهوت عبارت است از آرزو و میل و رغبت و اشتیاق و خواهش و شوق نفس و حصول لذت و منفعت" در نتیجه، شهوت، معنایى عام دارد.

در اصطلاح قرآن کریم نیز شهوت به معنى عام به کار مىرود: «زیّن للناس حبّ الشّهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطرة من الذهب و الفضّة و الخیل المسوّمة و الانعام و الحرث ذلک متاع الحیوة الدنیا…» عشق به خواستنیها، از جمله زنان و فرزندان و مال هنگفت، اعم از زر و سیم و اسبان نشاندار و چارپایان و کشتزاران، در چشم مردم آراسته شده است، اینها بهره زندگانى دنیا است.

حسینی ادامه داد: در تحلیل قرآن و روایات، "شهوت به معنى عام" در برابر "عفت به معناى عام" قرار دارد. خواهش نفس و تلاش براى برآوردن آن میل، در برابر خویشتن دارى در طاعت خواهشهاى نفسانى است. انسان شهوت پرست، از کردار و گفتارش پیدا است از کوزه، همان برون تراود که در اوست.

انسان عفیف و با اصالت نیز از سخن و کنش او آشکار است. عفاف، تنها پاکدامنى جنسى نیست. متفکر شهید استاد مطهرى در کتاب «تعلیم و تربیت در اسلام» مى نویسد: «عفاف، یعنى آن حالت نفسانى، یعنى رام بودن قوه شهوانى تحت حکومت عقل و ایمان، عفاف و پاکدامنى، یعنى تحت تأثیر قوه شهوانى نبودن، شره نداشتن. یعنى جزو آن افرادى که تا در مقابل یک شهوتى قرار مىگیرند، بى اختیار مىشوند و محکوم این غریزه خود هستند، نبودن. این، معناى عفاف است.»

بی حجاب، بی عفت است

حسینی افزود: با عنایت به مقدماتی که بیان شد، عفاف در آیات و روایات به معنای ترغیب نفس به خویشتن داری از هرگونه گرایش به سمت ناپاکی ها و مهار کردن خواسته های نفسانی و در نتیجه رساندن نفس به منزلت والا و شخصیت اعلای انسانی و دستیابی به اوج قله شرافتها و ارزشها است، چنانچه حضرت علی(ع) می فرماید: العفاف یصون النفس و ینزهها عن الدها یا، یعنی عفاف عامل صیانت و نگهداری نفس است از افتادن در ورطه پستی ها است، بنابراین آسیب رساندن به نهادهای ارزشی و مذهبی به معنای پیروزی از هواهای نفسانی و شهوی است که بارزترین آن شکستن حصار حجاب است و چون رابطه عفت و شهوت تقابلی است، بی حجاب تجسم عینی و نماد شهوت است که با مبنای عفت مقابله دارد. بنابراین بی حجاب، بی عفت است زیرا رابطه عفاف و حجاب رابطه ملازمداری و پیوندی است.پس اگر حجاب نباشد، عفاف نیست.

عفاف لازمه عقل و غیرت است

وی یادآور شد: به حسب روایات معصومین، به ویژه امیرالمومنین(ع) تنها دین نیست که ما را به عفاف و پاکدامنى فرا مىخواند، بلکه این ندا از درون آدمى نشأت مىگیرد، که دین نیز آن را تأئید مى کند. غیرت، جوانمردى و کرامت نفسانى همگى انسان را به عفاف دعوت مى کند.

امام على(ع) می فرماید: «العفة اصل الفتوّة» عفت و پاکدامنى اصل جوانمردى است. همچنین آن حضرت در روایت دیگرى فرمود: «قدر الرجل على قدر همّته و عفته على قدر غیرته» ارزش مرد به اندازه همت او، و عفت او به اندازه غیرت وى خواهد بود.

آفریدگار هستى قبل از تشریع دین و وضع قوانین، فطرت انسان را به مواهبى عجین ساخته که زمینه ساز کارآمدى شریعتند، چنان که از عقل به عنوان حجت باطنى تعبیر مى شود و از فطرت به عنوان خمیرمایه توحید. اما نقش عفت در این میان چیست؟

سرچشمه ادراک عقلانى مطلوب در گستره روایات، حضور عفاف در وجود انسان است. این خصیصه فطرى هرچه در وجود انسان تقویت شود، تکامل نیروى عقلانى قوى تر می شود، بدین معنا که چون انسان به اقتضاى فطرتش عفت مدار و طالب زیبایى و نامأنوس با زشتى و پلیدى است، عقل در جداسازى زیبا از زشت و نیک از بد به کمک او مى شتابد و راه را روشن مى سازد.

امام على(ع) مى فرماید: «اصل العقل العفاف و ثمرتها البرائة من الآثام». اساس عقل عفاف است و ثمره آن دورى از زشتى است. یعنى هر کجا که قواى عقلانى بر امیال نفسانى غلبه کند به واسطه رشد و حضور حرکت آفرین این خصیصه فطرى است، افزون بر این، گوهر وجود آدمى و هویت انسانى اش در سایه قوام عفاف آشکار مى شود، از این رو رابطه اى معقول و منطقى بین رشد عفاف و عقل وجود دارد، از متون دینى نیز مى توان دریافت که تعاملى متقابل بین این دو نیروى باطنى برقرار است به همین دلیل امام على (ع) می فرماید: «من عقل عف»هر آن کس که عقل دارد، عفاف مى ورزد، زیرا منشأ هر دو صفت، حرکت به سوى تعادل و پرهیز از افراط و تفریط است. این همان مفهومى است که هم در معناى عفت نهفته است و هم در معناى عقل. در اینجا برای تشریح مطلب سخنى از رسول مکرم اسلام (ص) را که بیانگر تعامل عقل و عفاف است، ذکر مى کنیم.

وقتى شمعون بن لاوى بن یهودا حوارى حضرت عیسى(ع)، از پیامبر اسلام (ص) پرسید که: «اخبرنى عن العقل ما هو؟ و کیف هو و ما یتشعب منه؟، رسول اکرم(ص) فرمود: انّ العقل عقال من الجهل و النفس مثل اخبث الدواب فان لم تعقل حارث»، عقل همان ریسمانى است که نفس به سبب آن از جهالت و مهلکه رهایى مىیابد و اگر عقل نفس را با این ریسمان استوار مهار نکند، نفس همانند حیوانى سرکش به ورطه نابودى مى افتد. حضرت بعد از بیان هویت عقل و رسالت آن فرمود: «فیتشعب من العقل الحلم و من الحلم العلم و من العلم الرشد و من الرشد العفاف و من العفاف الصیانه» در این عبارت زیبا و متقن، عفاف دست پرورده همه ارزش ها است، این منافاتى با این که اصل عقل عفاف است، ندارد؛ زیرا خمیر مایه فطرى که در درون هر انسانى وجود دارد، عفت است. اما این سرمایه قابلیت پرورش دارد و تعقل و اندیشه و حلم و علم و رشد مایه فزونى آن مى شود.

در این کلام گهربار رسول خدا(ص)، صیانت و حفاظت از ارزشها به عهده عفتى نهاده شد که در سایه سایر صفات کمال، بارور شده است، پس عفاف پیوسته نیاز به پرورش و افزایش دارد تا به سبب آن، حراست و صیانت در درون و بیرون، اندیشه و عمل، نیت و قول تحقق پذیرد.

همچنین در روایتى از امام على(ع) آمده است که: میزان اندیشمندى انسان به میزان آراستگى او به عفت و قناعت است. یعنى بارورى ارزشهاى درون انسان در نگرش و بارورى اندیشه و عقل تأثیر دارد.

ثمره تلخ بی عفتی

امام جمعه ابرکوه در مورد ثمره بی عفتی اظهار داشت: اگر حرکت بشریت به سوى توسعه و تمدن با آراستگى باطنى و عفت و پاکدامنى، عقل گریزى در او بیشتر مى شود. این حقیقت تلخ را امروزه در تمدن بشرى به وضوح در مى یابیم و گزارش ها روز به روز حرکت جوامع را به سوى جاهلیت قهقرایى نشان مىدهد؛ نمونه بارز این مسئله گسترش چشمگیر تجارت بی بند و باری در شبکه هاى جهانى اینترنت، بلیه روز افزون بیمارى ایدز، گسترش مخوف شبکه هاى خرید و فروش انسان در بازارهاى جنسى و .... است.

امروزه بشریت در این لجنزار مخوف بى عفتى، سخت حیران و سرگردان است و على رغم دستیابى به تکنیک و تمدن، پدیده شوم ابتذال و بى بند و بارى گسترش یافته و در این رهگذر، سردمداران استکبار جهانى به اهداف سیاسى و اقتصادى خود غالب آمده اند.

در یک جمله مى توان گفت: همه بدبختیهاى موجود در دنیاى امروز تحقیر کردن اصول عفاف و تقوا در امور غریزی است.

کد خبر 1612927

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha